Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hearing
U
شنوایی
hearings
U
شنوایی
audition
U
شنوایی
auditioned
U
شنوایی
auditioning
U
شنوایی
auditions
U
شنوایی
ear
U
شنوایی
ears
U
شنوایی
audibility
U
شنوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quditory nerve
U
پی شنوایی
auditive
U
وابسته به شنوایی
audiometry
U
شنوایی سنجی
audiometer
U
شنوایی سنج
audiogram
U
نگاره شنوایی
audible frequency
U
فرکانس شنوایی
auditory labyrinth
U
حلزون شنوایی
auditory ossicles
U
استخوانچههای شنوایی
hearing threshold
U
استانه شنوایی
monaural hearing
U
شنوایی یک گوشی
video tape
U
نواردیداری و شنوایی
acoustic meatus
مجرای شنوایی
acoustical
U
وابسته به شنوایی
nervus acusticus
U
عصب شنوایی
auditory nerve
U
عصب شنوایی
acoustic
U
وابسته به شنوایی
audible
U
قابل شنوایی
sonic
U
درمیدان شنوایی
acoumeter
U
شنوایی سنج
acoumetry
U
شنوایی سنجی
acoustic nerve
U
عصب شنوایی
taking of evidence
U
شنوایی گواهی
[حقوق]
hearing of evidence
U
شنوایی گواهی
[حقوق]
acoustics
U
علم عوارض شنوایی
inaudible
U
غیر قابل شنوایی
deaf
U
فاقد قوه شنوایی
deafer
U
فاقد قوه شنوایی
He takes my advice. He listens to me.
U
از من حرف شنوایی دارد
deafest
U
فاقد قوه شنوایی
audile
U
مربوط به حس شنوایی مسموع
acoustically
U
نسبت به صدا یا شنوایی
acoustician
U
متخصص علم شنوایی
otocyst
U
عضو حساس شنوایی بی مهرگان
acoumetry
U
اندازه گیری قدرت حس شنوایی
audiometer
U
دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
acoustics
آواشناسی نسبت های صوتی قابلیت شنوایی
infrasonic
U
دارای تواتر و نوسانی پایین تر از شنوایی بشر
audio
U
وابسته به شنوایی یا صوت گیرنده و تقویت کنندهء صدا شنودی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com