English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
swimmer U شناگر
swimmers U شناگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turns U برگشت شناگر
naiad U مهروی شناگر
turn U برگشت شناگر
butterflyer U شناگر پروانه
water dog U شناگر ماهر
backstroker U شناگر پشت
breaststroker U شناگر قورباغه
freestyler U شناگر شنای ازاد
individual medleyist U شناگر شنای مختلط
medleyist U شناگر شنای مختلط
waterfowler U شکارچی مرغان شناگر
armpoll U کشش دست شناگر
kicks U ضربه پای شناگر
kicking U ضربه پای شناگر
kicked U ضربه پای شناگر
kick U ضربه پای شناگر
belly whopper U شیرجه شناگر برروی شکم
overarm U خارج شدن بازوی شناگر ازاب
Given the water ,he is a good swimmer . <proverb> U آب نمى بیند والا شناگر قابلى است .
beat U تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
beats U تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
catch U نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
pulls U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com