English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pricket U شمعدان شاخه دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
candlestick U شمعدان
lampers U شمعدان
lampad U شمعدان
chandelier U شمعدان
candelabra U شمعدان
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
candle ring U زنبق شمعدان
pricket U شمع مخصوص شمعدان
gas olier U شمعدان گاز سوز
flambeau U مشعل چند فتیلهای شمعدان زینتی
save all U چیزی که مانع زیان گردد پایه شمعدان
ramify U شاخه شاخه شدن
branch U شاخه شاخه شدن
branches U شاخه شاخه شدن
forkedly U بطور شاخه شاخه
arborization U شاخه شاخه شدگی
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
nibs U شاخه
ramus U شاخه
connection plug U دو شاخه
pinning U در شاخه
pinned U در شاخه
three way U سه شاخه
pin U در شاخه
variations U شاخه
bifurcation U شاخه
variation U شاخه
limbs U شاخه
ramulous U شاخه شاخه
ramulose U شاخه شاخه
embranchment U شاخه
nib U شاخه
plug U دو شاخه
branch cutter U شاخه بر
plugging U دو شاخه
knag U ته شاخه
branch lines U شاخه
branch line U شاخه
plugs U دو شاخه
acaulescent U بی شاخه
limbless U بی شاخه
furcate U شاخه شاخه
boughs U شاخه
bough U شاخه
intersection leg U شاخه
limb U شاخه
trifid U سه شاخه
arm U شاخه
forking U شاخه
fork U سه شاخه
nid U شاخه
branch U شاخه
forking U سه شاخه
fork U شاخه
trifurcation U سه شاخه
branches U شاخه
virga U شاخه
doddered U بی شاخه
Br U شاخه
gray ramus U شاخه خاکستری
branchlet U شاخه کوچک
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
branching U شاخه گزینی
branch U شاخه [دانشی]
cable connector U دو شاخه کابل
field U شاخه [دانشی]
area U شاخه [دانشی]
division U شاخه [دانشی]
sprig U شاخه کوچک
disbranch U بی شاخه کردن
distributary U رود شاخه
dog leg U شاخه فرعی
line of business U شاخه پیشه
easing out line U شاخه شل کننده
female plug U دو شاخه ماده
intersection leg U شاخه یک همبر
insessorial U شاخه نشین
traverse leg U شاخه پیمایش
Dont break that branch off. U آن شاخه رانشکن
secateur U شاخه قطع کن
spriggy U شاخه دار
subshrub U شاخه کوچک
three arm protractor U نقاله سه شاخه
viminal U شاخه دهنده
twing U شاخه کوچک
twigged U شاخه دار
tow level forked junction U دو شاخه ناهمکف
tow level forked junction U دو شاخه دو ترازه
ramify U شاخه بستن
ramify U شاخه دادن
lamin U شاخه پردهای
lamina U شاخه پردهای
linear portion U شاخه خطی
outbranch U شاخه گستردن
passerine U شاخه نشین
twiggy U شاخه دار
provine U شاخه خوابانده
ram's horn hook U قلاب دو شاخه
ramiform U شاخه مانند
triradiate U سه شاخه سه شعاعی
branchy U شاخه دار
prong U شاخه رودیانهر
blind alleys U شاخه بن بست
spray U شاخه کوچک
sprayed U شاخه کوچک
tributaries U شاخه انشعاب
tributaries U شاخه رود
tributary U شاخه انشعاب
tributary U شاخه رود
sprout U جوانه شاخه
sprouted U جوانه شاخه
sprouts U جوانه شاخه
spraying U شاخه کوچک
alleyways U شاخه ماز
alleys U شاخه ماز
alley U شاخه ماز
prongs U شاخه رودیانهر
branches U شاخه دراوردن
coppice U شاخه زاد
coppices U شاخه زاد
branch U شاخه دراوردن
twig U : شاخه کوچک
twigs U : شاخه کوچک
sprigs U شاخه کوچک
tuning fork U دو شاخه صوتی
tuning forks U دو شاخه صوتی
blind alley U شاخه بن بست
sprays U شاخه کوچک
boughed U شاخه دار
arborescent U شاخه مانند
bifurcate U دو شاخه شدن
link U شاخه رابط
banana pin U دو شاخه رادیو
wing U شاخه شعبه
winging U شاخه شعبه
topper U شاخه زن سوهان
crotch U تیر دو شاخه
affluent U شاخه رود
biramous U دارای دو شاخه
grain U شاخه چنگال
offshoot U شاخه نورسته
offshoots U شاخه نورسته
ramification U شاخه شاخگی
ramifications U شاخه شاخگی
forked U شاخه دار
toppers U شاخه زن سوهان
crotches U تیر دو شاخه
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
dog-leg U [شاخه فرعی پله]
clusters U اویز چند شاخه
cluster bombs U اویز چند شاخه
utensil plug U دو شاخه وسایل برقی
tine U نوک شاخه یاسیخ
tri corn U کلاه سه گوشه سه شاخه
To cut off a branch . U شاخه ای را قطع کردن
cluster U اویز چند شاخه
cluster bomb U اویز چند شاخه
twin plug U دو شاخه وسایل برقی
strick U شاخه درخت کتان
sprit U جوانه یا شاخه کوچک
wind component U شاخه سمتی باد
layer U رگه شاخه خوابانده
bifurcation U شکاف گاه شاخه
hierarchical communications system U شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
deflection component of trail U شاخه سمتی مسیر
to lop off a branch [from a tree] U شاخه ای را [از درختی] بریدن
deadwood U شاخه خشکیده درخت
bayou U شاخه فرعی رودخانه
bifurcation U تقسیم بدو شاخه
legs U شاخه مسیر حرکت
layers U رگه شاخه خوابانده
two pin plug U دو شاخه وسایل برقی
pruning knife U چاقوی شاخه زنی
percher U مرغ شاخه نشین
leg U شاخه مسیر حرکت
unplugs U خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugging U خارج کردن دو شاخه از سوکت
vimineous U دارای شاخه وترکههای خم شونده
pallet truck U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
unplugged U خارج کردن دو شاخه از سوکت
lifting cart U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
unplug U خارج کردن دو شاخه از سوکت
pallet jack U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
subshrub U شاخه فرعی گیاه کوچک
candelabrum U شمع دان چند شاخه
the tree shoot out brances U ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
legs U خط واصل بین دو نقطه شاخه
leg U خط واصل بین دو نقطه شاخه
truncating U شاخه زدن ناقص کردن
truncated U شاخه زدن ناقص کردن
truncate U شاخه زدن ناقص کردن
cultrated U بشکل چاقوی شاخه زنی
truncates U شاخه زدن ناقص کردن
descending branch U شاخه نزولی مسیر گلوله
cultrate U بشکل چاقوی شاخه زنی
divided magnetic circuit U مدار مغناطیسی چند شاخه
randie branching index U شاخص شاخه زنی رندیچ
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com