Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to carry sword
U
شمشیر جستن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to make approaches
U
وسایل نزدیک شدن جستن دسترس جستن
covered
U
گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
double
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
escaping
U
رهایی جستن خلاصی جستن
escapes
U
رهایی جستن خلاصی جستن
escaped
U
رهایی جستن خلاصی جستن
escape
U
رهایی جستن خلاصی جستن
spring
U
جستن
overleap
U
جستن از
bounce
U
پس جستن
bounces
U
پس جستن
jumped
U
جستن
outjockey
U
جستن بر
jumps
U
جستن
springs
U
جستن
jump
U
جستن
bounced
U
پس جستن
to make a pounce
U
ناگهان جستن
to keep one's distance
U
دوری جستن
to seek refuge
U
پناه جستن
excels
U
تفوق جستن بر
excelling
U
تفوق جستن بر
excelled
U
تفوق جستن بر
to find f.with
U
عیب جستن از
to find fault with
U
عیب جستن
to give the go by to
U
پیشی جستن بر
to gain a ccess
U
تقرب جستن
to get the upper hand
U
پیشی جستن
to get the better of
U
پیشی جستن بر
to gain the upper hand
U
تفوق جستن
shoot forth
U
بالا جستن
transcended
U
سبقت جستن
transcending
U
سبقت جستن
transcends
U
سبقت جستن
overtop
U
برتری جستن از
purgation
U
برائت جستن
overridden
U
برتری جستن بر
overrode
U
برتری جستن بر
overrides
U
برتری جستن بر
transcend
U
سبقت جستن
leaped
U
جستن دویدن
shoot out
U
بالا جستن
shoot-out
U
بالا جستن
shoot-outs
U
بالا جستن
outvie
U
برتری جستن از
denying
U
تبری جستن
overtop
U
برتی جستن بر
denied
U
تبری جستن
denies
U
تبری جستن
deny
U
تبری جستن
override
U
برتری جستن بر
excel
U
تفوق جستن بر
assisting
U
شرکت جستن
assists
U
شرکت جستن
renounce
U
تبری جستن از
renounced
U
تبری جستن از
renounces
U
تبری جستن از
renouncing
U
تبری جستن از
assisted
U
شرکت جستن
assist
U
شرکت جستن
outrun
U
پیشی جستن بر
outrunning
U
پیشی جستن بر
outruns
U
پیشی جستن بر
forestalls
U
پیش جستن بر
leap
U
جستن دویدن
leaps
U
جستن دویدن
forestalled
U
پیش جستن بر
forestall
U
پیش جستن بر
antecede
U
برتری جستن
hip
U
جستن پریدن
hips
U
جستن پریدن
to be over the hump
[American]
<idiom>
U
از خطر جستن
outguess
U
سبقت جستن
best
U
برتری جستن
outbalance
U
پیشی جستن
to come out of the woods
<idiom>
U
از خطر جستن
out act
U
پیشی جستن از
get the start of
U
سبقت جستن بر
to seek shelter
U
پناه جستن
to be off the hook
<idiom>
U
از خطر جستن
to be over the worst
<idiom>
U
از خطر جستن
to be out of the woods
<idiom>
U
از خطر جستن
find
U
جستن تشخیص دادن
wager of law
U
تبری جستن با سوگند
to escape with life and limb
U
سختی رهایی جستن
out maneuver
U
تفوق جستن در مانور
to gain a over
U
برتری یاتفوق جستن بر
finds
U
جستن تشخیص دادن
blade
U
شمشیر
bolo
U
شمشیر
bilboa
U
شمشیر
spurtle
U
شمشیر
spits
U
شمشیر
spit
U
شمشیر
bilbo
U
شمشیر
swords
U
شمشیر
swordsman
U
شمشیر زن
sword
U
شمشیر
anticipate
U
پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
outstrip
U
عقب گذاشتن پیشی جستن از
outstripped
U
عقب گذاشتن پیشی جستن از
outstripping
U
عقب گذاشتن پیشی جستن از
outstrips
U
عقب گذاشتن پیشی جستن از
trumps
U
مغلوب ساختن پیشی جستن
anticipating
U
پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipates
U
پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
trump
U
مغلوب ساختن پیشی جستن
anticipated
U
پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
overleap
U
جستن از روی نادیده گذشتن از
emulating
U
برابری جستن با پهلو زدن
surpasses
U
بهتر بودن از تفوق جستن
emulates
U
برابری جستن با پهلو زدن
emulated
U
برابری جستن با پهلو زدن
surpassed
U
بهتر بودن از تفوق جستن
surpass
U
بهتر بودن از تفوق جستن
emulate
U
برابری جستن با پهلو زدن
baldric
U
بند شمشیر
at the point of the sword
U
بدم شمشیر
sword cutter
U
شمشیر ساز
sword cut
U
زخم شمشیر
swordsmanship
U
شمشیر بازی
swordsman
U
شمشیر باز
sword dance
U
رقص شمشیر
With a stork of the sword.
U
با ضرب شمشیر
swordlike
U
شمشیر مانند
gladiate
U
شمشیر مانند
sword knot
U
شرابه شمشیر
foilsman
U
شمشیر باز
fencer
U
شمشیر باز
daito
U
شمشیر بزرگ
claymore
U
شمشیر دودمه
sabre cut
U
زخم شمشیر
sword fish
U
شمشیر ماهی
tucker
U
شمشیر ساز
scabbards
U
غلاف شمشیر
fence
U
شمشیر بازی
steels
U
شمشیر پولادی
hilt
U
دسته شمشیر
hilts
U
دسته شمشیر
steel
U
شمشیر پولادی
fences
U
شمشیر بازی
foible
U
تیغه شمشیر
foibles
U
تیغه شمشیر
pommels
U
قبه شمشیر
blade
U
تیغه شمشیر
handles
U
قبضه شمشیر
handle
U
قبضه شمشیر
pommel
U
قبه شمشیر
steeling
U
شمشیر پولادی
swordplay
U
فن شمشیر بازی
swordfish
U
شمشیر ماهی.
rapier
U
شمشیر دودم
scabbard
U
غلاف شمشیر
swordfishes
U
شمشیر ماهی.
rapiers
U
شمشیر دودم
steeled
U
شمشیر پولادی
to steal a march on any one
U
بر کسی پیشدستی کردن یاسبقت جستن
to have recourse to a person
U
بکسی توسل جستن یامتوسل شدن
to get the upper hand
U
برتری جستن تفوق پیدا کردن
toget the start of one's rival
U
بررقیبان خود پیشی یا سبقت جستن
overjump
U
بیش از اندازه نیروی خود جستن
sword play
U
مهارت در بکارگیری شمشیر
point d'arret
U
نوک چنگالی شمشیر
fences
U
شمشیر بازی کردن
stoccado
U
پرتاب با ضربه شمشیر
fence
U
شمشیر بازی کردن
stoccata
U
پرتاب با ضربه شمشیر
academic assault
شمشیر بازی نمایشی
action on the blade
U
تماس با شمشیر حریف
toledo
U
شمشیر ابدارمصنوع تولدو
curtle ax
U
شمشیر کوتاه وسنگین
falchion
U
شمشیر کوتاه و پهن
curtal ax
U
شمشیر کوتاه وسنگین
scimitar
U
شمشیر هلالی شکل
in line
U
شمشیر در وضع حمله
backsword
U
شمشیر یک لبهء برنده
scoots
U
بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
scooting
U
بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
scooted
U
بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
scoot
U
بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
sword dance
U
اجرای رقص در اطراف شمشیر
foible
U
نیمی از شمشیر از وسط تانوک
The pen is mightier than the sword.
<proverb>
U
قلم قدرتمندتر از شمشیر است .
foibles
U
نیمی از شمشیر از وسط تانوک
engagements
U
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
weaker
U
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weak
U
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weakest
U
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weaknesses
U
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
foin
U
فرو بردن شمشیر یا نیزه
partisans
U
شمشیر پهن ودسته بلند
electric foil
U
شمشیر فویل با نوک برقدار
double touch
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double hi
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
circular parry
U
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
engagement
U
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
partizan
U
شمشیر پهن ودسته بلند
sabre cut
U
زخم شوشکه ضربه شمشیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com