English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
distinct U شمرده
measured U شمرده
articulately U شمرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multiplicand U بس شمرده
tabu U حرام شمرده
to be reputed U شمرده شدن
he read other than distinctly U شمرده نخواند
incalculable U شمرده نشدنی
taboos U حرام شمرده
taboo U حرام شمرده
postulate U بدیهی شمرده
uncounted U شمرده نشده
postulated U بدیهی شمرده
postulates U بدیهی شمرده
postulating U بدیهی شمرده
To talk in measured terms . To talk slowly. U شمرده صحبت کردن
We would like to take this opportunity to … U مواقع را مغتنم شمرده ...
syllabic U دارای هجاهای شمرده
articulate U شمرده سخن گفتن
articulates U شمرده سخن گفتن
incalculably U بطور شمرده نشدنی
he read other than distinctly U همه جورخوانده جز شمرده
articulating U شمرده سخن گفتن
articulation U تلفظ شمرده طرز گفتار
To speak slowly. U آهسته صحبت کردن (شمرده)
head counts U تعداد مردم شمرده شده
head count U تعداد مردم شمرده شده
incomputability U عدم امکان شمرده شدن بیشماری
one of the most respected families U یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
de minimis U خیلی جزئی [که به حساب شمرده شود] [قانون]
word U طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود
worded U طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com