Perdic | شعله ای را خاموش کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (629 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	to smother a flame U	شعله ای را خاموش کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	flashes U	روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
	flashed U	روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
	flash U	روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
	lurid U	شعله تیره شعله دودنما
	luridly U	شعله تیره شعله دودنما
	flame scraf U	با شعله پهن کردن
	flame harden U	با شعله سخت کردن
	flares U	شعله زنی شعله
	flare U	شعله زنی شعله
	shutdown U	دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
	shutdowns U	دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
	hard U	که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
	hardest U	که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
	harder U	که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
	turn-off U	خاموش کردن
	suffocating U	خاموش کردن
	to put out U	خاموش کردن
	hush U	خاموش کردن
	turn out <idiom> U	خاموش کردن
	outed U	خاموش کردن
	suffocates U	خاموش کردن
	to switch off U	خاموش کردن
	turn off U	خاموش کردن
	suffocated U	خاموش کردن
	turn-offs U	خاموش کردن
	suffocate U	خاموش کردن
	extinguishes U	خاموش کردن
	extinguishing U	خاموش کردن
	quenching U	خاموش کردن
	put out U	خاموش کردن
	smother U	خاموش کردن
	smothered U	خاموش کردن
	out U	خاموش کردن
	smothers U	خاموش کردن
	out- U	خاموش کردن
	smothering U	خاموش کردن
	extinguish U	خاموش کردن
	dout U	خاموش کردن
	to snuff out U	خاموش کردن
	shut down U	خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
	powers U	خاموش کردن یک وسیله
	to blow out alamp U	خاموش کردن چراغ
	turn off U	خاموش کردن یاشدن
	turn-off U	خاموش کردن یاشدن
	turn out U	باکلید خاموش کردن
	to laugh down U	با خنده خاموش کردن
	to talk down U	خاموش یاساکت کردن
	snubbed U	سربالا خاموش کردن
	turn off <idiom> U	بستن ،خاموش کردن
	quenches U	خاموش کردن ترساندن
	To extinguish a fire. U	آتش را خاموش کردن
	power U	خاموش کردن یک وسیله
	snubbing U	سربالا خاموش کردن
	snubs U	سربالا خاموش کردن
	powered U	خاموش کردن یک وسیله
	snub U	سربالا خاموش کردن
	quenched U	خاموش کردن ترساندن
	powering U	خاموش کردن یک وسیله
	turn-offs U	خاموش کردن یاشدن
	To dye ones hair. U	موها را خاموش کردن
	stifles U	خاموش کردن فرونشاندن
	to shut down a reactor U	راکتوری را خاموش کردن
	snuff U	بافوت خاموش کردن
	quench U	خاموش کردن ترساندن
	stifled U	خاموش کردن فرونشاندن
	stifle U	خاموش کردن فرونشاندن
	fight the fire U	اتش خاموش کردن
	wet stowage U	نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
	stills U	ساکت کردن خاموش شدن
	stanch U	خاموش کردن ساکت شدن
	radar silence U	خاموش کردن موقتی رادارها
	power down U	قطع برق خاموش کردن
	smoldered U	بی اتش سوختن خاموش کردن
	smolder U	بی اتش سوختن خاموش کردن
	to snuff out U	در نتیجه گل گیری خاموش کردن
	smoulders U	بی اتش سوختن خاموش کردن
	smouldered U	بی اتش سوختن خاموش کردن
	light line U	خط خاموش کردن چراغ خودروها
	still U	ساکت کردن خاموش شدن
	smolders U	بی اتش سوختن خاموش کردن
	smoulder U	بی اتش سوختن خاموش کردن
	stillest U	ساکت کردن خاموش شدن
	stiller U	ساکت کردن خاموش شدن
	smoldering U	بی اتش سوختن خاموش کردن
	smouldering U	بی اتش سوختن خاموش کردن
	shut off <idiom> U	بستن شیرآب یا خاموش کردن کلید برق
	to turn off U	خاموش کردن انجام دادن بیرون اوردن
	powering U	خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
	powers U	خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
	powered U	خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
	power U	خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
	To squash someone . U	تو دهن کسی زدن ( اورا خاموش وخفه کردن )
	wet blankets U	پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
	powering U	خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
	wet blanket U	پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
	powers U	خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
	power U	خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
	powered U	خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
	quench U	دفع کردن خاموش کردن
	quenched U	دفع کردن خاموش کردن
	quenches U	دفع کردن خاموش کردن
	muffling U	خاموش کردن ساکت کردن
	muffles U	خاموش کردن ساکت کردن
	still brith U	خاموش کردن ساکت کردن
	dumber U	لال کردن خاموش کردن
	dumb U	لال کردن خاموش کردن
	muffle U	خاموش کردن ساکت کردن
	dumbest U	لال کردن خاموش کردن
	ingle U	شعله
	bonefire U	شعله
	flaming U	شعله ور
	flames U	شعله
	flameproof U	ضد شعله
	flamy U	شعله ور
	flame proof U	ضد شعله
	flashproof U	ضد شعله
	flame	شعله
	aflame U	شعله ور
	alights U	شعله ور
	alighted U	شعله ور
	alight U	شعله ور
	flaring U	شعله ور
	afire U	شعله ور
	inflammable U	شعله ور
	aphlogistic U	بی شعله
	flameless U	بی شعله
	alighting U	شعله ور
	heating flame U	شعله
	neutral flame U	شعله خنثی
	calenture U	شعله ور شدن
	flame test U	محک شعله
	flame thrower U	شعله افکن
	flame holder U	شعله نگهدار
	inflammation U	شعله ور سازی
	reducing flame U	شعله احیاگر
	oxidizing flame U	شعله اکساینده
	flashproof U	لباس ضد شعله
	flashless charges U	خرج بی شعله
	oriflamme U	شعله زرین
	flash suppressor U	شعله پوش
	flareback U	پس زهنی شعله
	flamy U	شعله مانند
	flamboyant U	شعله دار
	fire thrower U	شعله افکن
	flashbacks U	برگشت شعله
	lurid flame U	شعله تیره
	backfires U	پس زدن شعله
	backfired U	پس زدن شعله
	backfire U	پس زدن شعله
	flame damper U	شعله خفه کن
	lurid flame U	شعله دودنما
	falmethrower U	شعله افکن
	backfiring U	پس زدن شعله
	fire point U	نقطه شعله
	flashbacks U	پس زدن شعله
	flashback U	برگشت شعله
	flashback U	پس زدن شعله
	torch cutting	[برشکاری شعله ای]
	flamboyant U	شعله مانند
	white flame U	شعله سفید
	positive glow U	شعله مثبت
	positive glow U	شعله اندی
	twin jet blowpipe U	مشعل دو شعله
	anode glow U	شعله اندی
	gaslight U	شعله گاز
	commissioning pennant U	پرچم شعله
	magnetic blowout U	خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
	powder cutting U	برش توسط شعله
	rate of flame propagation U	سرعت انتشار شعله
	backblast U	شعله عقب نشینی
	muzzle bell U	شعله پوش شیپوری
	multi jet blowpipe U	بوری چند شعله
	multi flame burner U	اجاق چند شعله
	blind coal U	زغال سنگ بی شعله
	flame adjustment wheel	چرخ تنظیم شعله
	acetylene oxygen flame U	شعله استیلن اکسیژن
	flash reducer U	کم کننده شعله باروت
	flashless charges U	خرج کم کننده شعله
	flameproof U	عایق شعله ضد اتش
	inflammable U	قابل شعله ورشدن
	flashback screen U	توری مانع شعله
	oxy hydrogen flame U	شعله اکسی ئیدروژن
	reducer U	کم کننده شعله یا حرارت
	fail U	سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
	failed U	سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
	fails U	سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
	flames U	شعله زدن زبانه کشیدن
	flame U	شعله زدن زبانه کشیدن
	to burn blue U	شعله یا نور ابی دادن
	muzzle brake U	شعله پوش لوله توپ
	whiffle U	نا بهنگام وزیدن جنبیدن شعله
	flamboyant gothic U	شیوه گوتیک شعله اسا
	flame safety U	ایمنی در مقابل شعله اتش
	blazes U	شعله درخشان یا اتش مشتعل
	blaze U	شعله درخشان یا اتش مشتعل
	blazed U	شعله درخشان یا اتش مشتعل
	flashes U	ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
	ignisfatuus U	چیز گمراه کننده شعله کمرنگ
	garish U	دارای زرق و برق زیاد شعله ور
	flareback U	اشتعال برخلاف مسیر عادی شعله