English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
iambic verse U شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
specification U یات مشخصات ساخته نشده باشد
timber dam U سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
corniche U جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
products U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
gopher wood U چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
an iconic statue U مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
iambize U اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
printwheel U چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
versicular U شعری
poematic U شعری
foot هجای شعری
parody U استقبال شعری
scansion U تقطیع شعری
parodies U استقبال شعری
poetical works U اثار شعری
poetical licence U ضرورت شعری
capillary blood vessels U عروق شعری
police licence U ضرورت شعری
poetic U شعری نظمی
poetico philosophic U شعری و فلسفی
rhythmicity U مراعات وزن شعری
to get the run of a metre U وزن شعری را فهمیدن یا پیداکردن
to set a poem to music U اهنگ برای شعری ساختن
prize poem U شعری که جایزه برده است
bardolater U شیفته اشعار وسبک شعری شکسپیر
cantata U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
cantatas U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
epilogist U کسیکه درپایان بازی شعری بخواندیانطقی اداکند
hypermeter U شعری که سبب یا هجای زائددر اخر دارد
anapest U واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
productions U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
wrought U ساخته
framed U ساخته
made U ساخته شده
prefab U پیش ساخته
self made U خود ساخته
artificalism U ساخته پنداری
precast U پیش ساخته
pucka U ساخته شده
hand made U ساخته دست
paved ford U گدار ساخته
simulated U شبیه ساخته
pukka U ساخته شده
officinal U ساخته واماده
prefabricate U پیش ساخته
bamboo U ساخته شده از نی
haniwork U دست ساخته
bamboos U ساخته شده از نی
fecit U ساخته است
prefabs U پیش ساخته
immature U نیم ساخته
manufactured head U سر ساخته شده
makable U ساخته شدنی
irowork U اهن ساخته
it is made U ساخته میشود
soi disant U خود ساخته
self-made U خود ساخته
self constituted U خود ساخته
prefabricated U پیش ساخته
ruled surface U سطح خط ساخته
self formed U خود ساخته
i do not have it in me U از من ساخته نیست
stanchion U ستون پیش ساخته
pre fabricated U پیش ساخته شده
fabrication U کالاهای ساخته شده
marmorean U ساخته شده از مرمر
unregenerated U دوباره ساخته نشده
finished goods U کالاهای ساخته شده
unregenerate U دوباره ساخته نشده
man-made U ساخته دست انسان
blueprint U نقشه پیش ساخته
tubular U ساخته شده ازلوله
high wrought U با استادی ساخته شده
cellulosic U ساخته شده از سلول
built up beam U تیر ساخته شده
teacher made test U ازمون معلم ساخته
man made U ساخته دست انسان
synthetic tar U قطران باز ساخته
it is made U ساخته شده است
intermediate product U محصول نیم ساخته
pre cast concrete U بتن پیش ساخته
marmoreal U ساخته شده از مرمر
india rubber U ساخته شده از لاستیک
india rubbers U ساخته شده از لاستیک
build up beam U تیر ساخته شده
heparin U که در کبد ساخته میشود
modular design U مدل پیش ساخته
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
blueprints U نقشه پیش ساخته
zipgun U طپانچه دست ساخته
wolframic U ساخته شده ازتنگستن
home-made <adj.> U در خانه ساخته [تهیه] شده
wickerwork U ساخته شده از ترکه سبدسازی
whole wheat U ساخته شده از گندم ساییده
piragua U ساخته شده ازتنه درخت
wooden U از چوب ساخته شده خشن
ice crete U بتون یک پارچه یا پیش ساخته
Who has composed this tune? U این آهنگ راکی ساخته ؟
slatted U ساخته شده از تکههای باریک
boxes are made of wood U جعبه ها از چوب ساخته میشوند
broadloom U ساخته شده درکارگاه وسیع
pinwale U ساخته شده ازالیاف باریک
plate girder U تیر ساخته شده از تسمه
alligators U ساخته شده ازپوست تمساح
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
rebuilds U چیز دوباره ساخته شده
gimmal U ساخته شده از حلقههای تودرتو
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
reed U قصب ساخته شده ازنی
half timber U ساخته شده از الوار کوتاه
fictile U فرف سفالی ساخته شده از گل
sculpturesque U ساخته شده بشکل مجسمه
rebuild U چیز دوباره ساخته شده
icehouse U خانه وساختمان ساخته شده از یخ
alligator U ساخته شده ازپوست تمساح
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
spar bridge U پل ساخته شده ازگرده چوب
herbal U ساخته شده از علف وگیاه
sapphirine U ساخته شده ازیاقوت کبود
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
He is cut out for it ( this job ). U برای اینکار ساخته شده است
oaken U ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
twice laid U ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
site concrete U بتنی که در پای کار ساخته شود
paisley U ساخته شده از پشم نرم کشمیری
Is there anything I can do to help? U آیا کاری از دست من ساخته است ؟
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
productive U مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
waxen U ساخته شده از موم مومی شکل
one address computer U دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on chip U مدار ساخته شده روی یک قطعه
orthogonal U ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
alpaca U پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
Ethiopian architecture U معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
hand made brick U اجر ساخته شده با قالب دستی
originals U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
gyle U مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
shack U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
viaduct U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
shacks U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
technology U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
hydro U هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
viaducts U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
nitrosulphuric U ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
There is nothing I can do about it. U از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
fibre ribbon U ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
custom-built U آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
technologies U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
widdy U طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
durn U [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
persepolis U شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
duett U قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
Golden House U [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
glyptal U رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
Liberty U [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
beige U پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
fulham U طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
yacht rope U طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
greek fire U ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
stationery U کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
manchet U قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
guard rail U نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
laced valley U [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
Industrialized building U [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
mosfet U ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
billycock U نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
meerschaum U هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
dos U سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
falsie U پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
wanigan U خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
checks U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com