Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ionic radius
U
شعاع یونی
ionic ray
U
شعاع یونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
actinoid
U
دارای شعاع مانند شعاع
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
downstream radius of crest
U
شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
ionic
U
یونی
ion beam
U
باریکه یونی
ion sheath
U
پوسته یونی
ion rocket
U
راکت یونی
ionic semiconductor
U
نیمرسانای یونی
ionic ray
U
پرتو یونی
ionic character
U
خصلت یونی
ionization current
U
جریان یونی
ionic current
U
جریان یونی
uniselector
U
یونی سلکتور
ion exchange
U
تبادل یونی
ionic propelsion
U
موتور یونی
ion beam
U
اشعه یونی
ion engine
U
موتور یونی
ionic bond
U
پیوند یونی
ionic strength
U
قدرت یونی
ionic dissociation
U
تفکیک یونی
limiting ionic mobility
U
تحرک یونی حد
ion implantation
U
کاشت یونی
ionic polymerization
U
بسپارش یونی
limiting ionic conductance
U
رسانایی یونی حد
ionic mobility
U
تحرک یونی
ionic lattice
U
شبکه یونی
ionic ratio
U
نسبت یونی
ionic heated cathode
U
کاتد یونی
ionic chromatography
U
کروماتوگرافی یونی
ionic compound
U
ترکیب یونی
ionic conduction
U
رسانایی یونی
ionic conduction
U
هدایت یونی
ionic crystal
U
بلور یونی
ion flow
U
جریان یونی
interionic attraction
U
جاذبه بین یونی
radical ion polymerization
U
بسپارش یونی رادیکال
partial ionioc character
U
خصلت جزیی یونی
density of an ion beam
U
چگالی اشعه یونی
ion exchange chromatography
U
کروماتوگرافی تبادل یونی
Bassae Order
U
[معماری یونی یونان]
ionic polyrizability
U
قطبش پذیری یونی
ionic centrifuge
U
شتاب دهنده یونی
ion product constant
U
ثابت حاصلضرب یونی
ion plating
U
روکش کاری یونی
Asiatic base
U
پایه یونی
[آسیایی]
ion exchange resin
U
رزین تبادل یونی
coussinet
U
[بالشتکی در سر ستون یونی]
cathetus
U
[محور چشم حلزونی یونی]
Daphnis of Miletus
U
[معمار مقبره های یونی آپولو]
angular capital
U
[نوعی سرستون چهار ضلعی یونی]
double base diode
U
دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
angle-volute
U
[طومار پیچیده شده در گوشه سرستون یونی و کرنتی]
cation
U
یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
radius
U
شعاع
radius of curvature
U
شعاع خم
rayless
U
بی شعاع
beams
U
شعاع
beam
U
شعاع
ray
U
شعاع
radius of curvature
U
شعاع انحناء
schwarzschild radius
U
شعاع شوارتزشیلد
radial of a well
U
شعاع یک چاه
semidiameter
U
شعاع دایره
radially
U
شعاع وار
stellate
U
شعاع دار
triradiate
U
دارای سه شعاع
radiating
U
شعاع افکندن
within a radius of .kilometre
U
تا شعاع 6 کیلومتر
light ray
U
شعاع نور
main beam
U
شعاع اصلی
nuclear radius
U
شعاع هسته
mean radius
U
شعاع میانه
light beam
U
شعاع نور
radius vector
U
شعاع حامل
radius of curvature
U
شعاع خمیدگی
radius of curvatupe
U
شعاع انحناء
radius of action
U
شعاع اثر
radius of extrados
U
شعاع برونسو
radius of action
U
شعاع عمل
radius of giration
U
شعاع چرخش
radius of a well
U
شعاع یک چاه
radius gage
U
شابلون شعاع
radius of giration
U
شعاع ژیراسیون
radiometer
U
شعاع سنج
radius of influence
U
شعاع تاثیر
radius of intrados
U
شعاع درونسو
short swing
U
پیچهای با شعاع کم
image ray
U
شعاع تصویر
radiated
U
شعاع افکندن
radiates
U
شعاع افکندن
radius
U
شعاع دایره
covalent radius
U
شعاع کووالانسی
corner radius
U
شعاع کنج
casualty radius
U
شعاع تلفات
radius
U
شعاع عملیات
bohr radius
U
شعاع بور
average radius
U
شعاع میانگاه
average radius
U
شعاع میانه
atomic radius
U
شعاع اتمی
atomic radius
U
شعاع اتم
an incident ray
U
شعاع ساقط
radiate
U
شعاع افکندن
short-range
U
با شعاع عمل کم
radius of gyration
U
شعاع چرخش
electron beam
U
شعاع الکترون
gyoradius
U
شعاع چرخش
hydraulic radius
U
شعاع هیدرولیک
effective radius
U
شعاع موثر
short range
U
با شعاع عمل کم
pencilled
U
پرتوی شعاع دار
radius of convergence
U
شعاع همگرایی
[ریاضی]
wood ray
U
شعاع اوندی چوبی
very short
U
شعاع عمل خیلی کم
very long
U
شعاع عمل زیاد
van der waals radius
U
شعاع وان در والس
searchlight sonar
U
سونار شعاع باریک
radiant
U
شعاع گستر درخشان
sea room
U
شعاع مانور دریایی
intermediate range
U
با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
effective radius of a well
U
شعاع موثر چاه
double beam
U
شعاع مضاعف نور
medium range
U
با شعاع عمل متوسط
destruction radius
U
شعاع تخریب مین
light ray bending
U
انحراف شعاع نور
damage radius
U
شعاع منطقه خسارت
casualty radius
U
شعاع تولید تلفات
light beam recorder
U
ثبات شعاع نور
damage radius
U
شعاع خطر مین
sea room
U
شعاع عمل دریایی ازاد
visibility range
U
شعاع عمل دیدبانی یا دید
cruising range
U
شعاع عمل هواپیما یا کشتی
long-distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
pi
U
نسبت پیرامون به شعاع دایره
long distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
pencil beam
U
شعاع نور بسیار باریک
isodose
U
دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
vectorial
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
spherical coordinate system
[with constant radius]
U
دستگاه مختصات کروی
[با شعاع ثابت]
vector
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vectors
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
supporting range
U
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
angle of incidence
U
زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
intruders
U
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
intruder
U
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
ranges
U
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range
U
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranged
U
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
glideslope
U
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
bend allowance
U
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
ogive
U
شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
Ionic Order
U
[معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
radius of integration
U
شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
beam
U
عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
beams
U
عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
minimum range
U
حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
hydraulic radius
U
شعاع ابی که برابر است باسطح خیس شده به محیط خیس شده
court style
U
سبک کورت
[دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com