Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bomb out
U
شروع شیرجه از هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whip stall
U
شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe
U
با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
dive angle
U
زاویه شیرجه هواپیما
power dive
U
شیرجه رفتن هواپیما
picketing
U
شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
nose down
U
خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
departure end
U
نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
threshholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
air start
U
طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
block time
U
زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
aerial pickets
U
شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
clearance diving
U
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
set up
U
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
start off
U
شروع کردن شروع شدن
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
plunged
U
شیرجه
jackknife
U
شیرجه جک
springboarder
U
شیرجه رو
swan dive
U
شیرجه
power dive
U
شیرجه
nosedived
U
شیرجه
diver
U
شیرجه رو
nosedives
U
شیرجه
headers
U
شیرجه با سر
nosedive
U
شیرجه
header
U
شیرجه با سر
dive
شیرجه
somersaulting
U
شیرجه
somersaults
U
شیرجه
somersaulted
U
شیرجه
somersault
U
شیرجه
plunge
U
شیرجه
dived
U
شیرجه
nosediving
U
شیرجه
plunges
U
شیرجه
picketing
U
شیرجه رفتن
plunges
U
شیرجه رفتن
somerset
U
شیرجه معلق
to plunge he first
U
شیرجه رفتن
board
U
سکوی شیرجه
reverse dive
U
شیرجه وارونه
diving board
U
تختهی شیرجه
diving boards
U
تختهی شیرجه
layouts
U
شیرجه فرشته
layout
U
شیرجه فرشته
dived
U
شیرجه رفتن
platforms
U
سکوی شیرجه
nosedive
U
شیرجه رفتن
dive
شیرجه رفتن
boarded
U
سکوی شیرجه
platform
U
سکوی شیرجه
nosedives
U
شیرجه رفتن
tucks
U
شیرجه جمع
spring board
U
تخته شیرجه
squat under the ball
U
توپگیری با شیرجه
plunge
U
شیرجه رفتن
plunged
U
شیرجه رفتن
nosedived
U
شیرجه رفتن
cutaway
U
شیرجه تو و پشت به اب
swan dive
U
شیرجه فرشته
nosediving
U
شیرجه رفتن
tucking
U
شیرجه جمع
tuck
U
شیرجه جمع
forward dive
U
شیرجه رو به اب با چرخش
springboards
U
تخته شیرجه
diving
U
شیرجه رفتن
springboard
U
تخته شیرجه
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
initiation
U
شروع کار شروع
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
full gainer
U
شیرجه وارونه با پشتک
bail out
U
پریدن و شیرجه رفتن در اب
headlong
U
بی پروا شیرجه رونده
low board
U
سکوی یک متری شیرجه
armstand dive
U
شیرجه توام با بالانس
back flip
U
شیرجه پشتک وارو
back dive
U
شیرجه از پشت و فرود با پا
headers
U
سردسته هواپیمای شیرجه
flopper
U
دروازه بان شیرجه رو
inward dive
U
شیرجه پشت به استخر
header
U
سردسته هواپیمای شیرجه
high board
U
سکوی شیرجه 3 متری
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
racing dive
U
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
tower
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
towers
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
back jackknife
U
شیرجه از جلو بصورت کارد
towered
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
gainer
U
درخت ارغوان شیرجه از پشت
to jackknife
<idiom>
U
سیخ شیرجه زدن
[شنا]
belly whopper
U
شیرجه شناگر برروی شکم
dive bombing
U
بمباران کردن در حالت شیرجه
nose dive
U
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
jackknife
U
بازو بسته شونده شیرجه رفتن
degree of difficulty
U
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
diver badge
U
نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
beat up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothered
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
beat-up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smother
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
twisting
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twists
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twist
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
target diving
U
شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flops
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
pearl
U
شیرجه با دماغه تخته موج به گودی موج
dive bomber
U
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
get-go
<idiom>
U
شروع
kick-off
<idiom>
U
شروع
openings
U
شروع
Redo it. Do it over again.
U
از سر شروع کن
open fire
U
شروع
opening
U
شروع
inchoation
U
شروع
beginnings
U
شروع
beginning
U
شروع
inception
U
شروع
onset
U
شروع
incipience or ency
U
شروع
right of begin
U
حق شروع
kick off
U
شروع
starting gate
U
دروازه شروع
proceed with deliberations
U
شروع مذاکرات
restart
U
شروع مجدد
put in hand
U
شروع کردن
starting platform
U
سکوی شروع
restart
U
شروع دوباره
get one's feet wet
<idiom>
U
شروع کردن
embark
U
شروع کردن
get off on the wrong foot
<idiom>
U
بد شروع کردن
start of heading
U
شروع عنوان
embarks
U
شروع کردن
come to
<idiom>
U
شروع کاری
embarking
U
شروع کردن
embarked
U
شروع کردن
start of taxt
U
شروع متن
starting block
U
سکوی شروع
start key
کلید شروع
scratch line
U
خط شروع مسابقه
attempt
U
شروع به جرم
attempted
U
شروع به جرم
trig
U
خط شروع مسابقه
terminus a que
U
نقطه شروع
attempting
U
شروع به جرم
attempts
U
شروع به جرم
starters
U
شروع کننده
starter
U
شروع کننده
rise and shine
U
شروع بیداری
set in
U
شروع کردن
to strike into
U
شروع کردن
streek
U
شروع کردن
set out
U
شروع بکارکردن
start signal
U
علامت شروع
start element
U
عنصر شروع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com