English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oriental U شرقی
eastern U شرقی
eastward U شرقی
levanter U شرقی
levantine U شرقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Oriental rug U فرش شرقی [از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
rhaeto romanic U زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
warsaw treaty U پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
bagnio U زندان شرقی
southeast U جنوب شرقی
south eastern U جنوب شرقی
orientally U بسبک شرقی ها
orientalizing style U سبک شرقی
eastern hemisphere U نیمکره شرقی
northeastward U شمال شرقی
greek church U کلیسای شرقی
northeastern U شمال شرقی
north easterly U شمال شرقی
mongolian draw U کشیدن شرقی
south-eastern U جنوب شرقی
turkish closet U مستراح شرقی
turkey bath U حمام شرقی
to lie east and west U شرقی غربی
north-easterly U شمال شرقی
northeaster U نسیم شمال شرقی
Hindoo U سبک شرقی [معماری]
tussore U کرم ابریشم شرقی
tusseh U کرم ابریشم شرقی
tussah U کرم ابریشم شرقی
northeastern U مربوط به شمال شرقی
northeastward U بطرف شمال شرقی
orientalism U عقاید یا سیاست شرقی
the old world U نیم کره شرقی
southeastward U بطرف جنوب شرقی
southeaster U توفان جنوب شرقی
southeaster U باد جنوب شرقی
laura U صومعه کلیسای شرقی
byzantine U وابسته بروم شرقی
dinghy U قایق هند شرقی
east end U قسمت شرقی لندن
dinghies U قایق هند شرقی
easternmost U شرقی ترین نقطه
easternmost U اقصی نقطهء شرقی
eastermost U اقصی نقطهء شرقی
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
eastermost U شرقی ترین نقطه
breezes U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
southeasterner U ساکن نواحی جنوب شرقی
breezing U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezed U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
breeze U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
OCM U شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
soputheasternmost U در دورترین نقطه جنوب شرقی
euroclidon U بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
neo platonism U فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
ORIA U اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
fox grape U انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
Eastern design U طرح های شرقی [مربوط به شرق آسیا ]
lascar U نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
eastern european mutual assisstance trea U پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
golden horde U سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
Ivy League U نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
orientalize U خاوری شدن شرقی ماب شدن
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
north-east U شمال شرقی در شمال شرق
north by cast U میان شمال و شمال شرقی
northeast U شمال شرقی شمال شرق
north east U شمال شرق شمال شرقی
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
to lie east and west U واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com