Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
maderia
U
شراب محصول مادریا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
canaries
U
رنگ زرد روشن شراب محصول جزایر کاناری
canary
U
رنگ زرد روشن شراب محصول جزایر کاناری
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winery
U
کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
vinosity
U
حالت و خصوصیات شراب معتادبه شراب
wineglass
U
لیوان شراب پیمانه شراب
exchange
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punch
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
iso product curve
U
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cad
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
wine
U
شراب
the juice of the grape
U
شراب
bacchus
U
شراب
viniferous
U
شراب زا
wines
U
شراب
pottle
U
رطل شراب
oenologist
U
شراب شناس
cochineal
U
قرمز شراب کش
riesling
U
شراب سفید
oenomel
U
شراب عسلی
winebibber
U
شراب خور
decants
U
ریختن شراب
rhenish wine
U
شراب اسمانی
fortified wines
U
شراب قوی
decanting
U
ریختن شراب
decanted
U
ریختن شراب
wineskin
U
مشک شراب
binges
U
شراب خواری
wino
U
معتاد به شراب
decant
U
ریختن شراب
grcen wine
U
شراب تازه
winegrower
U
شراب ساز
fortified wine
U
شراب قوی
wineglass
U
جام شراب
binge
U
شراب خواری
wine maker
U
شراب ریز
wine cellar
U
شراب دخمه
wines
U
شراب نوشیدن
viticulturist
U
شراب ساز
vermt
U
شراب افسنطین
vinal
U
بشکل شراب
viniculture
U
شراب سازی
vinous flavour
U
طعم شراب
cider
U
شراب سیب
enology
U
شراب شناسی
wine cellar
U
انبار شراب
it is a racy wine
U
شراب رادارد
ustulation
U
سوزاندن شراب
guzzler
U
شراب خور
grcen wine
U
شراب نارس
grail
U
جام شراب
wine
U
شراب نوشیدن
filtrate
U
شراب ناب
viniferous
U
دارای شراب
vinifacteur
U
اسباب شراب سازی
loading
U
امیختن موادخارجی به شراب
viniculture
U
پرورش انگور شراب
vintnery
U
عمده فروشی شراب
vinic
U
مربوط به شراب یا الکل
scuppernong
U
شراب انگور مشک
straw wine
U
شراب شیرین کشمش
vermouth
U
شراب شیرین افسنطین
bacchus
U
رب النوع شراب و باده
claret
U
نوعی شراب قرمز
clarets
U
نوعی شراب قرمز
enology
U
مبحث شراب شناسی
fiascos
U
ناکامی بطری شراب
goblet
U
گیلاس شراب تکه
goblets
U
گیلاس شراب تکه
chianti
U
نوعی شراب قرمز
chalice
U
گیلاس شراب
[در مراسم]
argol
U
دردشراب .ته نشین شراب
goblet
U
گیلاس شراب
[در مراسم]
cellars
U
جای شراب انداختن
cellar
U
جای شراب انداختن
chablis
U
نوعی شراب سفید
frutex
U
شراب شربت الکلی
vermouths
U
شراب شیرین افسنطین
wineglasful
U
گیلاس شراب خوری
winepress
U
خمره شراب سازی
wineshop
U
مغازه شراب فروشی
jeroboam
U
جام شراب بزرگ
fortified wine
U
شراب تقویت شده
fortified wines
U
شراب تقویت شده
malmsey
U
شراب شیرین قبرس
vintner
U
عمده فروش شراب
gill
U
پیمانهای برای شراب
vintners
U
عمده فروش شراب
gladstone
U
نوعی شراب ارزان
fiasco
U
ناکامی بطری شراب
to lay down wine
U
شراب را انبار کردن یا جادادن
libation
U
نوشابه پاشی نوشیدن شراب
buret
U
تنگ مخصوص شراب مقدس
sherris
U
شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
sherry
U
شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
libations
U
تقدیم شراب به حضور خدایان
crust of wine
U
جرم شراب در روی شیشه
libation
U
تقدیم شراب به حضور خدایان
libations
U
نوشابه پاشی نوشیدن شراب
amontillado
U
نوعی شراب تلخ و سفیداسپانیایی
buretto
U
تنگ مخصوص شراب مقدس
port
U
شراب شیرین بارگیری کردن
altar of credence
U
[جایگاه نان و شراب مقدس]
gourmets
U
خبره خوراک شراب شناس
gourmet
U
خبره خوراک شراب شناس
sack
U
شراب سفید پرالکل وتلخ
sacked
U
شراب سفید پرالکل وتلخ
sacks
U
شراب سفید پرالکل وتلخ
sherries
U
شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
vinometer
U
الت سنجش الکل شراب
wine taster
U
جام شراب مخصوص نمونه گیری
tents
U
اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
birl
U
شراب نوشیدن وجام را بدیگری دادن
tent
U
اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
nectar
U
شراب لذیذ خدایان یونان شهد
dionysus
U
>دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
punches
U
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punched
U
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
tartarous
U
دردی شکل مشتق از درده شراب
punch
U
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
rhenish
U
شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
wine cooler
U
هرنوع وسیله یا مخزن سردکننده شراب
tasters
U
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
taster
U
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
vinous eloquence
U
فصاحتی که در اثر خوردن شراب پیدا میشود
lord's table
U
میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
daiquiri
U
مشروب مخلوط از شراب واب پرتقال و شکر
bacchic ornament
U
[وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
wine taster
U
کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
When drink enters, wisdom departs.
<proverb>
U
آنگه که شراب از در درآمد ,هوش و عقل و اختیار از کف برفت .
tokay
U
انگور سفید یا ارغوانی بیضی شراب شیرین مجارستان
viticulture
U
صنعت شرابسازی زراعت انگور برای تهبیه شراب
The milk
[the wine]
has already turned
[gone off]
.
U
شیر
[شراب]
پیش از این بریده شده است.
wine palm
U
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
proceeds
U
محصول
harvest
U
محصول
yields
U
محصول
return
[on something]
U
محصول
harvested
U
محصول
harvests
U
محصول
fabrics
U
محصول
product
U
محصول
fabric
U
محصول
total product
U
محصول کل
products
U
محصول
lines
U
محصول
line
U
محصول
yielded
U
محصول
crop
U
محصول
output
U
محصول
cropped
U
محصول
crops
U
محصول
outputs
U
محصول
yield
U
محصول
commodity
U
محصول
commodities
U
محصول
coemption
U
خرید کل محصول
diversity of product
U
تنوع محصول
by product
U
محصول جنبی
emblements
U
محصول زمین
condensate
U
محصول میعان
coproduct
U
محصول فرعی
crop rent
U
اجاره محصول
by product
U
محصول فرعی
portfolio
U
نمونه محصول
eluate
U
محصول شویش
distillate
U
محصول تقطیر
product diversification
U
تنوع محصول
home-grown
U
محصول خانه
cash crop
U
محصول فروشی
off year
U
سال کم محصول
over production
U
محصول زیادی
overhead product
U
محصول سبک
volatility product
U
محصول فرار
product capabilities
U
خواص محصول
product differentiation
U
تفاوت محصول
product differentiation
U
اختلاف محصول
product liability
U
مسئولیت محصول
program product
U
محصول برنامه
standing crop
U
محصول سرپا
net product
U
محصول خالص
mass market product
U
محصول پر فروش
marginal product
U
محصول نهائی
fehling reagent
U
محصول فهلینگ
fehling solution
U
محصول فهلینگ
finished product
U
محصول نهائی
fission product
U
محصول انشقاق
foison
U
محصول فراوان
margin product
U
اضافه محصول
gross yield
U
محصول ناخالص
high grade product
U
محصول درجه یک
incross
U
اولادیا محصول
intermediate product
U
محصول واسطه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com