English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
baron U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
barons U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
lifemanship U متشخص وبرجسته شدن یاتظاهر به تشخص کردن بوسیله تحت تاثیر گذاردن دیگران
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
triplex U سه قسمتی
partite U قسمتی
portion U قسمتی
portions U قسمتی
triploidy U سه قسمتی
flattest U قسمتی از یک عمارت
sector U قسمتی ازجبهه
sectors U قسمتی ازجبهه
partial U بخشی قسمتی
plank U قسمتی ازبرنامه
esprit de corps U حمیت قسمتی
flat U قسمتی از یک عمارت
esprit de corps U روحیه قسمتی
haxamerous U شش بخشی شش قسمتی
split second U قسمتی از ثانیه
leg U قسمتی از مسابقه
legs U قسمتی از مسابقه
esprit U حمیت قسمتی
spiriting U حمیت قسمتی
spirit U حمیت قسمتی
spirit de corps U حمیت قسمتی
another guess U قسمتی دیگر
tripartition U سه قسمتی کردن
double cloister U راهرو دو قسمتی
spirit de corps U روحیه قسمتی
triploid U سه قسمتی سه بخشی
pate U سر یا قسمتی از سرانسان
lobotomies U برش قسمتی از مغز
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
part [ial] payment of a fine U پرداخت قسمتی از جریمه
creasing U قسمتی از زمین کریکت
creases U قسمتی از زمین کریکت
striking out pleading U حذف قسمتی از مدافعات
modules U قسمتی از سفینه فضایی
aliquot part charge U خرج چند قسمتی
expansion joint U اتصال چند قسمتی
module U قسمتی از سفینه فضایی
helmeted U دارای قسمتی که مانندخودباشد
march unit U قسمتی ازستون راهپیمایی
ram's horn U قسمتی ازاستحکامات خندق
rebates U پرداخت قسمتی از بدهی
section charge U خرج چند قسمتی
rebate U پرداخت قسمتی از بدهی
lobotomy U برش قسمتی از مغز
crease U قسمتی از زمین کریکت
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
fractions U کسر درصدی از قسمتی از
fraction U کسر درصدی از قسمتی از
creased U قسمتی از زمین کریکت
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
zap U پاک نمودن قسمتی از برنامه
neck U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
fractional damage U خسارت وارده به قسمتی از وسیله
pneumonectomy U قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
zapped U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapping U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zaps U پاک نمودن قسمتی از برنامه
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
aliquot propelling charge U خرج پرتاب چند قسمتی
lobectomy U برداشتن قسمتی ازیک عضو
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
freeboard U قسمتی از قایق که بیرون اب است
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
whipped U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whips U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
necks U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
whip U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
dairies U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
dairy U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
paleocene U قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
fat bits U بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
flush U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
crops U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
flushing U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
alethiology U قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
faubourg U قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
cymric U وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
gastrectomy U عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
cropped U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
tail skid U قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
saddleback U قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
crop U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
table flap U قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
flushes U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
dower U قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
wrist U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
appendix U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
back order U قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
wrists U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
poked U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
appendixes U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
skip U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
descender U قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
parishes U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
entablature U قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
skipped U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skips U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
headstock U قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
fermata U تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
poke U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
almonry U [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
scraps U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
parish U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
beavers U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
beaver U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
pokes U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
Please let me take a share in the expenses. U اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
scrap U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
warhead U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warheads U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
scrapping U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
poking U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
bays U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bayed U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bay U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
scrapped U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
vacuity U قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
ullage U قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
file handing routine U قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
hypotrachelion [um] U [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
footing U قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
nose piece U قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
land tie U تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
but for income U قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
daisy ham U قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
virtual inertia U قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
herpetology U قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
aprons U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
apron U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
lofts U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
qube U تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
aeromedicine U قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
loft U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
dentil-band U [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
ragged U قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
spooling U یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
ionosphere U قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
distance U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distances U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
capital levy U مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
appropriation U در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
recitals U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
recital U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
grand tours U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
oblique compartment U قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
grand tour U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
limelight U قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
branch U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
controlled airspace U قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
clipboards U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboard U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
preventive justice U قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
noncontiguous facility U تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
swiple U قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
dead freight U کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
trey U پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com