Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
religioner
U
شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
concordat
U
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
monkhood dress
U
راهبان
monastically
U
بشیوه راهبان
monkish
U
ویژه راهبان
cowls
U
بالاپوش راهبان
abbot
U
رئیس راهبان
abbots
U
رئیس راهبان
monastery
U
خانقاه راهبان
monasteries
U
خانقاه راهبان
cowl
U
بالاپوش راهبان
mninster
U
خانقاه راهبان
friary
U
راهبان سائل
gentilitial
U
تیرهای
sectarian
U
تیرهای
denominational
U
تیرهای
holy office
U
جامعه راهبان ومومنین
enclosure
U
اتاق راهبان
[دین]
semaphores
U
تیرهای راهنما
spandrel beams
U
تیرهای محیطی
carpenter's Gothic
U
[تیرهای چوبی سقف]
concrete joist shaker
U
ویبراتور تیرهای بتنی
field arrow
U
تیرهای تیراندازی صحرایی
essenism
U
اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
mninster
U
دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
locutory
U
تالاریا اطاق گفتگو در خانقاه راهبان
jacobite
U
عضو فرقه راهبان دومی نیکن
abbacy
U
مقام رهبانیت مقر راهبان دیر
column caelata
U
[ستون با تیرهای مزین شده]
number of rounds
U
تعداد تیرهای شلیک شده
cloister
U
اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
trappist
U
عضو فرقهای از راهبان مرتاض اهل سکوت
cloisters
U
اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
franciscan
U
وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
trabeated
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
nimbostratus
U
ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
trabeation
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
uprights
U
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
grey friar
U
عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
grillage
U
شبکهای از تیرهای سنگین که بجای پی ساختمان قرارمیدهند
intertie
U
تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
popinjay shooting
U
کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
paulian
U
عضو تیرهای از نصاراکه بخدابودن عیسی عقیده نداشتند
aileron station
U
فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
sighting shot
U
تیرهای قلق گیری یا تنظیم وسایل نشانه روی
hematin
U
ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
lake0dwelling
U
که درزمانهای پیش ازتاریخ روی تیرهای درته دریافرومی کرد
poles
U
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
palafitte
U
خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
grillage
U
شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
karaite
U
عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
pole
U
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
calf's tongue
U
[برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
columnar and trabeated
U
[نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
group
U
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups
U
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
universal roll
U
برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
carmelite
U
وابسته به راهبان کرملی راهب یا راهبه کرملی
churchly
U
مذهبی
religious
U
مذهبی
churchgoer
U
مذهبی
churchgoers
U
مذهبی
pontifex
U
شورای مذهبی
clergymen
U
عالم مذهبی
holy day
U
تعطیل مذهبی
clergyman
U
عالم مذهبی
tenet
U
متعقدات مذهبی
convertor
U
مبلغ مذهبی
converter
U
مبلغ مذهبی
missioner
U
مبلغ مذهبی
neologize
U
مذهبی بودن
devout
U
مذهبی عابد
dogmatism
U
تعصب مذهبی
missionaries
U
مبلغ مذهبی
missionary
U
مبلغ مذهبی
pastoral psychiatry
U
روانپزشکی مذهبی
holidays
U
تعطیل مذهبی
R.E
U
تحصیلات مذهبی
religious tenets
U
عقاید مذهبی
revivals
U
جنبش مذهبی
revival
U
جنبش مذهبی
ritual
U
تشریفات مذهبی
semireligious
U
نیمه مذهبی
service book
U
کتب مذهبی
sects
U
فرقه مذهبی
sect
U
فرقه مذهبی
guru
U
معلم مذهبی
gurus
U
معلم مذهبی
religious rites
U
شعائر مذهبی
holiday
U
تعطیل مذهبی
religionism
U
غیرت مذهبی
spirituality
U
روحیه مذهبی
religiose
U
مذهبی بودن
religiosity
U
تعصب مذهبی
religious matters
U
مسائل مذهبی
Religious (political) fanaticism
U
تعصبات مذهبی ( سیاسی )
soul music
U
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
Mother Superior
U
رئیس بنیاد مذهبی
traditor
U
خائن در امر مذهبی
tabu
U
منع یانهی مذهبی
Mother Superiors
U
رئیس بنیاد مذهبی
priggism
U
تعصب سخت مذهبی
psalter
U
سرود مذهبی مزامیر
rectorate
U
ریاست بنگاه مذهبی
pauli
U
اصول مذهبی پولس
religious sentiments
U
احساسات وعقاید مذهبی
sacramental
U
وابسته به مراسم مذهبی
swami
U
رهبر مذهبی هندی
Easter Sepulchre
U
تشریفات مذهبی تدفین
wowser
U
مذهبی و خرده گیر
catechisms
U
تعلیم ودستور مذهبی
chaplain activities fund
U
اعتبار امور مذهبی
catechetic
U
وابسته به تعالیم مذهبی
catechesis
U
تعالیم مذهبی شفاهی
cantor
U
اواز خوان مذهبی
synods
U
مجلس منافره مذهبی
catechism
U
پرسش نامه مذهبی
catechism
U
تعلیم ودستور مذهبی
taboo
U
منع یانهی مذهبی
psalms
U
سرود مذهبی خواندن
synod
U
مجلس منافره مذهبی
taboos
U
منع یانهی مذهبی
revivalism
U
اصول بیداری مذهبی
revivalists
U
طرفدار احیای مذهبی
catechisms
U
پرسش نامه مذهبی
revivalist
U
طرفدار احیای مذهبی
crusades
U
جنگ مذهبی نهضت
crusading
U
جنگ مذهبی نهضت
ecclesiogenic neurosis
U
روان رنجوری مذهبی
psalm
U
سرود مذهبی خواندن
rite
U
مراسم تشریفات مذهبی
holyday
U
روز تعطیل مذهبی
dogmatics
U
مبحث شعائر مذهبی
crusaded
U
جنگ مذهبی نهضت
hymnbook
U
کتاب سرود مذهبی
crusade
U
جنگ مذهبی نهضت
indoctrinate
U
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinating
U
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
secular
U
دورهای غیر مذهبی دنیائی
church
U
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
revivalist movement
U
جنبش اصول بیداری مذهبی
indoctrinated
U
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
sisterhood
U
انجمن خیریه مذهبی نسوان
indoctrinates
U
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
vigilantism
U
پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
neologian
U
متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
neologian
U
وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
sacrilegious
U
مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
dogmatize
U
تعصب مذهبی نشان دادن
churches
U
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
menology
U
سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
indifferentism
U
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
archdiocese
U
قلمرو مذهبی اسقف اعظم
Scientology
U
ساینتولوژی
[یک نوع سیستم مذهبی]
anagogy
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagoge
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
character guidance
U
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
jacobin
U
عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
inquisitions
U
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition
U
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
theocracy
U
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
simoniac
U
خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
taperer
U
حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
scholasticism
U
شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
vicarages
U
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
vicarage
U
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
interdenominational
U
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
druze
U
یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
gregorian chant
U
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
theocracies
U
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
rigorist
U
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
exegesis
U
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegeses
U
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
Carthusian
U
[مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
revealed religion
U
مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
shout song
U
سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
the r.
U
مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
superstitious uses
U
مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
last rites
U
مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
pious fraud
U
حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
canoness
U
زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
religionize
U
دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
month's mind
U
ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
lay rezder
U
عامی که اجاز دارد نمازیاایین مذهبی دیگر را اداره کند
Jesuit
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
bar mitzvah
U
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
Jesuits
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
bar mitzvahs
U
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
neological
U
ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
deacons
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
voodooism
U
ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
deacon
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
puritan
U
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritans
U
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
Historicism
U
[معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
sodalist
U
عضو دسته برادران مذهبی عضو متحد ویکرنگ
conventicle
U
انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
ritualist
U
ویژه گر تشریفات مذهبی وابسته به تشریفات
hymnals
U
کتاب سرودنامه مذهبی سرودنامه
religiosity
U
مجلس عبادت مجلس مذهبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com