Perdic | شتاب زاویهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	angular acceleratin U	شتاب زاویهای
	angular acceleration U	شتاب زاویهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	angular parallax U	تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
	cyclotron U	دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
	angular U	زاویهای
	hard chine U	خن زاویهای
	triangulate U	سه زاویهای
	trigonous U	سه زاویهای
	angle strain U	کشیدگی زاویهای
	angular frequency U	فرکانس زاویهای
	angular momentum U	مقدارحرکت زاویهای
	angular momentum U	تکانه زاویهای
	angular parallax U	پارالاکس زاویهای
	angular velocity U	تندی زاویهای
	angular speed U	سرعت زاویهای
	angular travel U	حرکت زاویهای
	angular frequency U	بسامد زاویهای
	angular distribution U	توزیع زاویهای
	angle strain U	کرنش زاویهای
	angular correlation U	همبستگی زاویهای
	distortions U	کرنش زاویهای
	distortion U	کرنش زاویهای
	angular diameter U	قطر زاویهای
	angle milling cutter U	فرزکننده زاویهای
	angular displacement U	اختلاف زاویهای
	angular displacement U	جابجایی زاویهای
	angular distance U	فاصله زاویهای
	angular velocity U	سرعت زاویهای
	radian frequency U	فرکانس زاویهای
	cover an angle U	زاویهای را بستن
	elongation U	فاصله زاویهای
	angular kinematics U	حرکت شناسی زاویهای
	angular deformation U	تغییر شکل زاویهای
	angle grinder U	پرداخت کننده زاویهای
	decagon U	شکل ده ضلعی و ده زاویهای
	angular probability distribution U	توزیع زاویهای احتمال
	angular momentum U	اندازه حرکت زاویهای
	spin angular momentum U	اندازه حرکت زاویهای اسپین
	angular velocity U	سرعت زاویهای رهایی بمب
	spin angular momentum U	اندازه حرکت زاویهای اسپینی
	turns U	تغییر زاویهای مسیر هواپیما
	turn U	تغییر زاویهای مسیر هواپیما
	angular variability U	تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
	declination U	فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
	gyro U	وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
	slant U	بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
	slanted U	بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
	slants U	بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
	deflection of vertical U	اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
	angle drill U	ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
	coriolis force U	نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
	tabbed flap U	فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود
	stair stepping U	روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
	hustles U	شتاب
	hustle U	شتاب
	hustling U	شتاب
	at leisure U	بی شتاب
	at full lick U	با شتاب
	acceleration U	شتاب
	acceleration lane U	خط شتاب
	in a hurry U	در شتاب
	over hasty U	پر شتاب
	hastiness U	شتاب
	hie thee U	شتاب کن
	expedience U	شتاب
	cursoriness U	شتاب
	hustled U	شتاب
	unhurriedly U	بی شتاب
	precipitation U	شتاب
	speed U	شتاب
	speeds U	شتاب
	pelted U	شتاب
	speeding U	شتاب
	pelts U	شتاب
	haste U	شتاب
	unhurried U	بی شتاب
	accelerator U	شتاب
	accelerators U	شتاب
	expediency U	شتاب
	pelt U	شتاب
	gyro U	برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
	hastener U	شتاب کننده
	accelerators U	شتاب دهنده
	hie U	شتاب کردن
	hurriedness U	شتاب زدگی
	hying U	شتاب کردن
	impact acceleration	شتاب ضربه ای
	in a hurried state U	در حال شتاب
	initial acceleration U	شتاب اولیه
	accelerators U	الکترد شتاب ده
	despatching U	کشتن شتاب
	despatches U	کشتن شتاب
	despatched U	کشتن شتاب
	centripetal acceleration U	شتاب مرکزگرا
	coefficient of acceleration U	ضریب شتاب
	jotted U	با شتاب نوشتن
	jots U	با شتاب نوشتن
	jot U	با شتاب نوشتن
	d. haste U	شتاب زیاد
	electron acceleration U	شتاب الکترون
	dispatch U	کشتن شتاب
	instantaneous acceleration	شتاب لحظه ای
	accelerator U	الکترد شتاب ده
	skelp U	شتاب کردن
	skelpit U	شتاب کردن
	spatchcock U	با شتاب جادادن
	accelerator U	شتاب دهنده
	skeet U	شتاب کردن
	to come along U	شتاب کردن
	to look sharp U	شتاب کردن
	to make a hurry U	شتاب کردن
	to make haste U	شتاب کردن
	transverse acceleration U	شتاب عرضی
	whirry U	شتاب کردن
	previousness U	شتاب زدگی
	linear acceleration U	شتاب خطی
	longitudinal acceleration U	شتاب طولی
	make a push U	شتاب کردن
	negative acceleration U	شتاب منفی
	net acceleration U	شتاب برایند
	net acceleration U	شتاب خالص
	resultant acceleration U	شتاب برایند
	resultant acceleration U	شتاب خالص
	no hurry U	شتاب نداریم
	normal acceleration U	شتاب عمودی
	normal acceleration U	شتاب قائم
	positive acceleration U	شتاب مثبت
	post deflection acceleration U	شتاب ثانوی
	post haste U	با شتاب فراوان
	precipitateness U	شتاب زدگی
	acceleration of gravity U	شتاب گرانی
	accelerometer U	شتاب سنج
	accelerate U	شتاب دادن
	peremptory U	شتاب امیز
	deceleration U	شتاب کاهنده
	deceleration U	شتاب منفی
	hurrying U	راندن شتاب
	accelerated particle U	ذره با شتاب
	accelerating electrode U	الکترود شتاب ده
	accelerating power U	قدرت شتاب
	acceleration of gravity U	شتاب گرانش
	acceleration principle U	اصل شتاب
	acceleration of gravity U	شتاب ثقل
	apparent gravity U	شتاب ثقل
	apparent gravity U	شتاب گرانی
	acceleration of free fall U	شتاب ثقل
	acceleration of free fall U	شتاب گرانی
	acceleration space U	فضای شتاب
	acceleration time U	زمان شتاب
	acceleration due to gravity U	شتاب ثقل
	acceleration coefficient U	ضریب شتاب
	hurrying U	شتاب کردن
	hurry U	راندن شتاب
	hurry U	شتاب کردن
	tilt U	شتاب پرتاب
	speed U	شتاب حرکت
	speed U	میزان شتاب
	accelerates U	شتاب دادن
	speed U	شتاب کامیابی
	accelerating U	شتاب دادن
	retardation U	شتاب منفی
	dispatches U	کشتن شتاب
	dispatched U	کشتن شتاب
	tilted U	شتاب پرتاب
	hasty U	شتاب زده
	hurries U	راندن شتاب
	hurries U	شتاب کردن
	hurriedly U	از روی شتاب
	accelerated U	شتاب دادن
	speeds U	شتاب حرکت
	speeds U	میزان شتاب
	speeds U	شتاب کامیابی
	speeding U	شتاب حرکت
	tilts U	شتاب پرتاب
	speeding U	میزان شتاب
	speeding U	شتاب کامیابی
	jerk U	میزان تغییر شتاب
	accelerated particle U	ذره شتاب دار
	precipitately U	از روی شتاب زدگی
	jerking U	میزان تغییر شتاب
	jerked U	میزان تغییر شتاب
	to polish off U	با شتاب پرداخت کردن
	post haste U	بسرعت شتاب فراوان
	ion accelerator U	شتاب دهنده یون
	coefficient of acceleration U	ضریب شتاب اقتصادی
	at full pelt U	با شتاب هر چه بیشتر سراسیمه
	hurry skurry U	دستپاچگی شتاب زدگی
	hurry scurry U	دستپاچگی شتاب زدگی
	pelts U	شتاب کردن ضربه
	pelted U	شتاب کردن ضربه
	pelt U	شتاب کردن ضربه
	centrifugal acceleration U	شتاب گریز از مرکز
	forwardness U	اشتیاق شتاب زدگی
	grab off U	با شتاب گرفتن قاپیدن
	velocities U	سرعت سیر شتاب
	velocity U	سرعت سیر شتاب
	accelerator catalyst U	کاتالیزور شتاب دهنده
	accelerator board U	تخته شتاب دهنده
	electron accelerator U	شتاب دهنده الکترون
	jerks U	میزان تغییر شتاب
	ionic centrifuge U	شتاب دهنده یونی
	linear accelerator	شتاب دهنده خطی