English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
uncial U شبیه یک دوازدهم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dozenth U یک دوازدهم
dozenth U دوازدهم
twelft U یک دوازدهم
twelfth U دوازدهم
twelft U دوازدهم
twelfthly U دوازدهم
twelve punch U منگنه سطر دوازدهم
uncia U یک دوازدهم یک اینچ یک اونس
twelve punch U سوراخ سطر دوازدهم
m U مرتبه دوازدهم یاسیزدهم
mu U حرف دوازدهم الفبای یونانی
L, l (L's, l's) U حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
twelvemo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
duodecimo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
Joshegan U جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
room-sized rug U فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
imitations U شبیه
personator U شبیه
luteous U شبیه گل
make U شبیه
similar U شبیه
nearest U شبیه
analogous U شبیه
anthoid U شبیه به گل
imitation U شبیه
near U شبیه
nears U شبیه
nearing U شبیه
medal U شبیه
nearer U شبیه
neared U شبیه
medals U شبیه
near- U شبیه
feathery U شبیه به پر
similes U شبیه
makes U شبیه
quasi U شبیه
similar <adj.> U شبیه
pygidial U شبیه دم
simulant U شبیه
similiar U شبیه
similar to that U شبیه به ان
womanlike U شبیه زن
alike <adj.> U شبیه
wifelike U شبیه زن
papilionaceous U شبیه
more like;most like U شبیه تر
like <adj.> U شبیه
related <adj.> U شبیه
akin <adj.> U شبیه
simile U شبیه
platinoid U شبیه پلاتین
bovine U شبیه گاو
ophitic U شبیه مار
ovine U شبیه گوسفند
rivaled U نظیر شبیه
rivalled U نظیر شبیه
rivalling U نظیر شبیه
rival U نظیر شبیه
rivaling U نظیر شبیه
rivals U نظیر شبیه
phylloid U شبیه برگ
palmate U شبیه پنجه
panduriform U شبیه ویولون
rooty U شبیه ریشه
palating U شبیه کاخ
piscine U شبیه ماهی
pisiform U شبیه نخود
platy U شبیه بشقاب
psittaceous U شبیه طوطی
equals U همرتبه شبیه
equalling U همرتبه شبیه
equalled U همرتبه شبیه
equaling U همرتبه شبیه
equaled U همرتبه شبیه
equal U همرتبه شبیه
assimilates U شبیه ساختن
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
reniform U شبیه کلیه
rhizome U شبیه ریشه
sagittate U شبیه تیر
protean U شبیه Proteus
polypous U شبیه بواسیرلحمی
polypose U شبیه بواسیرلحمی
plexiform U شبیه شبکه
likens U شبیه شدن
likens U شبیه کردن
prismoidal U شبیه منشور
likening U شبیه شدن
likening U شبیه کردن
likened U شبیه شدن
likened U شبیه کردن
liken U شبیه شدن
liken U شبیه کردن
plexiform U شبکهای شبیه رگ
plumy U شبیه پر کرکی
assimilating U شبیه ساختن
crystalloid U شبیه بلور
berrylike U شبیه توت
b U هرشکلی شبیه به B
assonant U شبیه در صدا
fiddleback U شبیه ویولون
argillaceous U شبیه خاک رس
fiddleback U شبیه کمانچه
alkaloid U شبیه قلیا
aliform U شبیه بال
adrenergic U شبیه ادرنالین
for all the world like U کاملا` شبیه
nebulous U شبیه سحاب
computer simulation U شبیه سازی
ghostliness U شبیه به روح
farfetched U شبیه بعید
eugenoid U شبیه اوگانا
claustral U شبیه حجره
citied U شبیه شهر
chylaceous U شبیه کیلوس
chochleate U شبیه صدف
chartaceous U شبیه کاغذ
dermoid U شبیه پوست
cervine U شبیه گوزن
dermoidal U شبیه پوست
carinal U شبیه زورق
butyraceous U شبیه کره
encephaloid U شبیه مغز
epithelial U شبیه بشرهای
epithelioid U شبیه بشرهای
stellar U شبیه ستاره
goosey U شبیه غاز
lupin U شبیه گرگ
lupine U شبیه گرگ
popish U شبیه کاتولیک
molluscoid U شبیه نرم تن
more like;most like U شبیه ترین
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
like U شبیه همچون
airily U شبیه هوا
alike U شبیه یکسان
nomological U شبیه قانون
oleaginous U شبیه روغن
ophidian U شبیه مار
limacine U شبیه نرم تن
limaciform U شبیه نرم تن
goosy U شبیه غاز
grapy U شبیه انگور
haematoid U شبیه بخون
simulated U شبیه ساخته
haemoid U شبیه خون
henny U شبیه بمرغ
ichthyoid U شبیه ماهی
keel shaped U شبیه ته کشتی
lacertilian U شبیه مارمولک
osteal U شبیه استخوان
libriform U شبیه لیف
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
lilied U شبیه سوسن
astral U شبیه ستاره
whippy U شبیه شلاق
likeness U شکل شبیه
sylphlike U شبیه جن هوایی
likenesses U شکل شبیه
taffia U مشروبی شبیه رم
tafia U مشروبی شبیه رم
cattier U شبیه گربه
take after U شبیه بودن
cattiest U شبیه گربه
steamy U شبیه بخار
steamiest U شبیه بخار
catty U شبیه گربه
susurrus U شبیه نجوا
waterish U هر چیزی شبیه اب
pithy U شبیه مغز
spidery U شبیه عنکبوت
spidery U شبیه تارعنکبوت
trapezium U شبیه ذوذنقه
stomatic U شبیه دهان
stubbly U شبیه کاهبن
styloid U شبیه نیزه
wavelike U شبیه موج
sulfurous U شبیه گوگرد
liverish U شبیه جگر
sulphurous U شبیه گوگرد
susurrous U شبیه نجوا
steamier U شبیه بخار
the d. U فن شبیه سازی
typal U شبیه نمونه
vestibular U شبیه اتاقک
asteroids U شبیه ستاره
vestibular U شبیه رخت کن
asteroid U شبیه ستاره
adenoidal U شبیه غده
ungual U سم دار شبیه سم
ursine U شبیه خرس
vapory U شبیه بخار
vaulty U شبیه طاق
vee U شبیه حرف v
trochal U شبیه چرخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com