English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reniform U شبیه کلیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nephrogenic U ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hottest U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
reins U کلیه ها
all- U کلیه
all U کلیه
kidney U کلیه
kidneys U کلیه
nephroptosis U کلیه متحرک
all arms U کلیه نیروها
paranephric U مجاور کلیه
floating kidney U کلیه متحرک
entireforce U کلیه نیرو
entireforce U کلیه قوا
nephralgia U قولنج کلیه
renal gravel U حصات کلیه
renal gravel U ریک کلیه
renal U وابسته به کلیه ها
renal calculus U ریگ کلیه
all men U کلیه مردم
reniform U کلیه مانند
all hands U کلیه پرسنل
reins U محل کلیه در بدن
tenantary U کلیه مستاجرین یک ملک
azoth U علاج کلیه دردها
ornis U کلیه مرغان یک سرزمین
paranephros U غده روی کلیه
against all risks U در براب کلیه خطرات
disclaim all liability U کلیه بدهیها را انکار کردن
the total population U تمامی نفوس کلیه جمعیت
nephrolith U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
the t. population U کلیه جمعیت همه مردم
syngraph U سندی که به مهر و امضا کلیه
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
demesne U کلیه زمین مایملک یک شخص
The ship and all its crew were lost . U کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
chronic renal disease [CRD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
Chronic kidney disease [CKD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic kidney failure [CKF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic renal failure [CRF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
kidney stone [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
renal calculus [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
flora U کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
nephrosis U بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
adrenal U مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
adrenocortical U وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
tenantry U اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
avifauna U کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
Cicim U جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
All thing considered. U باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
suet U چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
All wages were scaled up to 15 per cent . U کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
cortin U ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
corporative state U حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
banc U جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
gentelmen's agreement U کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
comprehensive job U کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
We ought to (should)examineit in all itsaspects. U باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
farraginous U تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
This is contray to all moral principles ( codes ) . U این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
garrison forces U قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
pure interest U سود ویژه منافعی که پس از کسر کلیه استهلاکات به سرمایه گذارپرداخت میشود
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
ejectment U باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
ideology U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
adrenaline هورمون قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برندهء خون و فشارخون است
ideologies U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
member banks U در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
cosmopolitanism U سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
codress procedure U روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
brood U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
broods U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brooded U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
reports U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
reputed owner U در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
similar U شبیه
quasi U شبیه
similar to that U شبیه به ان
personator U شبیه
analogous U شبیه
papilionaceous U شبیه
pygidial U شبیه دم
similes U شبیه
luteous U شبیه گل
more like;most like U شبیه تر
makes U شبیه
similiar U شبیه
simile U شبیه
simulant U شبیه
anthoid U شبیه به گل
like <adj.> U شبیه
imitation U شبیه
neared U شبیه
nearing U شبیه
nearer U شبیه
nearest U شبیه
medals U شبیه
wifelike U شبیه زن
medal U شبیه
near- U شبیه
alike <adj.> U شبیه
make U شبیه
nears U شبیه
feathery U شبیه به پر
imitations U شبیه
womanlike U شبیه زن
related <adj.> U شبیه
akin <adj.> U شبیه
near U شبیه
similar <adj.> U شبیه
cross examination U به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
fourteen points U طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد
ophidian U شبیه مار
goosey U شبیه غاز
ghostliness U شبیه به روح
epithelioid U شبیه بشرهای
epithelial U شبیه بشرهای
popish U شبیه کاتولیک
piscine U شبیه ماهی
platinoid U شبیه پلاتین
pisiform U شبیه نخود
encephaloid U شبیه مغز
for all the world like U کاملا` شبیه
platy U شبیه بشقاب
plexiform U شبیه شبکه
prismoidal U شبیه منشور
astral U شبیه ستاره
bovine U شبیه گاو
protean U شبیه Proteus
psittaceous U شبیه طوطی
airily U شبیه هوا
rivals U نظیر شبیه
rivalling U نظیر شبیه
rivalled U نظیر شبیه
rivaling U نظیر شبیه
rivaled U نظیر شبیه
fiddleback U شبیه ویولون
farfetched U شبیه بعید
plexiform U شبکهای شبیه رگ
plumy U شبیه پر کرکی
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
like U شبیه همچون
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
alike U شبیه یکسان
polypose U شبیه بواسیرلحمی
polypous U شبیه بواسیرلحمی
fiddleback U شبیه کمانچه
rival U نظیر شبیه
goosy U شبیه غاز
b U هرشکلی شبیه به B
lacertilian U شبیه مارمولک
chartaceous U شبیه کاغذ
image U شبیه سازی
chochleate U شبیه صدف
chylaceous U شبیه کیلوس
citied U شبیه شهر
alkaloid U شبیه قلیا
aliform U شبیه بال
berrylike U شبیه توت
claustral U شبیه حجره
cervine U شبیه گوزن
carinal U شبیه زورق
lupine U شبیه گرگ
assonant U شبیه در صدا
lupin U شبیه گرگ
argillaceous U شبیه خاک رس
limacine U شبیه نرم تن
limaciform U شبیه نرم تن
lilied U شبیه سوسن
molluscoid U شبیه نرم تن
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com