English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 223 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
liken U شبیه کردن
likened U شبیه کردن
likening U شبیه کردن
likens U شبیه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
simulate U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulate U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulates U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulating U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulating U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
bellow U صدای شبیه نعره کردن
bellowed U صدای شبیه نعره کردن
bellowing U صدای شبیه نعره کردن
assimilate U هم جنس کردن شبیه ساختن
assimilated U هم جنس کردن شبیه ساختن
assimilates U هم جنس کردن شبیه ساختن
assimilating U هم جنس کردن شبیه ساختن
stave U شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
digital sorting U روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
double leg and inside turnover U دوخم با عوض کردن دست شبیه سر و ته یکی مخالف یایک پا رو کار
to feel like something U احساس که شبیه به چیزی باشد کردن [مثال پارچه]
Other Matches
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
similiar U شبیه
near- U شبیه
pygidial U شبیه دم
medals U شبیه
simulant U شبیه
neared U شبیه
nearer U شبیه
nearest U شبیه
medal U شبیه
quasi U شبیه
nearing U شبیه
nears U شبیه
imitation U شبیه
near U شبیه
related <adj.> U شبیه
akin <adj.> U شبیه
alike <adj.> U شبیه
papilionaceous U شبیه
similar <adj.> U شبیه
more like;most like U شبیه تر
like <adj.> U شبیه
make U شبیه
womanlike U شبیه زن
simile U شبیه
anthoid U شبیه به گل
similes U شبیه
analogous U شبیه
personator U شبیه
similar to that U شبیه به ان
wifelike U شبیه زن
feathery U شبیه به پر
luteous U شبیه گل
similar U شبیه
makes U شبیه
imitations U شبیه
for all the world like U کاملا` شبیه
bovine U شبیه گاو
assonant U شبیه در صدا
simulations U شبیه سازی
argillaceous U شبیه خاک رس
more like;most like U شبیه ترین
adrenergic U شبیه ادرنالین
aliform U شبیه بال
alkaloid U شبیه قلیا
image U شبیه سازی
images U شبیه سازی
vaulty U شبیه طاق
nomological U شبیه قانون
bent U علف شبیه نی
astral U شبیه ستاره
simulation U شبیه سازی
vapory U شبیه بخار
spidery U شبیه عنکبوت
vee U شبیه حرف v
likened U شبیه شدن
vermiform U شبیه کرم
ovine U شبیه گوسفند
liken U شبیه شدن
palating U شبیه کاخ
panduriform U شبیه ویولون
vestibular U شبیه اتاقک
palmate U شبیه پنجه
vestibular U شبیه رخت کن
spidery U شبیه تارعنکبوت
likening U شبیه شدن
virgulate U شبیه میله
oleaginous U شبیه روغن
ophidian U شبیه مار
eugenoid U شبیه اوگانا
b U هرشکلی شبیه به B
osteal U شبیه استخوان
popish U شبیه کاتولیک
likens U شبیه شدن
berrylike U شبیه توت
ophitic U شبیه مار
adenoidal U شبیه غده
likenesses U شکل شبیه
likeness U شکل شبیه
fiddleback U شبیه ویولون
fiddleback U شبیه کمانچه
tonsillar U شبیه لوزتین
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
farfetched U شبیه بعید
encephaloid U شبیه مغز
pithy U شبیه مغز
rival U نظیر شبیه
rivaled U نظیر شبیه
stellar U شبیه ستاره
keel shaped U شبیه ته کشتی
asteroids U شبیه ستاره
asteroid U شبیه ستاره
cattier U شبیه گربه
rivals U نظیر شبیه
cattiest U شبیه گربه
catty U شبیه گربه
rivalling U نظیر شبیه
rivalled U نظیر شبیه
rivaling U نظیر شبیه
lupine U شبیه گرگ
nebulous U شبیه سحاب
waterish U هر چیزی شبیه اب
spongy U شبیه اسفنج
epithelial U شبیه بشرهای
uncial U شبیه یک دوازدهم
epithelioid U شبیه بشرهای
ungual U سم دار شبیه سم
ursine U شبیه خرس
molluscoid U شبیه نرم تن
libriform U شبیه لیف
lilied U شبیه سوسن
limaciform U شبیه نرم تن
lupin U شبیه گرگ
whippy U شبیه شلاق
trapezium U شبیه ذوذنقه
trichoid U شبیه موی
trochal U شبیه چرخ
typal U شبیه نمونه
wavelike U شبیه موج
lacertilian U شبیه مارمولک
woodsy U شبیه چنگل
limacine U شبیه نرم تن
simulated U شبیه ساخته
sulphurous U شبیه گوگرد
gipsies U شبیه کولی
gypsies U شبیه کولی
gypsy U شبیه کولی
ghostliness U شبیه به روح
screwlike U شبیه اچار
assimilates U شبیه ساختن
sculpturesque U شبیه مجسمه
haematoid U شبیه بخون
haemoid U شبیه خون
prismoidal U شبیه منشور
liverish U شبیه جگر
scotic U شبیه اسکاتلندیها
reniform U شبیه کلیه
sulfurous U شبیه گوگرد
steamy U شبیه بخار
ichthyoid U شبیه ماهی
stomatic U شبیه دهان
steamiest U شبیه بخار
assimilating U شبیه ساختن
steamier U شبیه بخار
styloid U شبیه نیزه
stubbly U شبیه کاهبن
computer simulation U شبیه سازی
splenoid U شبیه به طحال
protean U شبیه Proteus
spheroid U شبیه کره
humanoids U شبیه انسان
humanoid U شبیه انسان
anthropomorphic U شبیه انسان
snakelike U شبیه مار
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
henny U شبیه بمرغ
crystalloid U شبیه بلور
carinal U شبیه زورق
sloughy U شبیه دله
shrubby U شبیه بوته
snuffy U شبیه انفیه
dermoidal U شبیه پوست
dermoid U شبیه پوست
assimilated U شبیه ساختن
soupy U شبیه ابگوشت
psittaceous U شبیه طوطی
like U شبیه همچون
assimilate U شبیه ساختن
spatulate U شبیه مرهم کش
liked U شبیه همچون
likes U شبیه همچون
semblable U شباهت شبیه
spathulate U شبیه مرهم کش
simulant of U مانند شبیه
grapy U شبیه انگور
equalled U همرتبه شبیه
the profession U اهل شبیه
alike U شبیه یکسان
platinoid U شبیه پلاتین
cervine U شبیه گوزن
the drama U فن شبیه سازی
platy U شبیه بشقاب
the d. U فن شبیه سازی
simulators U شبیه ساز
take after U شبیه بودن
tafia U مشروبی شبیه رم
airily U شبیه هوا
equals U همرتبه شبیه
claustral U شبیه حجره
chochleate U شبیه صدف
equalling U همرتبه شبیه
phylloid U شبیه برگ
chylaceous U شبیه کیلوس
chartaceous U شبیه کاغذ
piscine U شبیه ماهی
pisiform U شبیه نخود
equaling U همرتبه شبیه
equaled U همرتبه شبیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com