English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
stubbly U شبیه کاهبن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stubble U کاهبن
stubbly U پوشیده از کاهبن
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
papilionaceous U شبیه
simile U شبیه
nearest U شبیه
imitations U شبیه
similiar U شبیه
similar to that U شبیه به ان
personator U شبیه
makes U شبیه
make U شبیه
medals U شبیه
simulant U شبیه
medal U شبیه
wifelike U شبیه زن
imitation U شبیه
nears U شبیه
nearing U شبیه
nearer U شبیه
neared U شبیه
near- U شبیه
near U شبیه
womanlike U شبیه زن
similar U شبیه
similes U شبیه
analogous U شبیه
anthoid U شبیه به گل
luteous U شبیه گل
quasi U شبیه
similar <adj.> U شبیه
pygidial U شبیه دم
alike <adj.> U شبیه
akin <adj.> U شبیه
more like;most like U شبیه تر
like <adj.> U شبیه
related <adj.> U شبیه
feathery U شبیه به پر
nebulous U شبیه سحاب
stellar U شبیه ستاره
simulated U شبیه ساخته
screwlike U شبیه اچار
reniform U شبیه کلیه
scotic U شبیه اسکاتلندیها
popish U شبیه کاتولیک
sculpturesque U شبیه مجسمه
semblable U شباهت شبیه
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
like U شبیه همچون
airily U شبیه هوا
alike U شبیه یکسان
sagittate U شبیه تیر
oleaginous U شبیه روغن
rooty U شبیه ریشه
rhizome U شبیه ریشه
shrubby U شبیه بوته
astral U شبیه ستاره
bovine U شبیه گاو
snakelike U شبیه مار
snuffy U شبیه انفیه
equals U همرتبه شبیه
equalling U همرتبه شبیه
equalled U همرتبه شبیه
equaling U همرتبه شبیه
equaled U همرتبه شبیه
equal U همرتبه شبیه
soupy U شبیه ابگوشت
spathulate U شبیه مرهم کش
spatulate U شبیه مرهم کش
spheroid U شبیه کره
splenoid U شبیه به طحال
assimilating U شبیه ساختن
liken U شبیه کردن
liken U شبیه شدن
likened U شبیه کردن
simulant of U مانند شبیه
rivals U نظیر شبیه
likens U شبیه شدن
rivalling U نظیر شبیه
rivalled U نظیر شبیه
rivaling U نظیر شبیه
rivaled U نظیر شبیه
rival U نظیر شبیه
sloughy U شبیه دله
likens U شبیه کردن
likening U شبیه شدن
likening U شبیه کردن
likened U شبیه شدن
assimilates U شبیه ساختن
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
nomological U شبیه قانون
ophidian U شبیه مار
ophitic U شبیه مار
osteal U شبیه استخوان
ovine U شبیه گوسفند
palating U شبیه کاخ
for all the world like U کاملا` شبیه
panduriform U شبیه ویولون
palmate U شبیه پنجه
fiddleback U شبیه کمانچه
fiddleback U شبیه ویولون
farfetched U شبیه بعید
eugenoid U شبیه اوگانا
epithelioid U شبیه بشرهای
ghostliness U شبیه به روح
more like;most like U شبیه ترین
goosey U شبیه غاز
lilied U شبیه سوسن
limaciform U شبیه نرم تن
lacertilian U شبیه مارمولک
limacine U شبیه نرم تن
keel shaped U شبیه ته کشتی
ichthyoid U شبیه ماهی
lupin U شبیه گرگ
lupine U شبیه گرگ
henny U شبیه بمرغ
haemoid U شبیه خون
haematoid U شبیه بخون
molluscoid U شبیه نرم تن
grapy U شبیه انگور
goosy U شبیه غاز
epithelial U شبیه بشرهای
encephaloid U شبیه مغز
polypose U شبیه بواسیرلحمی
polypous U شبیه بواسیرلحمی
cervine U شبیه گوزن
carinal U شبیه زورق
butyraceous U شبیه کره
prismoidal U شبیه منشور
protean U شبیه Proteus
psittaceous U شبیه طوطی
berrylike U شبیه توت
b U هرشکلی شبیه به B
assonant U شبیه در صدا
argillaceous U شبیه خاک رس
alkaloid U شبیه قلیا
aliform U شبیه بال
chartaceous U شبیه کاغذ
plumy U شبیه پر کرکی
chochleate U شبیه صدف
phylloid U شبیه برگ
piscine U شبیه ماهی
pisiform U شبیه نخود
platinoid U شبیه پلاتین
platy U شبیه بشقاب
dermoidal U شبیه پوست
dermoid U شبیه پوست
plexiform U شبیه شبکه
crystalloid U شبیه بلور
plexiform U شبکهای شبیه رگ
computer simulation U شبیه سازی
claustral U شبیه حجره
citied U شبیه شهر
chylaceous U شبیه کیلوس
adrenergic U شبیه ادرنالین
assimilated U شبیه ساختن
uncial U شبیه یک دوازدهم
bent U علف شبیه نی
the drama U فن شبیه سازی
the profession U اهل شبیه
tonsillar U شبیه لوزتین
trapezium U شبیه ذوذنقه
image U شبیه سازی
trichoid U شبیه موی
trochal U شبیه چرخ
images U شبیه سازی
typal U شبیه نمونه
ungual U سم دار شبیه سم
catty U شبیه گربه
cattiest U شبیه گربه
taffia U مشروبی شبیه رم
tafia U مشروبی شبیه رم
spongy U شبیه اسفنج
take after U شبیه بودن
gypsy U شبیه کولی
likeness U شکل شبیه
likenesses U شکل شبیه
gypsies U شبیه کولی
gipsies U شبیه کولی
cattier U شبیه گربه
the d. U فن شبیه سازی
liverish U شبیه جگر
vermiform U شبیه کرم
vestibular U شبیه رخت کن
steamy U شبیه بخار
steamiest U شبیه بخار
steamier U شبیه بخار
vestibular U شبیه اتاقک
simulator U شبیه ساز
virgulate U شبیه میله
simulators U شبیه ساز
waterish U هر چیزی شبیه اب
wavelike U شبیه موج
ursine U شبیه خرس
vapory U شبیه بخار
libriform U شبیه لیف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com