English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sloughy U شبیه پوست مرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clavus U میخچه [پزشکی] [ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
corn U میخچه [پزشکی] [ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
dermoid U شبیه پوست
dermoidal U شبیه پوست
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
keb U میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
dog cheap U مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
dead wool U پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peel U پوست انداختن پوست
peels U پوست انداختن پوست
six feet under <idiom> U مرده
hearses U مرده کش
defunct U مرده
vapid U مرده
deceased U مرده
hearse U مرده کش
dead U مرده
one man U یک مرده
low-spirited U دل مرده
low spirited U دل مرده
lifeless U مرده
extinct U مرده
one-man U یک مرده
in the dust U مرده
his heart sank U دل مرده شد
exanimate U مرده
at rest U مرده
death day U سال مرده
time lag U زمان مرده
deadness U حالت مرده
autopsy U تشریح مرده
idle wire U سیم مرده
death feigning U مرده نمایی
playing dead U مرده نمایی
death watch U پاسبان مرده
deadball U توپ مرده
defunct U مرده درگذشته
autopsies U تشریح مرده
idle turn U کلاف مرده
cremations U مرده سوزانی
cremation U مرده سوزانی
time lags U زمان مرده
death's head U جمجمه مرده
pah U مرده شور
dead band U نوار مرده
stillbirths U مرده زاد
dead soils U خاکهای مرده
morgues U مرده خانه
dead rise U فاصله مرده
morgue U مرده خانه
stillbirth U مرده زاد
dead load U بار مرده
dead as a d. U بکلی مرده
inhumationist U مرده خاک کن
living corpse U مرده متحرک
dead volume U حجم مرده
dead time U زمان مرده
dead storage U حجم مرده
dead storage U گنجایش مرده
dead space U فضای مرده
dead ball U توپ مرده
necrophagous U مرده خور
necrophobia U مرده هراسی
resurrection man U مرده دزد
parted U درگذشته مرده
reliquiae U مرده ریگ
necropsy U مرده نگری
exanimate U دل مرده وبیروح
slaked lime U اهک مرده اهک مرده
non productive time U زمان مرده
dull finish U رخده مرده
dull finish U کالیبر مرده
necrophilia U مرده گرایی
air slaked lime U اهک مرده
necromania U مرده پرستی
saprophage U مرده خوار
necrolatry U مرده پرستی
murrain U گوشت مرده
necrophagous U مرده خوار
resurrectionist U مرده دزد
swells U موج مرده
swelled U موج مرده
swell U موج مرده
widowers U مرد زن مرده
lyke wake U پاسبانی مرده در شب
ground swell U موج مرده
death masks U قیافه مرده
still born U مرده بدنیاامده
dead as a doornail <idiom> U کاملا مرده
death mask U قیافه مرده
out of play U توپ مرده
widower U مرد زن مرده
down with him U مرده باد
blate U روح مرده
sequestrum U قسمت بافت مرده
cirerar yurn U فرف خاکستر مرده
aeropause U منطقه جوی مرده
Speak well of the dead . <proverb> U پشت سر مرده بد نگو.
necromimesis U خود مرده انگاری
plague on it U مرده شورش ببرد
autopsies U تشریح نسج مرده
cadaveric U دارای رنگ مرده
blast it U مرده شورش را ببرد
autopsy U تشریح نسج مرده
time lags U فاصله زمانی مرده
funeral home U مرده شوی خانه
time lag U فاصله زمانی مرده
departed U مرده درگذشته مرحوم
death mask U ماسک صورت مرده
inheritance U مرده ریگ وراثت
he seems to have died U ازقرارمعلوم مرده است
balefire U اتش مرده سوزانی
dead-house U مرده شوی خانه
inheritances U مرده ریگ وراثت
back lash eliminator U تعادل در مسیر مرده
protoxlead U سنگ مرده مرتک
mortuary U مرده شوی خانه
d. paleness U رنگ ارام مرده
eloge U ستایش شخص مرده
death masks U ماسک صورت مرده
still born U مرده زاییده شده
gralloch U احشای گوزن مرده
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
mortuaries U مرده شوی خانه
To be crazy about agirl . U کشته مرده دختری بودن
natimortality U امار مرده زاییده شدگان
cadaverous U دارای رنگ پریده و مرده
sciomantic U غیبگو از روی سایه مرده
heritage U مرده ریگ سهم موروثی
pall U تابوت محتوی مرده حائل
prosector U تشریح کننده بدن مرده
palls U تابوت محتوی مرده حائل
palled U تابوت محتوی مرده حائل
palling U تابوت محتوی مرده حائل
deathy U مرگ نما مرده وار
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
crematory U کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
necrotic U دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
under hatches U زیر عرشه دوراز نظر مرده
f. pile or pyre U توده هیزم که مرده راروی ان میسوزانند
sciomacy U غیب گویی از روی سایه مرده
ossuary U فرف مخصوص نگاهداری استخوانهای مرده
ossuary U محل امانت گذاری استخوان مرده
it is not true that he is dead U اینکه میگویند مرده است حق ندارد
wraith U روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
wraiths U روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
postmortem U مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
funeral pyre U توده هیزم که مرده را روی ان میسوزانند
urns U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urn U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
crematoriums U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
incinerators U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
crematorium U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematoria U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
incinerator U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
obsequial U وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
pyre U توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده
lich gate U سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
twicer U حروف چینی که خودش هم چاپ کننده است دو مرده
pyres U توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده
transmigration U حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
give someone an inch and they will take a mile <idiom> U اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
But his body was eventually recovered. U اما ممکن بود او [مرد] فقط مرده بازیافته شود.
gavelkind U تقسیم مال کسی که بی وصیت مرده بطور برابر میان پسرانش
hatchment U صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
infarct U ناحیهای که در اثر وقفه گردش خون دررگ بافتهای ان مرده باشد دچارانفارکتوس
funeral home U محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
zombi U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombies U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
zombie U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
a dead language <idiom> U زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
undertaker U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertakers U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaking U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
back frow U اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
copyrights U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyright U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
shell U پوست
rind U پوست
rinds U پوست
hide U پوست
skinless U بی پوست
neurilemma or lema U پوست پی
skinner U پوست کن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com