English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
typal U شبیه نمونه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
archetypal U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypally U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypical U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
Other Matches
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
precedents U نمونه
typicalness U نمونه
foretype U نمونه
precedent U نمونه
paradigm U نمونه
sampled U نمونه
forme U نمونه
format U نمونه
sample U نمونه
exemplars U نمونه
exemplar U نمونه
formats U نمونه
schema U نمونه
instances U نمونه
specimen U نمونه
specimens U نمونه
paragons U نمونه
paragon U نمونه
schemata U نمونه
progenitor U نمونه
progenitors U نمونه
patterns U نمونه
module U نمونه
pattern U نمونه
modules U نمونه
sampling U نمونه
instance U نمونه
types U نمونه
copying U نمونه
ensample U نمونه
model U نمونه
modeled U نمونه
representatives U نمونه
copy U نمونه
examples U نمونه
example U نمونه
typed U نمونه
type U نمونه
copyslip U نمونه
copied U نمونه
strickle U نمونه
copies U نمونه
modelled U نمونه
paradigms U نمونه
calligraph U نمونه
models U نمونه
representative U نمونه
breadboard U نمونه
screamer U نمونه بسیارخوب
specimen signature U نمونه امضاء
typify U نمونه دادن
sight form U نمونه رصد
typify U نمونه بودن
typifying U نمونه دادن
standard U نمونه قانونی
typifying U نمونه بودن
prototyping U ساخت یک نمونه
typifies U نمونه بودن
cells U فرف نمونه
cell U فرف نمونه
random sample U نمونه تصادفی
samples U نمونه کالا
archetype U نمونه اولیه
archetypes U نمونه اولیه
tokenism U نمونه کاری
tokenism U نمونه نمایی
typified U نمونه دادن
portfolio U نمونه محصول
typified U نمونه بودن
work sample U نمونه کار
typifies U نمونه دادن
quota sample U نمونه سهمیه
vial U شیشه نمونه
representative sample U نمونه معرف
test model U نمونه ی ازمایش
test piece U نمونه ازمایشی
test piece U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایشی
protoplast U نمونه اصل
probability sample U نمونه احتمالاتی
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
typification U تعیین نمونه
pieces U سکه نمونه
parables U قیاس نمونه
parable U قیاس نمونه
reference pilot U نمونه مرجع
typicality U نمونه علامت
typical galaxy U کهکشان نمونه
sample cell U فرف نمونه
sample data U داده نمونه
sample distribution U توزیع نمونه
standards U نمونه قانونی
piece U سکه نمونه
sampling U نمونه برداری
sampling U نمونه گیری
unknown sample U نمونه مجهول
gauges U سنجیدن نمونه
gauged U سنجیدن نمونه
gauge U سنجیدن نمونه
samplery U نمونه گیری
samplery U نمونه برداری
sample size U بزرگی نمونه
sample size U حجم نمونه
modeling U نمونه سازی
typical sample U نمونه نوعی
sampled U نمونه گرفتن
patterning U نمونه سازی
for example U برای نمونه
breadboard U نمونه تابلویی
by the square U مطابق نمونه
models U نمونه اصلی
modelled U نمونه اصلی
exemplum U مثال نمونه
foretype U نمونه قبلی
type of use U نمونه کاربرد
sampled U واحد نمونه
sample U نمونه کالا
sample U نمونه قراردادن
sample U نمونه گرفتن
sample U واحد نمونه
free sample U نمونه مجانی
modeled U نمونه اصلی
exemplification U نمونه اوری
model U نمونه اصلی
copy U نمونه ساختن
copies U نمونه ساختن
copied U نمونه ساختن
polls U نمونه برداشتن
polled U نمونه برداشتن
poll U نمونه برداشتن
per sample U طبق نمونه
copying U نمونه ساختن
exemplarily U بطور نمونه
emulator U نمونه ساز
surveys U نمونه گیری
surveyed U نمونه گیری
survey U نمونه گیری
emulation U نمونه سازی
core sample U نمونه استوانهای
biased sample U نمونه سودار
typical U نمونه نوعی
prototypes U نمونه اولیه
pilot model U نمونه ازمایشی
prototypes U نمونه ازمایشی
holotype U نمونه شاخص
ladle samble U نمونه پاتیل
phony U مدل یا نمونه
typical U یک نمونه بارز
demo U نمونه نمایشی
pattern making U نمونه سازی
prototypes U نمونه نخستین
samplers U نمونه بردار
coring U نمونه گیری
sampled U نمونه کالا
sampled U نمونه قراردادن
prototype U نمونه ازمایشی
g U نمونه معیار
prototype U نمونه نخستین
pilot production U تولید نمونه
pilot plant U کارخانه نمونه
pilot plant U کارگاه نمونه
prototype U نمونه اولیه
sampler U نمونه بردار
compression specimen U نمونه ازمایش فشاری
sampling distribution U توزیع نمونه گیری
cluster sampling U نمونه گیری خوشهای
domal sampling U نمونه گیری خانواری
sampling bias U سوداری نمونه گیری
exemplary U ستوده نمونه وسرمشق
cube strength U مقاومت نمونه مکعبی
compression test specimen U نمونه ازمون فشاری
sampling unit U واحد نمونه گیری
sampling theory U نظریه نمونه گیری
core drilling U نمونه برداری با مته
core drill U مته نمونه بردار
core barrel U لوله نمونه بردار
concrete core U نمونه استوانهای بتن
showdowns U نمونه نشان دادن
sampling rate U نرخ نمونه برداری
sampling population U جامعه نمونه گیری
sampling error U خطای نمونه گیری
sampling error U اشتباه نمونه گیری
she was a model of besuty U نمونه زیبایی بود
showdown U نمونه نشان دادن
leading case U نمونه یاسابقه قضائی
bottle silt sampler U نمونه برداری با بطری
antitype U نمونه یا مصداق چیزی
quota sampling U نمونه گیری سهمیهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com