English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
sagittal U شبیه سهم یاتیر وکمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
toxophily U علم تیراندازی باتیر وکمان
power form U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
step through method U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
target round U یک دور تیراندازی با تیر وکمان
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
national round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
men's national round U مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
nearest U شبیه
nearing U شبیه
nears U شبیه
nearer U شبیه
neared U شبیه
near- U شبیه
near U شبیه
make U شبیه
makes U شبیه
personator U شبیه
womanlike U شبیه زن
medal U شبیه
anthoid U شبیه به گل
quasi U شبیه
feathery U شبیه به پر
pygidial U شبیه دم
analogous U شبیه
similes U شبیه
simile U شبیه
similar to that U شبیه به ان
similiar U شبیه
wifelike U شبیه زن
imitations U شبیه
imitation U شبیه
similar U شبیه
medals U شبیه
papilionaceous U شبیه
simulant U شبیه
akin <adj.> U شبیه
similar <adj.> U شبیه
more like;most like U شبیه تر
related <adj.> U شبیه
alike <adj.> U شبیه
luteous U شبیه گل
like <adj.> U شبیه
splenoid U شبیه به طحال
spheroid U شبیه کره
semblable U شباهت شبیه
equal U همرتبه شبیه
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
shrubby U شبیه بوته
sculpturesque U شبیه مجسمه
popish U شبیه کاتولیک
adrenergic U شبیه ادرنالین
nebulous U شبیه سحاب
stellar U شبیه ستاره
reniform U شبیه کلیه
rhizome U شبیه ریشه
astral U شبیه ستاره
simulated U شبیه ساخته
rooty U شبیه ریشه
sagittate U شبیه تیر
scotic U شبیه اسکاتلندیها
screwlike U شبیه اچار
like U شبیه همچون
airily U شبیه هوا
likened U شبیه شدن
simulant of U مانند شبیه
likening U شبیه کردن
likening U شبیه شدن
likens U شبیه کردن
likens U شبیه شدن
bovine U شبیه گاو
rivals U نظیر شبیه
for all the world like U کاملا` شبیه
sloughy U شبیه دله
rivalling U نظیر شبیه
rivalled U نظیر شبیه
rivaled U نظیر شبیه
likened U شبیه کردن
equaled U همرتبه شبیه
equaling U همرتبه شبیه
equalled U همرتبه شبیه
equalling U همرتبه شبیه
alike U شبیه یکسان
equals U همرتبه شبیه
rival U نظیر شبیه
spatulate U شبیه مرهم کش
spathulate U شبیه مرهم کش
soupy U شبیه ابگوشت
snuffy U شبیه انفیه
liken U شبیه کردن
liken U شبیه شدن
rivaling U نظیر شبیه
aliform U شبیه بال
limaciform U شبیه نرم تن
goosey U شبیه غاز
oleaginous U شبیه روغن
ophidian U شبیه مار
ghostliness U شبیه به روح
ophitic U شبیه مار
osteal U شبیه استخوان
ovine U شبیه گوسفند
palating U شبیه کاخ
panduriform U شبیه ویولون
palmate U شبیه پنجه
fiddleback U شبیه کمانچه
fiddleback U شبیه ویولون
phylloid U شبیه برگ
farfetched U شبیه بعید
goosy U شبیه غاز
nomological U شبیه قانون
grapy U شبیه انگور
lilied U شبیه سوسن
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
libriform U شبیه لیف
lupin U شبیه گرگ
lacertilian U شبیه مارمولک
lupine U شبیه گرگ
keel shaped U شبیه ته کشتی
ichthyoid U شبیه ماهی
limacine U شبیه نرم تن
molluscoid U شبیه نرم تن
more like;most like U شبیه ترین
henny U شبیه بمرغ
haemoid U شبیه خون
haematoid U شبیه بخون
eugenoid U شبیه اوگانا
epithelioid U شبیه بشرهای
chylaceous U شبیه کیلوس
chochleate U شبیه صدف
chartaceous U شبیه کاغذ
prismoidal U شبیه منشور
protean U شبیه Proteus
cervine U شبیه گوزن
psittaceous U شبیه طوطی
carinal U شبیه زورق
butyraceous U شبیه کره
berrylike U شبیه توت
b U هرشکلی شبیه به B
assonant U شبیه در صدا
argillaceous U شبیه خاک رس
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
citied U شبیه شهر
claustral U شبیه حجره
computer simulation U شبیه سازی
epithelial U شبیه بشرهای
encephaloid U شبیه مغز
piscine U شبیه ماهی
pisiform U شبیه نخود
platinoid U شبیه پلاتین
platy U شبیه بشقاب
plexiform U شبیه شبکه
plexiform U شبکهای شبیه رگ
plumy U شبیه پر کرکی
dermoidal U شبیه پوست
dermoid U شبیه پوست
polypose U شبیه بواسیرلحمی
crystalloid U شبیه بلور
polypous U شبیه بواسیرلحمی
alkaloid U شبیه قلیا
assimilating U شبیه ساختن
the drama U فن شبیه سازی
image U شبیه سازی
the profession U اهل شبیه
bent U علف شبیه نی
tonsillar U شبیه لوزتین
trapezium U شبیه ذوذنقه
trichoid U شبیه موی
trochal U شبیه چرخ
images U شبیه سازی
typal U شبیه نمونه
gipsies U شبیه کولی
gypsies U شبیه کولی
simulation U شبیه سازی
likeness U شکل شبیه
likenesses U شکل شبیه
cattier U شبیه گربه
cattiest U شبیه گربه
catty U شبیه گربه
take after U شبیه بودن
spongy U شبیه اسفنج
the d. U فن شبیه سازی
gypsy U شبیه کولی
vee U شبیه حرف v
uncial U شبیه یک دوازدهم
vaulty U شبیه طاق
simulator U شبیه ساز
vestibular U شبیه رخت کن
vestibular U شبیه اتاقک
steamy U شبیه بخار
steamiest U شبیه بخار
steamier U شبیه بخار
pithy U شبیه مغز
waterish U هر چیزی شبیه اب
woodsy U شبیه چنگل
adenoidal U شبیه غده
asteroid U شبیه ستاره
asteroids U شبیه ستاره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com