English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
stellular U شبیه ستاره کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
astral U شبیه ستاره
stellar U شبیه ستاره
asteroids U شبیه ستاره
asteroid U شبیه ستاره
asterism U هر چیزی شبیه ستاره
planetesimal U کوچک ستاره
starlet U ستاره کوچک
jumbles U کیک کوچک شبیه حلقه
jumbled U کیک کوچک شبیه حلقه
dolly U [چرخ کوچک شبیه قرقره]
jumbling U کیک کوچک شبیه حلقه
jumble U کیک کوچک شبیه حلقه
chine chilla U نوعی جانورجونده کوچک شبیه سنجاب
serin U سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
double star U ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star U ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
clipeus U [تزئیناتی شبیه سپر گرد و کوچک و براقی که به دست می بندند.]
clypeus U [تزئیناتی شبیه سپر گرد و کوچک و براقی که به دست می بندند.]
Lesghi star U ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
practice plug U وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
dog star U ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planets U ستاره سیار ستاره بخت
planet U ستاره سیار ستاره بخت
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
concentrator U وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform U ستاره وار ستاره وش
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
stellar U پر ستاره
star U ستاره
asterisks U ستاره
starred U ستاره
aster U ستاره
asterisk U ستاره
starless U بی ستاره
stars U ستاره
y network U شبکه ستاره
y connection U اتصال ستاره
y winding U اتصال ستاره
camelopard U ستاره زرافه
cameleopardalis U ستاره زرافه
georgium sidus U ستاره جرج
gaint star U ستاره غول
asterisk U نشان ستاره
sabaism U ستاره پرستی
stelliform U بشکل ستاره
stellate U ستاره مانند
starlike U ستاره مانند
sea nettle U ستاره دریای
fixed star U ستاره ثابت
asterisks U نشان ستاره
multiple star U ستاره چندگانه
morning star U ستاره بامدادی
morning star U ستاره صبح
goat U ستاره جدی
goats U ستاره جدی
moring star U ستاره بامداد
star connection U اتصال ستاره
star finder U ستاره یاب
y voltage U ولتاژ ستاره
starfish U ستاره دریایی
star voltage U ولتاژ ستاره
companion U ستاره ندیم
comet U ستاره گیسودار
comets U ستاره گیسودار
star spangled U مزین به ستاره
asterial U ستاره شکل
asterism U نشان ستاره
neptune U ستاره نپتون
starlet U ستاره کوره
rolling stone <idiom> U ستاره سهیل
stellar U ستاره وار
hesper U ستاره مغرب
hesperus U ستاره شام
astronmer U ستاره شناس
nova U فانی ستاره
hexagram U ستاره شش وجهی
astronavigation U ستاره نوردی
an infinitude of stars U تعدادنامحدودی ستاره
asteroidal U مانند ستاره
star bit U بیت ستاره
star washer واشر ستاره ای
north star U ستاره شمالی
north star U ستاره قطبی
neutron star U ستاره نوترونی
star spangled U ستاره نشان
astronomers U ستاره شناس
astrologers U ستاره شناس
lodestar U ستاره راهنما
farsi be engilisi U ارایشگاه ستاره
d. star U ستاره جفتی
lodestar U ستاره قطبی
loadstar U ستاره راهنما
polestar U ستاره قطبی
vesper U ستاره غروب
day star U ستاره بامداد
loadstar U ستاره قطبی
pip U ستاره سردوش
pipped U ستاره سردوش
evening star U ستاره شامگاهی
lodestaror load U ستاره قطبی
proto star U پیش ستاره
polaris U ستاره قطبی
polaris U ستاره جدی
dwarf star U ستاره کوتوله
uranus U ستاره اورانوس
medusa U ستاره دریایی
pluto U ستاره پلوتو
astrologer U ستاره شناس
lucifer U ستاره بامدادی
Jove U ستاره مشتری
supergaint U ستاره ابرغول
lunette U ستاره صغیر
pipping U ستاره سردوش
pips U ستاره سردوش
shooting stars U ستاره ثاقب
Pole Star U ستاره قطبی
mars U ستاره مریخ
pulsating star U ستاره تپنده
finger fish U ستاره دریایی
daystar U ستاره بامداد
astronomer U ستاره شناس
shooting star U ستاره ثاقب
sea pad U ستاره دریایی
syzygy U استقرارسه ستاره در خط مستقیم
stardom U ستاره شدن سینماوغیره
the north star U ستاره قطبی یا شمالی
asteroid U ستاره مانند ستارهای
asteroids U ستاره مانند ستارهای
receptor U ستاره مساعد گیرنده
comets U ستاره دنباله دار
star of bethlehem U ستاره بیت اللحم
trigon U سه حالتی ستاره سه تایی
star globe U ستاره یاب کروی
star delta switch U کلید ستاره مثلث
moring star U ستاره صبح ناهید
trigon U اجتماع سه ستاره باهم
Dingbat U نوشتاری که حاوی ستاره
comet U ستاره دنباله دار
star crossed U دارای ستاره نحس
lucky star <idiom> U ستاره بخت واقبال
asterisk U با ستاره نشان کردن
shiner U ستاره کلاه ابریشمی
giant star U ستاره بزرگ و درخشان
starred U نشان ستاره اختر
receptors U ستاره مساعد گیرنده
pulsating star U ستاره ضربان دار
bronze star medal U مدال ستاره برنز
castors U ستاره اول دو پیکر
supergaint U ستاره فوق غول
pentagram U ستاره پنج راس
stars U نشان ستاره اختر
blazing star U ستاره دنباله دار
twinkling U چشمک زدن ستاره
he can read the sky U ستاره شناس است
astreated U تزئین شده با ستاره ها
venus U زن زیبا ستاره زهره
azimuth U ازیموت ستاره السمت
all star U تیم تمام ستاره
asterisks U با ستاره نشان کردن
all-star U تیم تمام ستاره
star U نشان ستاره اختر
medusoid U مانند ستاره دریایی
pentalpha U ستاره پنج پره
starlight U وابسته بنور ستاره
stellify U بشکل ستاره دراوردن
starfinder U دستگاه ستاره یاب
casters U ستاره اول دو پیکر
caster U ستاره اول دو پیکر
regulus U ستاره قلب الاسد
castor U ستاره اول دو پیکر
stellify U بشکل ستاره درامدن
campaign star U نشان جنگی ستاره
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
planetariums U سیاره نما ستاره دیدگاه
star turn U ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
planetarium U سیاره نما ستاره دیدگاه
astronomy U علم نجوم ستاره شناسی
stars U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
starred U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
star U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
astrology U طالع بینی ستاره شناسی
He has not a single star in all the seven skies. <proverb> U یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
solstitium U [نقطه] انقلاب [ستاره شناسی]
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
the track of a comet U مسیر ستاره دنباله دار
pole position U آغازگاه [ستاره شناسی] [ارتش]
hydromedusa U نجم البحر یا ستاره دریایی
aces U ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
ace U ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
astrological U منسوب به علم ستاره شناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com