English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
grapy U شبیه انگور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
botryoidal U شبیه خوشه انگور
Other Matches
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
nightshade U سگ انگور
grape U انگور
grapes U انگور
blood of the grape U اب انگور
the juice of the grape U اب انگور
to twitch off grapes U انگور چیدن
gooseberry U انگور فرنگی
gooseberries U انگور فرنگی
scuppernong U انگور مشک
rareripe U انگور زود رس
grapevines U درخت انگور
grapevine U درخت انگور
muscatel U انگور مشک
vintages U انگور چینی
grape stone U دانه انگور
vintage U انگور چینی
malvasia U نوعی انگور
muscadine U انگور مشک
grape stone U هسته انگور
scuppernong U شراب انگور مشک
gooseberry bush U درخت انگور وحشی
muscatel U انگور یاشراب موسکاتل
aciniform U انگور مانند خوشهای
viniculture U پرورش انگور شراب
muscadine U باده انگور مشک
botryoidal U دارای شکل خوشه انگور
stum U شیره انگور باده تازه
winepress U ماشینی که اب انگور رامیگیرد چرخشت
vintages U فصل انگور چینی محصول
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
vintage year U سال وفور محصول انگور
vintage U فصل انگور چینی محصول
riesling U انگور سفید نواحی راین
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
madrono U توت فرنگی درختی انگور خرس
grapevine U [تزئینی به شکل درخت انگور] [معماری]
madrone U توت فرنگی درختی انگور خرس
madrona U توت فرنگی درخت انگور خرس
fox grape U انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
viticulture U صنعت شرابسازی زراعت انگور برای تهبیه شراب
tokay U انگور سفید یا ارغوانی بیضی شراب شیرین مجارستان
thyrsus U نیزهای که سر ان میوه کاج ویا شاخه انگور نصب شده
Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb> U روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
meander border U [طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
make U شبیه
anthoid U شبیه به گل
makes U شبیه
similar U شبیه
imitations U شبیه
pygidial U شبیه دم
simile U شبیه
similes U شبیه
wifelike U شبیه زن
womanlike U شبیه زن
simulant U شبیه
similiar U شبیه
similar to that U شبیه به ان
quasi U شبیه
feathery U شبیه به پر
analogous U شبیه
imitation U شبیه
luteous U شبیه گل
akin <adj.> U شبیه
near- U شبیه
alike <adj.> U شبیه
papilionaceous U شبیه
personator U شبیه
similar <adj.> U شبیه
more like;most like U شبیه تر
related <adj.> U شبیه
like <adj.> U شبیه
neared U شبیه
medals U شبیه
medal U شبیه
nears U شبیه
nearing U شبیه
near U شبیه
nearest U شبیه
nearer U شبیه
likened U شبیه کردن
likened U شبیه شدن
likening U شبیه کردن
likening U شبیه شدن
stellar U شبیه ستاره
likens U شبیه کردن
nebulous U شبیه سحاب
liken U شبیه شدن
adrenergic U شبیه ادرنالین
screwlike U شبیه اچار
alkaloid U شبیه قلیا
scotic U شبیه اسکاتلندیها
assonant U شبیه در صدا
liken U شبیه کردن
argillaceous U شبیه خاک رس
aliform U شبیه بال
likens U شبیه شدن
sculpturesque U شبیه مجسمه
simulant of U مانند شبیه
sloughy U شبیه دله
airily U شبیه هوا
like U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
snakelike U شبیه مار
popish U شبیه کاتولیک
snuffy U شبیه انفیه
soupy U شبیه ابگوشت
spathulate U شبیه مرهم کش
likes U شبیه همچون
alike U شبیه یکسان
spheroid U شبیه کره
astral U شبیه ستاره
rival U نظیر شبیه
rivaled U نظیر شبیه
simulated U شبیه ساخته
rivaling U نظیر شبیه
rivalled U نظیر شبیه
semblable U شباهت شبیه
ovine U شبیه گوسفند
shrubby U شبیه بوته
rivalling U نظیر شبیه
rivals U نظیر شبیه
splenoid U شبیه به طحال
bovine U شبیه گاو
spatulate U شبیه مرهم کش
b U هرشکلی شبیه به B
more like;most like U شبیه ترین
ichthyoid U شبیه ماهی
panduriform U شبیه ویولون
palmate U شبیه پنجه
henny U شبیه بمرغ
phylloid U شبیه برگ
haemoid U شبیه خون
haematoid U شبیه بخون
goosy U شبیه غاز
goosey U شبیه غاز
piscine U شبیه ماهی
ghostliness U شبیه به روح
pisiform U شبیه نخود
platinoid U شبیه پلاتین
platy U شبیه بشقاب
palating U شبیه کاخ
osteal U شبیه استخوان
molluscoid U شبیه نرم تن
lupine U شبیه گرگ
lupin U شبیه گرگ
nomological U شبیه قانون
limacine U شبیه نرم تن
limaciform U شبیه نرم تن
lilied U شبیه سوسن
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
libriform U شبیه لیف
oleaginous U شبیه روغن
ophidian U شبیه مار
lacertilian U شبیه مارمولک
ophitic U شبیه مار
keel shaped U شبیه ته کشتی
plexiform U شبیه شبکه
plexiform U شبکهای شبیه رگ
plumy U شبیه پر کرکی
dermoidal U شبیه پوست
dermoid U شبیه پوست
crystalloid U شبیه بلور
computer simulation U شبیه سازی
claustral U شبیه حجره
citied U شبیه شهر
chylaceous U شبیه کیلوس
chochleate U شبیه صدف
rooty U شبیه ریشه
chartaceous U شبیه کاغذ
cervine U شبیه گوزن
carinal U شبیه زورق
butyraceous U شبیه کره
sagittate U شبیه تیر
rhizome U شبیه ریشه
reniform U شبیه کلیه
for all the world like U کاملا` شبیه
polypose U شبیه بواسیرلحمی
polypous U شبیه بواسیرلحمی
prismoidal U شبیه منشور
fiddleback U شبیه کمانچه
fiddleback U شبیه ویولون
protean U شبیه Proteus
farfetched U شبیه بعید
psittaceous U شبیه طوطی
eugenoid U شبیه اوگانا
epithelioid U شبیه بشرهای
epithelial U شبیه بشرهای
encephaloid U شبیه مغز
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
berrylike U شبیه توت
assimilates U شبیه ساختن
trochal U شبیه چرخ
anthropomorphic U شبیه انسان
simulation U شبیه سازی
asteroids U شبیه ستاره
humanoid U شبیه انسان
humanoids U شبیه انسان
the d. U فن شبیه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com