English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
soupy U شبیه ابگوشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stewpan U ابگوشت پز
broth U ابگوشت
bree U ابگوشت
brewis U ابگوشت
bouillon U ابگوشت
gippo U ابگوشت
cullis U ابگوشت
sop U ابگوشت
sops U ابگوشت
gravy U ابگوشت
soup U ابگوشت
soups U ابگوشت
chowder U نوعی ابگوشت
gumbo U ابگوشت بامیه
primeral borth U ابگوشت اولیه
gravy soup U ابگوشت تنقاب
potage U ابگوشت غلیظ
consomme U ابگوشت غلیظ
slops U ابگوشت پرازاب
stewpan U فرف ابگوشت پزی
madrilene U ابگوشت غلیظ گوجه فرنگی
julienne U ابگوشت سبزیجات بریده شده
borscht U نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
borsch U نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
bisk U ابگوشت یا اشی که ازگوشت پرنده ومیگو
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
nearest U شبیه
near- U شبیه
near U شبیه
nearer U شبیه
simile U شبیه
analogous U شبیه
nears U شبیه
similes U شبیه
nearing U شبیه
more like;most like U شبیه تر
make U شبیه
personator U شبیه
papilionaceous U شبیه
similar U شبیه
feathery U شبیه به پر
neared U شبیه
simulant U شبیه
similiar U شبیه
imitations U شبیه
similar to that U شبیه به ان
medals U شبیه
wifelike U شبیه زن
medal U شبیه
womanlike U شبیه زن
makes U شبیه
quasi U شبیه
luteous U شبیه گل
like <adj.> U شبیه
imitation U شبیه
pygidial U شبیه دم
anthoid U شبیه به گل
alike <adj.> U شبیه
akin <adj.> U شبیه
related <adj.> U شبیه
similar <adj.> U شبیه
equalling U همرتبه شبیه
platinoid U شبیه پلاتین
pisiform U شبیه نخود
equalled U همرتبه شبیه
equals U همرتبه شبیه
spathulate U شبیه مرهم کش
likening U شبیه شدن
likening U شبیه کردن
likened U شبیه شدن
likened U شبیه کردن
liken U شبیه شدن
liken U شبیه کردن
platy U شبیه بشقاب
snakelike U شبیه مار
snuffy U شبیه انفیه
plexiform U شبکهای شبیه رگ
argillaceous U شبیه خاک رس
equaling U همرتبه شبیه
equaled U همرتبه شبیه
assimilating U شبیه ساختن
assimilates U شبیه ساختن
assimilated U شبیه ساختن
phylloid U شبیه برگ
stomatic U شبیه دهان
stubbly U شبیه کاهبن
styloid U شبیه نیزه
sulfurous U شبیه گوگرد
sulphurous U شبیه گوگرد
farfetched U شبیه بعید
eugenoid U شبیه اوگانا
epithelioid U شبیه بشرهای
equal U همرتبه شبیه
assimilate U شبیه ساختن
spatulate U شبیه مرهم کش
piscine U شبیه ماهی
spheroid U شبیه کره
plexiform U شبیه شبکه
splenoid U شبیه به طحال
encephaloid U شبیه مغز
epithelial U شبیه بشرهای
susurrous U شبیه نجوا
likens U شبیه کردن
popish U شبیه کاتولیک
simulated U شبیه ساخته
shrubby U شبیه بوته
reniform U شبیه کلیه
stellar U شبیه ستاره
chartaceous U شبیه کاغذ
berrylike U شبیه توت
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
like U شبیه همچون
airily U شبیه هوا
alike U شبیه یکسان
rhizome U شبیه ریشه
prismoidal U شبیه منشور
rooty U شبیه ریشه
screwlike U شبیه اچار
scotic U شبیه اسکاتلندیها
sculpturesque U شبیه مجسمه
semblable U شباهت شبیه
cervine U شبیه گوزن
protean U شبیه Proteus
carinal U شبیه زورق
butyraceous U شبیه کره
psittaceous U شبیه طوطی
sagittate U شبیه تیر
assonant U شبیه در صدا
b U هرشکلی شبیه به B
nebulous U شبیه سحاب
rivaled U نظیر شبیه
rival U نظیر شبیه
polypous U شبیه بواسیرلحمی
alkaloid U شبیه قلیا
polypose U شبیه بواسیرلحمی
crystalloid U شبیه بلور
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
sloughy U شبیه دله
dermoid U شبیه پوست
dermoidal U شبیه پوست
plumy U شبیه پر کرکی
rivaling U نظیر شبیه
rivalled U نظیر شبیه
rivalling U نظیر شبیه
adrenergic U شبیه ادرنالین
simulant of U مانند شبیه
astral U شبیه ستاره
aliform U شبیه بال
bovine U شبیه گاو
chochleate U شبیه صدف
chylaceous U شبیه کیلوس
citied U شبیه شهر
claustral U شبیه حجره
computer simulation U شبیه سازی
rivals U نظیر شبیه
likens U شبیه شدن
vestibular U شبیه رخت کن
ophidian U شبیه مار
oleaginous U شبیه روغن
waterish U هر چیزی شبیه اب
wavelike U شبیه موج
goosey U شبیه غاز
goosy U شبیه غاز
whippy U شبیه شلاق
grapy U شبیه انگور
simulator U شبیه ساز
asteroids U شبیه ستاره
asteroid U شبیه ستاره
adenoidal U شبیه غده
ophitic U شبیه مار
ghostliness U شبیه به روح
vestibular U شبیه اتاقک
steamy U شبیه بخار
steamiest U شبیه بخار
steamier U شبیه بخار
virgulate U شبیه میله
ovine U شبیه گوسفند
osteal U شبیه استخوان
simulators U شبیه ساز
woodsy U شبیه چنگل
nomological U شبیه قانون
ichthyoid U شبیه ماهی
keel shaped U شبیه ته کشتی
lupine U شبیه گرگ
lupin U شبیه گرگ
lacertilian U شبیه مارمولک
libriform U شبیه لیف
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
lilied U شبیه سوسن
limaciform U شبیه نرم تن
spidery U شبیه عنکبوت
spidery U شبیه تارعنکبوت
molluscoid U شبیه نرم تن
haematoid U شبیه بخون
haemoid U شبیه خون
for all the world like U کاملا` شبیه
henny U شبیه بمرغ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com