English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
intermediate grid U شبکه کمکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
navigational grid U شبکه کمکی ناوبری
Other Matches
inverts U معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
invert U معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverting U معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
auxiliary storage U حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
auxiliary operation U عملیات کمکی عملکرد کمکی
lan U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
internetwork U تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
bridges U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
sequential U پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
auxiliary machinery U دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
localtalk U استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
capturing U حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capture U حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
captures U حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
NDIS U بین نرم افزار درایور شبکه و کارتهای آداپتور شبکه
networking U 1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
dispersed intelligence U یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
synchronous U . شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
Xerox Network System U پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
wiring U جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
speech scrambling U نفوذ در شبکه مکالماتی دخالت در شبکه صوتی و به هم زدن ان
grid convergence U تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
fax U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxing U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
commoners U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commonest U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
common U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
Internetwork Packet Exchange U پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
XNS U پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
spanning tree U روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
CMIP U پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه
IPX U پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
alerts U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
grid current detection U یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
nets U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
net U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nett U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
naming services U روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
server U کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
gateway U 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateways U 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
cloud lattice design U طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
NetBEUI U گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
bus network U سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
dedicated U کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
CMOT U استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
lattices U شبکه بندی شبکه کاری
lattice U شبکه بندی شبکه کاری
grid bias U پتانسیل شبکه ولتاژ شبکه
grid bias U ولتاژپلاریزاسیون شبکه بایاس شبکه
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
rightsizing U فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
radar netting U تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
secondary U کمکی
subsidiary U کمکی
auxiliaries U کمکی
subsidiaries U کمکی
auxiliary U کمکی
supplementary U کمکی
ancillary U کمکی
cell relay U روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
auxiliary operation U عمل کمکی
auxiliary memory U حافظ کمکی
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
auxiliary operatich U عمل کمکی
auxiliary memory U حافظه کمکی
artificial aids U وسایل کمکی
auxiliary rotor U رتور کمکی
auxiliary storage U انبار کمکی
auxiliary storage U انباره کمکی
auxiliary target U هدف کمکی
booster pump U پمپ کمکی
auxiliary target U نقطه کمکی
auxiliary view U نمای کمکی
back up frequency U فرکانس کمکی
booster magneto U دینام کمکی
auxiliary forces U نیروی کمکی
accessory U لوازم کمکی
auxiliaries U امدادی کمکی
auxiliary forces U قوای کمکی
accommodator U کارگر کمکی
artificial antenna U انتن کمکی
dummy antenna U انتن کمکی
auxiliary base line U باز کمکی
auxiliary charger U شارژکننده کمکی
auxiliary ego U خود کمکی
auxiliary electrode U الکترود کمکی
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
auxiliary equipment U وسایل کمکی
auxiliary equipment U وسائل کمکی
auxiliary U امدادی کمکی
boostes pump U پمپ کمکی
interpole U قطب کمکی
sabot U خرج کمکی
reserve accumulator U انباره کمکی
coprocessor U پردازنده کمکی
utilitu program U برنامه کمکی
remedial measure U اندازه کمکی
interpoles U قطبهای کمکی
split pole motor U موتور کمکی
commutating pole U قطب کمکی
communicating pole U قطب کمکی
prony motor U موتور کمکی
relieving arch U طاق کمکی
user interface U میانجی کمکی
operating supplies U مواد کمکی
relieving tackle U تاکل کمکی
by pass valve U شیر کمکی
slack variable U متغیر کمکی
boostes transformer U ترانسفورماتور کمکی
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
early token release U در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
adapter U کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
kedge anchor U لنگر کمکی ناو
will U فعل کمکی "خواهم "
willed U فعل کمکی "خواهم "
afforce U نیروی کمکی فرستادن به
interpole motor U موتور با قطب کمکی
accessory cells یاخته های کمکی
wills U فعل کمکی "خواهم "
layshaft U محور دندانه کمکی
norton utilities U برنامههای کمکی نورتن
pitman U عضو گروه کمکی
aid U کمک وسایل کمکی
aided U کمک وسایل کمکی
aiding U کمک وسایل کمکی
mace utilities U برنامه کمکی میس
sabot U خرج موشکی کمکی
I can't help it. <idiom> U من نمیتونم کمکی کنم.
lee helm U سکان کمکی ناو
guiding U عضلات کمکی مجاور
auxiliary control surfaces U سطوح فرامین کمکی
backup utility U برنامه کمکی پشتیبان
visual aids U ابزارهای کمکی دیداری
back end processor U پردازنده کمکی تک منظوره
undelete utility U برنامه کمکی احیاء
dozzle U مخزن کمکی تغذیه
downloading utility U برنامه کمکی استقرار
table utility U برنامه کمکی جدولی
auxiliary flight surfaces U سطوح پرواز کمکی
astrocyteo U نوعی یاخته کمکی
igniter pad U کیسه خرج کمکی
auxiliary power unit U واحد قدرت کمکی
commutating pole converter U تبدیل گر قطب کمکی
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
outline utility U برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
communicating pole winding U سیم پیچی قطب کمکی
ingot feeder head U مخزن کمکی تغذیه شمش
build up U نیروی کمکی تقویت نیروها
I'm glad I could help. U خوشحالم که تونستم کمکی بکنم.
boot U پوشش کمکی روی سم اسب
document comparison utility U برنامه کمکی مقایسه مدارک
build-ups U نیروی کمکی تقویت نیروها
build-up U نیروی کمکی تقویت نیروها
frapping lines U طناب تعادل کمکی ناو
I'm really not responsible for it. <idiom> U من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.
file transfer utility U برنامه کمکی انتقال فایل
audiovisual aids U ابزارهای کمکی دیداری-شنیداری
file conversion utility U برنامه کمکی تبدیل فایل
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
file compression utility U برنامه کمکی فشرده کردن فایل
bowsight U وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
My hands are tied. <idiom> U نمی توانم [کاری] کمکی بکنم.
banderillero U عضو تیم کمکی گاوبازماموراستفاده از نیزه
screen saver utility U برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
NIC U تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
baby siphon U سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
commenting U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
pickup man U اسب سوار کمکی به گاوسواربرای پیاده شدن او
air traffic control radar system U راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
comment U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
commented U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
drum sorting U مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
helps U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
helps U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
helped U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
help U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
help U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
helped U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
directories U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directory U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
heading select feature U عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
augmentation U افزایش نیروی جلوبرنده باوسایل کمکی از جمله پس سوز
blitz U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzing U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzes U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com