Perdic | شاکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 29 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	petitioner U	شاکی
	petitioners U	شاکی
	actor U	شاکی
	actors U	شاکی
	complainant U	شاکی
	complainants U	شاکی
	claimant U	شاکی
	plaintiff U	شاکی
	plaintiffs U	شاکی
	accuser U	شاکی
	accusers U	شاکی
	complainer U	شاکی
	denunciator U	شاکی
	having a grievance U	شاکی
	relator U	شاکی
	squawker U	شاکی
	suer U	شاکی
	plaintiff U	شاکی [قانون]
	complainant [British E] U	شاکی [قانون]
	pursuer [Scottish English] U	شاکی [قانون]
	claimant [arbitration proceedings] U	شاکی [قانون]
	petitioner [divorce proceedings] U	شاکی [قانون]

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	petitioners U	شاکی متظلم
	petitioner U	شاکی متظلم
	relator U	شاکی خصوصی
	counterclaim U	جواب به ادعای شاکی
	libllant U	خواهان یا شاکی دعوی افترا
	the burden of proof rests of claimant U	بار اثبات بر عهده شاکی است
	speaking with prosecutor U	در جرایم علیه افراد که از نوع جنحه باشددادگاه به متهم اجازه میدهد که پیش از شروع رسیدگی با شاکی صحبت کند وهر گاه او رضایت خود رااعلام کند مجازات مرتکب تخفیف کلی پیدا میکند

Recent search history

Forum search