Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
line of business
U
شاخه پیشه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
professional
U
پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
professionals
U
پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
hierarchical communications system
U
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate
U
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
well there are actors and actors
U
آخر هنر پیشه داریم تا هنر پیشه
branches
U
شاخه شاخه شدن
ramify
U
شاخه شاخه شدن
branch
U
شاخه شاخه شدن
arborization
U
شاخه شاخه شدگی
forkedly
U
بطور شاخه شاخه
dog leg
U
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate
U
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
handicraftsman
U
پیشه ور
craftbrother
U
هم پیشه
walk of life
U
پیشه
avocation
U
پیشه
artificer
U
پیشه ور
craft
U
پیشه
tradesmen
U
پیشه ور
tradesman
U
پیشه ور
artisans
U
پیشه ور
artisan
U
پیشه ور
walks of life
U
پیشه
vocation
U
پیشه
functions
U
پیشه
functioned
U
پیشه
function
U
پیشه
crafts
U
پیشه
occupations
U
پیشه
vocations
U
پیشه
occupation
U
پیشه
traded
U
پیشه
profession
U
پیشه
careered
U
پیشه
trade
U
پیشه
line of business
U
پیشه
jobs
U
پیشه
job
U
پیشه
calling
U
پیشه
careers
U
پیشه
careering
U
پیشه
career
U
پیشه
professions
U
پیشه
mystery
U
پیشه
mysteries
U
پیشه
amorist
U
عاشق پیشه
jackdaw
U
کلاغ پیشه
jackdaws
U
کلاغ پیشه
amative
U
عاشق پیشه
handicraft
U
پیشه دستی
profession of medicine
U
پیشه پزشکی
chisel tooth
دندان پیشه
oppressive
U
ستم پیشه
the long robe
U
پیشه قضائی
studios
U
پیشه گاه
pursuit
U
حرفه پیشه
pursuits
U
حرفه پیشه
professionally
U
از لحاظ پیشه
studio
U
پیشه گاه
freelancer
U
پیشه ور آزاد
supervisory
U
مباشر پیشه
practice
U
رویه پیشه
practice
U
کار پیشه
trade
U
پیشه حرفه
traded
U
پیشه حرفه
traded
U
پیشه وری کاسبی
industry
U
پیشه و هنر ابتکار
professionally
U
ازراه پیشه یاکسب
industries
U
پیشه و هنر ابتکار
profession
U
افهار پیشه و حرفه
professions
U
افهار پیشه و حرفه
trade
U
پیشه وری کاسبی
professions
U
پیشگانی پیشه کار
profession
U
پیشگانی پیشه کار
career woman
U
زن دارای حرفه یا پیشه
ministry of industry
U
وزارت پیشه و هنر
laid up in bed
U
پیشه ویژه رشته
career women
U
زن دارای حرفه یا پیشه
he is a physician byprofession
U
پیشه او پزشکی است
good will
U
حق کسب و پیشه وتجارت
craft guild
U
صنف پیشه وران
specialisms
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
to retain a freelancer
U
استخدام کردن پیشه ور آزاد
specialism
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
eminence
U
پر مقام
[بالا رتبه]
در گروهی یا پیشه ای
nostradamus
U
کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
lay deacon
U
شماسی که پیشه غیر روحانی را دنبال میکند
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
actual job
[job held]
[occupation held]
U
پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
receding leg
U
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
rigger
U
کسی که پیشه اش بستن بادبانهاوکوبیدن میخهای کشتی است
The box office star of 1980.
U
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
logographer
U
مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
intersection leg
U
شاخه
trifurcation
U
سه شاخه
virga
U
شاخه
variation
U
شاخه
variations
U
شاخه
Br
U
شاخه
pin
U
در شاخه
forking
U
سه شاخه
acaulescent
U
بی شاخه
pinned
U
در شاخه
fork
U
شاخه
pinning
U
در شاخه
fork
U
سه شاخه
trifid
U
سه شاخه
forking
U
شاخه
doddered
U
بی شاخه
limbless
U
بی شاخه
nid
U
شاخه
furcate
U
شاخه شاخه
embranchment
U
شاخه
ramulose
U
شاخه شاخه
ramulous
U
شاخه شاخه
ramus
U
شاخه
knag
U
ته شاخه
connection plug
U
دو شاخه
limb
U
شاخه
arm
U
شاخه
three way
U
سه شاخه
branch cutter
U
شاخه بر
limbs
U
شاخه
bifurcation
U
شاخه
branches
U
شاخه
nibs
U
شاخه
nib
U
شاخه
branch lines
U
شاخه
branch line
U
شاخه
boughs
U
شاخه
bough
U
شاخه
branch
U
شاخه
plug
U
دو شاخه
plugging
U
دو شاخه
plugs
U
دو شاخه
branch
U
شاخه
[دانشی]
provine
U
شاخه خوابانده
ram's horn hook
U
قلاب دو شاخه
ramiform
U
شاخه مانند
alleyways
U
شاخه ماز
ramify
U
شاخه دادن
ramify
U
شاخه بستن
division
U
شاخه
[دانشی]
alleys
U
شاخه ماز
grain
U
شاخه چنگال
spray
U
شاخه کوچک
area
U
شاخه
[دانشی]
sprays
U
شاخه کوچک
branches
U
شاخه دراوردن
linear portion
U
شاخه خطی
biramous
U
دارای دو شاخه
spraying
U
شاخه کوچک
lamina
U
شاخه پردهای
field
U
شاخه
[دانشی]
sprayed
U
شاخه کوچک
outbranch
U
شاخه گستردن
lamin
U
شاخه پردهای
passerine
U
شاخه نشین
alley
U
شاخه ماز
secateur
U
شاخه قطع کن
triradiate
U
سه شاخه سه شعاعی
twigged
U
شاخه دار
twiggy
U
شاخه دار
twing
U
شاخه کوچک
viminal
U
شاخه دهنده
branch
U
شاخه دراوردن
winging
U
شاخه شعبه
Dont break that branch off.
U
آن شاخه رانشکن
blind alley
U
شاخه بن بست
blind alleys
U
شاخه بن بست
spriggy
U
شاخه دار
subshrub
U
شاخه کوچک
link
U
شاخه رابط
three arm protractor
U
نقاله سه شاخه
coppice
U
شاخه زاد
tow level forked junction
U
دو شاخه ناهمکف
wing
U
شاخه شعبه
tow level forked junction
U
دو شاخه دو ترازه
traverse leg
U
شاخه پیمایش
coppices
U
شاخه زاد
battery charging plug
U
دو شاخه باتری پر کن
ramifications
U
شاخه شاخگی
ramification
U
شاخه شاخگی
offshoots
U
شاخه نورسته
crotches
U
تیر دو شاخه
prong
U
شاخه رودیانهر
prongs
U
شاخه رودیانهر
sprigs
U
شاخه کوچک
twig
U
: شاخه کوچک
twigs
U
: شاخه کوچک
tuning fork
U
دو شاخه صوتی
cable connector
U
دو شاخه کابل
sprig
U
شاخه کوچک
offshoot
U
شاخه نورسته
banana pin
U
دو شاخه رادیو
arborescent
U
شاخه مانند
boughed
U
شاخه دار
branchy
U
شاخه دار
affluent
U
شاخه رود
toppers
U
شاخه زن سوهان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com