Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
leg
U
شاخه مسیر حرکت
legs
U
شاخه مسیر حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dog leg
U
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
receding leg
U
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
crane rail
U
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
deflection component of trail
U
شاخه سمتی مسیر
descending branch
U
شاخه نزولی مسیر گلوله
deflection component of trail
U
شاخه سمتی معبر حرکت
decision
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decisions
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
trends
U
مسیر حرکت
coursed
U
مسیر حرکت
courses
U
مسیر حرکت
trend
U
مسیر حرکت
course
U
مسیر حرکت
heading
U
جهت مسیر حرکت
headings
U
جهت مسیر حرکت
underway replenishment
U
تجدید تدارکات در مسیر حرکت
delay en route
U
تاخیر درحین حرکت در مسیر
sea legs
U
شاخههای مسیر حرکت ناو
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
terminal phase
U
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
sweeper track
U
مسیر حرکت ناو مین جمع کن
course recorder
U
دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
remaining velocity
U
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
plotting chart
U
نقشه ثبت و رسم مسیر حرکت ناو
tactical diversions
U
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
crab angle
U
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
crossing target
U
هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
plotting
U
ثبت یا رسم مسیر حرکت بردن نقاط روی طرح یانقشه
hierarchical communications system
U
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
captures
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
plotting board
U
صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
trial
U
مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trials
U
مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
to brachiate
U
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
weatherly
U
حرکت در مسیر باد دارای باد مساعد
branch
U
شاخه شاخه شدن
ramify
U
شاخه شاخه شدن
branches
U
شاخه شاخه شدن
forkedly
U
بطور شاخه شاخه
arborization
U
شاخه شاخه شدگی
fast
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
multithread
U
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup
U
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
U
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
plots
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
bifurcate
U
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
transit route
U
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summits
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance
U
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
steadied
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
ramulose
U
شاخه شاخه
trifurcation
U
سه شاخه
trifid
U
سه شاخه
fork
U
شاخه
plug
U
دو شاخه
plugging
U
دو شاخه
plugs
U
دو شاخه
arm
U
شاخه
three way
U
سه شاخه
pinning
U
در شاخه
variation
U
شاخه
variations
U
شاخه
pin
U
در شاخه
forking
U
شاخه
forking
U
سه شاخه
pinned
U
در شاخه
intersection leg
U
شاخه
knag
U
ته شاخه
Br
U
شاخه
branches
U
شاخه
limbs
U
شاخه
limb
U
شاخه
nib
U
شاخه
virga
U
شاخه
branch
U
شاخه
nid
U
شاخه
nibs
U
شاخه
limbless
U
بی شاخه
branch cutter
U
شاخه بر
bifurcation
U
شاخه
bough
U
شاخه
doddered
U
بی شاخه
furcate
U
شاخه شاخه
embranchment
U
شاخه
ramus
U
شاخه
ramulous
U
شاخه شاخه
acaulescent
U
بی شاخه
fork
U
سه شاخه
boughs
U
شاخه
branch lines
U
شاخه
connection plug
U
دو شاخه
branch line
U
شاخه
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
twig
U
: شاخه کوچک
twing
U
شاخه کوچک
branchy
U
شاخه دار
twiggy
U
شاخه دار
ramify
U
شاخه دادن
ramify
U
شاخه بستن
twigged
U
شاخه دار
boughed
U
شاخه دار
linear portion
U
شاخه خطی
forked
U
شاخه دار
twigs
U
: شاخه کوچک
branch
U
شاخه دراوردن
crotches
U
تیر دو شاخه
crotch
U
تیر دو شاخه
offshoots
U
شاخه نورسته
viminal
U
شاخه دهنده
biramous
U
دارای دو شاخه
sprays
U
شاخه کوچک
offshoot
U
شاخه نورسته
outbranch
U
شاخه گستردن
secateur
U
شاخه قطع کن
topper
U
شاخه زن سوهان
area
U
شاخه
[دانشی]
field
U
شاخه
[دانشی]
spriggy
U
شاخه دار
ramifications
U
شاخه شاخگی
three arm protractor
U
نقاله سه شاخه
blind alley
U
شاخه بن بست
blind alleys
U
شاخه بن بست
provine
U
شاخه خوابانده
subshrub
U
شاخه کوچک
ramification
U
شاخه شاخگی
tow level forked junction
U
دو شاخه ناهمکف
tow level forked junction
U
دو شاخه دو ترازه
branching
U
شاخه گزینی
passerine
U
شاخه نشین
branchlet
U
شاخه کوچک
ramiform
U
شاخه مانند
triradiate
U
سه شاخه سه شعاعی
ram's horn hook
U
قلاب دو شاخه
cable connector
U
دو شاخه کابل
prongs
U
شاخه رودیانهر
traverse leg
U
شاخه پیمایش
prong
U
شاخه رودیانهر
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com