English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
strick U شاخه درخت کتان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flax U درخت کتان الیاف کتان
deadwood U شاخه خشکیده درخت
crotch U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
dizen U دسته یا بسته کتان وکنف کتان را اماده کردن
hackle U شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
rootery U توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
ceiba U درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
papaw U درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
branch U شاخه شاخه شدن
arborization U شاخه شاخه شدگی
branches U شاخه شاخه شدن
forkedly U بطور شاخه شاخه
ramify U شاخه شاخه شدن
flax comb U کتان کش
canvases U کتان
cloths U کتان
canvas U کتان
wild flax U کتان
flax U کتان
bombast U کتان
linen U کتان
cloth U کتان
underbrush U درخت کوچک روینده درزیر درخت
flax U پارچه کتان
toadflax U کتان وحشی
flax comb U شانه کتان
asbestus U سنگ کتان
flax trade U تجارت کتان
flax seed U تخم کتان
lint U لیف کتان
linnet U مرغ کتان
cheesecloth U کتان شل باف
linen tape U نوار کتان
linen draper U کتان فروش
hatchel U شانه کتان
swingle U کتان کوب
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
flaxy U مربوط به یا مثل کتان
linseed U بزرک بذر کتان
linseed oil U روغن تخم کتان
dodder U کتان صحرایی لرزیدن
toile U پارچه کتان نازک
strick U کتان یاکنف هندی
dodders U کتان صحرایی لرزیدن
tow U پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
tows U پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
flaxy filaments U رشته هایا الیاف کتان
ecru U رنگ کتان شسته نشده
hatchel U کتان پاک کن شانه زدن
white sale <idiom> U حراج حوله ،پارچه کتان
myrica U درخت شیشعان درخت موم
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
calendaring U قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
gambier U درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir U درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
Cypress design U طرح درخت سرو [سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
chambray U کتان یا چیت راه راه شطرنجی
plugs U دو شاخه
limbs U شاخه
trifid U سه شاخه
pinning U در شاخه
variation U شاخه
variations U شاخه
pin U در شاخه
pinned U در شاخه
plugging U دو شاخه
plug U دو شاخه
forking U سه شاخه
fork U شاخه
fork U سه شاخه
forking U شاخه
arm U شاخه
branch line U شاخه
trifurcation U سه شاخه
boughs U شاخه
bough U شاخه
doddered U بی شاخه
three way U سه شاخه
virga U شاخه
Br U شاخه
limb U شاخه
nibs U شاخه
branch lines U شاخه
acaulescent U بی شاخه
ramulose U شاخه شاخه
branch U شاخه
nib U شاخه
bifurcation U شاخه
limbless U بی شاخه
intersection leg U شاخه
nid U شاخه
knag U ته شاخه
connection plug U دو شاخه
embranchment U شاخه
branch cutter U شاخه بر
ramus U شاخه
ramulous U شاخه شاخه
branches U شاخه
furcate U شاخه شاخه
branching U شاخه گزینی
tuning forks U دو شاخه صوتی
branchlet U شاخه کوچک
affluent U شاخه رود
twigs U : شاخه کوچک
twing U شاخه کوچک
tuning fork U دو شاخه صوتی
viminal U شاخه دهنده
linear portion U شاخه خطی
cable connector U دو شاخه کابل
prongs U شاخه رودیانهر
female plug U دو شاخه ماده
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
easing out line U شاخه شل کننده
gray ramus U شاخه خاکستری
Dont break that branch off. U آن شاخه رانشکن
dog leg U شاخه فرعی
distributary U رود شاخه
disbranch U بی شاخه کردن
lamina U شاخه پردهای
sprig U شاخه کوچک
insessorial U شاخه نشین
intersection leg U شاخه یک همبر
sprigs U شاخه کوچک
prong U شاخه رودیانهر
lamin U شاخه پردهای
twig U : شاخه کوچک
twiggy U شاخه دار
twigged U شاخه دار
arborescent U شاخه مانند
provine U شاخه خوابانده
three arm protractor U نقاله سه شاخه
ram's horn hook U قلاب دو شاخه
ramify U شاخه دادن
ramiform U شاخه مانند
ramify U شاخه بستن
offshoot U شاخه نورسته
offshoots U شاخه نورسته
ramification U شاخه شاخگی
ramifications U شاخه شاخگی
subshrub U شاخه کوچک
topper U شاخه زن سوهان
toppers U شاخه زن سوهان
spriggy U شاخه دار
tow level forked junction U دو شاخه ناهمکف
tow level forked junction U دو شاخه دو ترازه
traverse leg U شاخه پیمایش
triradiate U سه شاخه سه شعاعی
branchy U شاخه دار
tributaries U شاخه انشعاب
tributaries U شاخه رود
tributary U شاخه انشعاب
boughed U شاخه دار
tributary U شاخه رود
biramous U دارای دو شاخه
bifurcate U دو شاخه شدن
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
passerine U شاخه نشین
sprout U جوانه شاخه
sprouted U جوانه شاخه
sprouts U جوانه شاخه
banana pin U دو شاخه رادیو
secateur U شاخه قطع کن
sprays U شاخه کوچک
wing U شاخه شعبه
link U شاخه رابط
grain U شاخه چنگال
forked U شاخه دار
line of business U شاخه پیشه
coppices U شاخه زاد
coppice U شاخه زاد
alley U شاخه ماز
branch U شاخه [دانشی]
division U شاخه [دانشی]
spraying U شاخه کوچک
sprayed U شاخه کوچک
spray U شاخه کوچک
alleyways U شاخه ماز
field U شاخه [دانشی]
alleys U شاخه ماز
winging U شاخه شعبه
blind alley U شاخه بن بست
blind alleys U شاخه بن بست
outbranch U شاخه گستردن
branch U شاخه دراوردن
area U شاخه [دانشی]
crotches U تیر دو شاخه
crotch U تیر دو شاخه
branches U شاخه دراوردن
hards U پس مانده کتان یاشاهدانه پس مانده
percher U مرغ شاخه نشین
tri corn U کلاه سه گوشه سه شاخه
bifurcation U شکاف گاه شاخه
bifurcation U تقسیم بدو شاخه
dog-leg U [شاخه فرعی پله]
bayou U شاخه فرعی رودخانه
twin plug U دو شاخه وسایل برقی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com