Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deadwood
U
شاخه خشکیده درخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strick
U
شاخه درخت کتان
crotch
U
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotches
U
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
hierarchical communications system
U
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate
U
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
adust
U
خشکیده
corky
U
خشکیده
marcid
U
خشکیده
wizen
U
خشکیده
bone dry
U
خشکیده
dried
U
خشکیده
sere
U
خشکیده
hidebound
U
خشکیده
mummified
U
طب خشکیده
dried up
U
چروکیده خشکیده
withered
U
پژمرده خشکیده
hide bound
U
خشکیده متعصب
dried-up
U
چروکیده خشکیده
sear
U
خشکیده از کار افتاده
seared
U
خشکیده از کار افتاده
The odds are against him.
U
شانسش خشکیده است.
sears
U
خشکیده از کار افتاده
rootery
U
توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
papaw
U
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
ceiba
U
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
branch
U
شاخه شاخه شدن
branches
U
شاخه شاخه شدن
ramify
U
شاخه شاخه شدن
forkedly
U
بطور شاخه شاخه
arborization
U
شاخه شاخه شدگی
underbrush
U
درخت کوچک روینده درزیر درخت
dog leg
U
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
myrica
U
درخت شیشعان درخت موم
bifurcate
U
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
gambir
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambier
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
Cypress design
U
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
receding leg
U
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
connection plug
U
دو شاخه
variation
U
شاخه
branch
U
شاخه
ramus
U
شاخه
ramulous
U
شاخه شاخه
ramulose
U
شاخه شاخه
branch cutter
U
شاخه بر
limbs
U
شاخه
limb
U
شاخه
variations
U
شاخه
acaulescent
U
بی شاخه
bifurcation
U
شاخه
limbless
U
بی شاخه
branches
U
شاخه
pinning
U
در شاخه
pinned
U
در شاخه
pin
U
در شاخه
embranchment
U
شاخه
doddered
U
بی شاخه
furcate
U
شاخه شاخه
trifurcation
U
سه شاخه
nib
U
شاخه
trifid
U
سه شاخه
fork
U
سه شاخه
fork
U
شاخه
forking
U
سه شاخه
forking
U
شاخه
branch line
U
شاخه
arm
U
شاخه
plugs
U
دو شاخه
three way
U
سه شاخه
plugging
U
دو شاخه
plug
U
دو شاخه
nibs
U
شاخه
boughs
U
شاخه
Br
U
شاخه
knag
U
ته شاخه
intersection leg
U
شاخه
branch lines
U
شاخه
virga
U
شاخه
nid
U
شاخه
bough
U
شاخه
crotch
U
تیر دو شاخه
provine
U
شاخه خوابانده
spray
U
شاخه کوچک
alleyways
U
شاخه ماز
crotches
U
تیر دو شاخه
sprayed
U
شاخه کوچک
forked
U
شاخه دار
spraying
U
شاخه کوچک
ramify
U
شاخه بستن
sprays
U
شاخه کوچک
ramify
U
شاخه دادن
ramiform
U
شاخه مانند
ram's horn hook
U
قلاب دو شاخه
Dont break that branch off.
U
آن شاخه رانشکن
triradiate
U
سه شاخه سه شعاعی
ramification
U
شاخه شاخگی
offshoots
U
شاخه نورسته
offshoot
U
شاخه نورسته
subshrub
U
شاخه کوچک
tributaries
U
شاخه انشعاب
tributaries
U
شاخه رود
tributary
U
شاخه انشعاب
tributary
U
شاخه رود
sprout
U
جوانه شاخه
sprouted
U
جوانه شاخه
sprouts
U
جوانه شاخه
traverse leg
U
شاخه پیمایش
tow level forked junction
U
دو شاخه دو ترازه
tow level forked junction
U
دو شاخه ناهمکف
twigged
U
شاخه دار
twiggy
U
شاخه دار
sprig
U
شاخه کوچک
sprigs
U
شاخه کوچک
prong
U
شاخه رودیانهر
prongs
U
شاخه رودیانهر
topper
U
شاخه زن سوهان
affluent
U
شاخه رود
secateur
U
شاخه قطع کن
toppers
U
شاخه زن سوهان
twig
U
: شاخه کوچک
twigs
U
: شاخه کوچک
spriggy
U
شاخه دار
viminal
U
شاخه دهنده
tuning fork
U
دو شاخه صوتی
tuning forks
U
دو شاخه صوتی
ramifications
U
شاخه شاخگی
three arm protractor
U
نقاله سه شاخه
alleys
U
شاخه ماز
twing
U
شاخه کوچک
coppices
U
شاخه زاد
linear portion
U
شاخه خطی
field
U
شاخه
[دانشی]
cable connector
U
دو شاخه کابل
branchlet
U
شاخه کوچک
winging
U
شاخه شعبه
wing
U
شاخه شعبه
branching
U
شاخه گزینی
branchy
U
شاخه دار
boughed
U
شاخه دار
gray ramus
U
شاخه خاکستری
coppice
U
شاخه زاد
blind alley
U
شاخه بن بست
insessorial
U
شاخه نشین
intersection leg
U
شاخه یک همبر
lamin
U
شاخه پردهای
branch
U
شاخه دراوردن
branches
U
شاخه دراوردن
lamina
U
شاخه پردهای
line of business
U
شاخه پیشه
biramous
U
دارای دو شاخه
link
U
شاخه رابط
battery charging plug
U
دو شاخه باتری پر کن
banana pin
U
دو شاخه رادیو
outbranch
U
شاخه گستردن
female plug
U
دو شاخه ماده
passerine
U
شاخه نشین
easing out line
U
شاخه شل کننده
branch
U
شاخه
[دانشی]
dog leg
U
شاخه فرعی
grain
U
شاخه چنگال
area
U
شاخه
[دانشی]
blind alleys
U
شاخه بن بست
fork of ... river
U
شاخه رودخانه ...
alley
U
شاخه ماز
bifurcate
U
دو شاخه شدن
disbranch
U
بی شاخه کردن
distributary
U
رود شاخه
division
U
شاخه
[دانشی]
arborescent
U
شاخه مانند
sprit
U
جوانه یا شاخه کوچک
wind component
U
شاخه سمتی باد
cluster
U
اویز چند شاخه
hierarchical communications system
U
شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
leg
U
شاخه مسیر حرکت
to lop off a branch
[from a tree]
U
شاخه ای را
[از درختی]
بریدن
layer
U
رگه شاخه خوابانده
tine
U
نوک شاخه یاسیخ
layers
U
رگه شاخه خوابانده
twin plug
U
دو شاخه وسایل برقی
two pin plug
U
دو شاخه وسایل برقی
utensil plug
U
دو شاخه وسایل برقی
legs
U
شاخه مسیر حرکت
tri corn
U
کلاه سه گوشه سه شاخه
deflection component of trail
U
شاخه سمتی مسیر
pricket
U
شمعدان شاخه دار
To cut off a branch .
U
شاخه ای را قطع کردن
dog-leg
U
[شاخه فرعی پله]
bifurcation
U
شکاف گاه شاخه
bifurcation
U
تقسیم بدو شاخه
clusters
U
اویز چند شاخه
cluster bombs
U
اویز چند شاخه
cluster bomb
U
اویز چند شاخه
bayou
U
شاخه فرعی رودخانه
pruning knife
U
چاقوی شاخه زنی
percher
U
مرغ شاخه نشین
candelabrum
U
شمع دان چند شاخه
pallet truck
U
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
descending branch
U
شاخه نزولی مسیر گلوله
trifurcate
U
بسه شاخه تقسیم شدن
tridentate
U
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com