English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
target indicator U شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
compliance index U شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
drift float U علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
system indicator U طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
Other Matches
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
ideal index U شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
markers U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
marker U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
rainfall index U شاخص بارش شاخص بارندگی
index addressing U نشان دهی شاخص دار
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
indexed sequential file U پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
scale U شاخص
indexes U شاخص
indicative U شاخص
indexed U شاخص
indexed U خط شاخص
dialed U شاخص
dial U شاخص
dials U شاخص
tyupical U شاخص
level rod U شاخص
gnomon U شاخص
indexes U خط شاخص
indicator U شاخص
index number U شاخص
index U خط شاخص
index U شاخص
aiming post U شاخص
cephalic index U شاخص سر
dialled U شاخص
critical U شاخص
validity index U شاخص اعتبار
production index U شاخص تولید
oddsmaker U بازیگر شاخص
indicator electrode U الکترود شاخص
indicator gate U دریچه شاخص
cost indexes U شاخص هزینه
toughness index U شاخص نرمی
tidal bench mark U شاخص جزر و مد
vital index U شاخص حیاتی
bench mark U شاخص مبداء
aiming stake U شاخص کوچک
index of correlation U شاخص همبستگی
position indicator U شاخص نماها
cranial index U شاخص جمجمه
weight index U شاخص موزون
price index U شاخص قیمت
index register U ثبات شاخص
wage index U شاخص دستمزد
bain index U شاخص بین
statistics U شاخص امار
neon indicator U شاخص نئونی
polarity indicator U شاخص قطب
index U فهرست شاخص
active index U شاخص فعال
characteristic curve U منحنی شاخص
index of absorption U شاخص جذب
absorption index U شاخص جذب
retention index U شاخص بازداری
indexed U فهرست شاخص
seasonal index U شاخص فصلی
indexes U فهرست شاخص
aiming light U چراغ شاخص
range indicator U شاخص مسافت
aiming post sleeve U روپوش شاخص
system catalog U پرونده شاخص
sysctlg U پرونده شاخص
compression index U شاخص فشارپذیری
aiming post sleeve U غلاف شاخص
characteristic roots U ریشههای شاخص
characteristic equation U معادلههای شاخص
readability index U شاخص خوانایی
aiming post light U چراغ شاخص
roughness index U شاخص زبری
critical ratio U بهر شاخص
indicator U نمایشگر شاخص
gnomonics U فن شاخص سازی
number index U شاخص عددی
sundial U شاخص افتاب
group index U شاخص گروه
critical region U ناحیه شاخص
critical values U مقادیر شاخص
difficulty index U شاخص دشواری
cross index U شاخص متقابل
holotype U نمونه شاخص
indexing U شاخص گذاری
economic index U شاخص اقتصادی
economic indicator U شاخص اقتصادی
discrimination index U شاخص افتراق
indicator U شاخص اندازه
critical period U دوره شاخص
levelling staff U شاخص تراز
sundials U شاخص افتاب
index hole U سوراخ شاخص
index mark U علامت شاخص
index number U عدد شاخص
gnomon U شاخص شرعیات
gnomonic U وابسته به شاخص
general index U شاخص کلی
characteristic expansion time U زمان شاخص انبساط
colminator U دوربین شاخص توپ
laspeyres price index U شاخص قیمت لاسپیرز
isoheyt U خط شاخص نقاط هم باران
map index U فهرست شاخص نقشه ها
producer price index U شاخص قیمت تولیدی
symbol U رمز اشاره شاخص
renewal index U شاخص قابل تجدید
range markers U چراغ شاخص مسیر
construction cost index U شاخص هزینه ساختمانی
to be the clincher U عامل شاخص بودن
air pollution index U شاخص الودگی هوا
to turn the scales U عامل شاخص بودن
cost of living index U شاخص هزینه زندگی
beach flag U پرچم شاخص اسکله
critical incidents technique U شیوه رویدادهای شاخص
array index number U عدد شاخص ارایه
index of multiple correlation U شاخص همبستگی چندگانه
post indexing U شاخص گذاری بعدی
index of industrial production U شاخص تولید صنعتی
indexed array U ارایه شاخص دار
pre indexing U شاخص گذاری قبلی
indexed address آدرس شاخص دار
index of real wages U شاخص دستمزدهای واقعی
indexed list U لیست شاخص دار
respiratory exchange index U شاخص بهره تنفسی
index of wholesale prices U شاخص قیمتهای عمده فروشی
index of retail prices U شاخص قیمتهای خرده فروشی
wholesale price index U شاخص قیمت عمده فروشی
cff U بسامد شاخص در سوسو زدن
plimsoll mark U خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
index linked insurance U بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
gates opening indicator U شاخص باز شدن دریچه ها
critical flicker frequency U بسامد شاخص در سوسو زدن
randie branching index U شاخص شاخه زنی رندیچ
consistency index U شاخص تغییر شکل پذیری
activity designator U شاخص فعالیت یکان یا قسمت
tidemark U میله شاخص جزر ومد
annual efficiency index U شاخص کارایی سالانه خدمتی
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
tidemarks U میله شاخص جزر ومد
indexed sequential access method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
index fossil U سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
pathognomonic U وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
range marker U شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
paasche price index U شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
index number U مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
basic indexed sequential acess method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
lumber's line U خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
local color U رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
kwic U روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
indicator U نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
hypercard U نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
plasticity index U شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
Farahan U فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
demonstrators U نشان دهنده
indicator U نشان دهنده
indicative U نشان دهنده
indicant U نشان دهنده
demonstrator U نشان دهنده
resilient U نشان دهنده فنری
counting balance U ترازوی نشان دهنده
end U کد نشان دهنده انتهای خط
ring indicator U نشان دهنده حلقه
ended U کد نشان دهنده انتهای خط
illustrators U نشان دهنده تصویر کش
illustrator U نشان دهنده تصویر کش
ends U کد نشان دهنده انتهای خط
episcope U دستگاه نشان دهنده تصاویر
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده امواج
ends U کد نشان دهنده انتهای رکورد
end U کد نشان دهنده انتهای رکورد
oil gage U عقربه نشان دهنده روغن
adumbrant U نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
ended U کد نشان دهنده انتهای رکورد
status board U تابلوی نشان دهنده وضعیت
control flag U پرچم نشان دهنده دستورات
taximeter U نشان دهنده کرایه تاکسی
frequency indicator U دستگاه نشان دهنده فرکانس
indicator U عقربه یاصفحه نشان دهنده
voltage indicator U دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
isam U Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
regulatory signs U علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
situation map U نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
radix U عدد نشان دهنده اعشار صحیح
air hose coupling U دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
bathymetric contour U میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
quasi- U که نشان دهنده تعداد دستورات است
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
isobare U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
escape character U حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
isobars U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com