Perdic | شاخص فصلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 195 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	seasonal index U	شاخص فصلی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	von neuman morgensterm utility index U	شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
	markers U	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
	ideal index U	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
	marker U	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
	rainfall index U	شاخص بارش شاخص بارندگی
	target indicator U	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
	capitular U	فصلی
	seasonal U	فصلی
	disjunctive U	فصلی
	seasonally U	فصلی
	bench mark U	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
	seasonal worker U	کارگر فصلی
	campaigning U	مسابقههای فصلی
	seasonal storage U	مخزن فصلی
	season tickets U	بلیط فصلی
	seasonal unemployment U	بیکاری فصلی
	seasonal variations U	تغییرات فصلی
	seasonal work U	کار فصلی
	seasonal adjustments U	تعدیلهای فصلی
	actual state of affairs U	اوضاع فصلی
	seasonal fluctuations U	نوسانات فصلی
	seasonal fluctuation U	نوسانات فصلی
	seasonal adjustment U	تعدیلات فصلی
	ephemeral stream U	رود فصلی
	campaigns U	مسابقههای فصلی
	season ticket U	بلیط فصلی
	campaigned U	مسابقههای فصلی
	campaign U	مسابقههای فصلی
	hayfever [med.] U	حساسیت فصلی [پزشکی]
	pollenosis [med.] U	حساسیت فصلی [پزشکی]
	hay fever [med.] U	حساسیت فصلی [پزشکی]
	pollinosis [med.] U	حساسیت فصلی [پزشکی]
	disjunctive U	دارای دو شق مختلف فصلی
	allergic rhinitis [med.] U	حساسیت فصلی [پزشکی]
	indexed sequential file U	پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
	to prefix a chapter to a book U	فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
	enzootic U	مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
	cephalic index U	شاخص سر
	indicative U	شاخص
	tyupical U	شاخص
	gnomon U	شاخص
	level rod U	شاخص
	aiming post U	شاخص
	index number U	شاخص
	scale U	شاخص
	indexed U	خط شاخص
	indexes U	شاخص
	indexed U	شاخص
	critical U	شاخص
	index U	شاخص
	index U	خط شاخص
	indicator U	شاخص
	dials U	شاخص
	dialed U	شاخص
	dialled U	شاخص
	indexes U	خط شاخص
	dial U	شاخص
	index register U	ثبات شاخص
	index of correlation U	شاخص همبستگی
	indicator gate U	دریچه شاخص
	range indicator U	شاخص مسافت
	indicator electrode U	الکترود شاخص
	index number U	عدد شاخص
	index mark U	علامت شاخص
	gnomonics U	فن شاخص سازی
	index hole U	سوراخ شاخص
	holotype U	نمونه شاخص
	group index U	شاخص گروه
	position indicator U	شاخص نماها
	levelling staff U	شاخص تراز
	neon indicator U	شاخص نئونی
	roughness index U	شاخص زبری
	weight index U	شاخص موزون
	wage index U	شاخص دستمزد
	vital index U	شاخص حیاتی
	validity index U	شاخص اعتبار
	tidal bench mark U	شاخص جزر و مد
	system catalog U	پرونده شاخص
	retention index U	شاخص بازداری
	readability index U	شاخص خوانایی
	number index U	شاخص عددی
	oddsmaker U	بازیگر شاخص
	polarity indicator U	شاخص قطب
	toughness index U	شاخص نرمی
	price index U	شاخص قیمت
	production index U	شاخص تولید
	sysctlg U	پرونده شاخص
	cost indexes U	شاخص هزینه
	aiming post sleeve U	غلاف شاخص
	aiming post light U	چراغ شاخص
	critical region U	ناحیه شاخص
	aiming light U	چراغ شاخص
	cross index U	شاخص متقابل
	active index U	شاخص فعال
	index of absorption U	شاخص جذب
	absorption index U	شاخص جذب
	aiming post sleeve U	روپوش شاخص
	aiming stake U	شاخص کوچک
	critical ratio U	بهر شاخص
	compression index U	شاخص فشارپذیری
	characteristic roots U	ریشههای شاخص
	characteristic curve U	منحنی شاخص
	cranial index U	شاخص جمجمه
	characteristic equation U	معادلههای شاخص
	bench mark U	شاخص مبداء
	bain index U	شاخص بین
	critical period U	دوره شاخص
	sundials U	شاخص افتاب
	difficulty index U	شاخص دشواری
	index U	فهرست شاخص
	indexed U	فهرست شاخص
	gnomon U	شاخص شرعیات
	indexes U	فهرست شاخص
	statistics U	شاخص امار
	economic indicator U	شاخص اقتصادی
	economic index U	شاخص اقتصادی
	indicator U	شاخص اندازه
	critical values U	مقادیر شاخص
	sundial U	شاخص افتاب
	indexing U	شاخص گذاری
	gnomonic U	وابسته به شاخص
	indicator U	نمایشگر شاخص
	discrimination index U	شاخص افتراق
	general index U	شاخص کلی
	producer price index U	شاخص قیمت تولیدی
	range markers U	چراغ شاخص مسیر
	colminator U	دوربین شاخص توپ
	renewal index U	شاخص قابل تجدید
	respiratory exchange index U	شاخص بهره تنفسی
	to turn the scales U	عامل شاخص بودن
	to be the clincher U	عامل شاخص بودن
	characteristic expansion time U	زمان شاخص انبساط
	beach flag U	پرچم شاخص اسکله
	array index number U	عدد شاخص ارایه
	air pollution index U	شاخص الودگی هوا
	symbol U	رمز اشاره شاخص
	pre indexing U	شاخص گذاری قبلی
	construction cost index U	شاخص هزینه ساختمانی
	critical incidents technique U	شیوه رویدادهای شاخص
	laspeyres price index U	شاخص قیمت لاسپیرز
	map index U	فهرست شاخص نقشه ها
	isoheyt U	خط شاخص نقاط هم باران
	indexed array U	ارایه شاخص دار
	indexed address	آدرس شاخص دار
	indexed list U	لیست شاخص دار
	index of real wages U	شاخص دستمزدهای واقعی
	index of multiple correlation U	شاخص همبستگی چندگانه
	index of industrial production U	شاخص تولید صنعتی
	post indexing U	شاخص گذاری بعدی
	cost of living index U	شاخص هزینه زندگی
	annual efficiency index U	شاخص کارایی سالانه خدمتی
	gates opening indicator U	شاخص باز شدن دریچه ها
	tidemark U	میله شاخص جزر ومد
	activity designator U	شاخص فعالیت یکان یا قسمت
	index addressing U	نشان دهی شاخص دار
	index linked insurance U	بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
	index of wholesale prices U	شاخص قیمتهای عمده فروشی
	wholesale price index U	شاخص قیمت عمده فروشی
	tidemarks U	میله شاخص جزر ومد
	index of retail prices U	شاخص قیمتهای خرده فروشی
	consistency index U	شاخص تغییر شکل پذیری
	index of consumer prices U	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
	cff U	بسامد شاخص در سوسو زدن
	critical flicker frequency U	بسامد شاخص در سوسو زدن
	consumer price index U	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
	plimsoll mark U	خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
	randie branching index U	شاخص شاخه زنی رندیچ
	index fossil U	سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
	pathognomonic U	وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
	indexed sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
	gandey dancer U	کارگر فصلی کارگر سیار
	paasche price index U	شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
	range marker U	شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
	index number U	مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
	basic indexed sequential acess method U	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
	liquid crystal bar graph panel indicator U	شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
	drift float U	علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
	compliance index U	شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
	system indicator U	طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
	lumber's line U	خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
	role indicator U	نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
	local color U	رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
	kwic U	روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
	hypercard U	نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
	beach marker U	علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
	plasticity index U	شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
	life cycle hypothesis U	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
	nominal scale U	شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
	Farahan U	فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
	sighting leaf U	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
	azimuth indicator U	شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
	isam U	Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
	Gohar carpet U	فرش گوهر [این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
	gini coefficient U	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست