English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
readability index U شاخص خوانایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
marker U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
ideal index U شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
readability U خوانایی
illegibility U نا خوانایی
legibility U خوانایی
blinds U غیر خوانایی
blinded U غیر خوانایی
blind U غیر خوانایی
He writes a legible ( beautiful ) hand . U خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
rainfall index U شاخص بارش شاخص بارندگی
target indicator U شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
indexed sequential file U پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
dialed U شاخص
dialled U شاخص
dial U شاخص
gnomon U شاخص
dials U شاخص
index number U شاخص
level rod U شاخص
cephalic index U شاخص سر
aiming post U شاخص
indicative U شاخص
tyupical U شاخص
indicator U شاخص
indexed U شاخص
scale U شاخص
critical U شاخص
index U شاخص
index U خط شاخص
indexes U شاخص
indexes U خط شاخص
indexed U خط شاخص
gnomonics U فن شاخص سازی
index of correlation U شاخص همبستگی
indicator electrode U الکترود شاخص
indicator gate U دریچه شاخص
index register U ثبات شاخص
index mark U علامت شاخص
index hole U سوراخ شاخص
economic indicator U شاخص اقتصادی
economic index U شاخص اقتصادی
discrimination index U شاخص افتراق
gnomonic U وابسته به شاخص
group index U شاخص گروه
holotype U نمونه شاخص
gnomon U شاخص شرعیات
general index U شاخص کلی
index number U عدد شاخص
levelling staff U شاخص تراز
roughness index U شاخص زبری
seasonal index U شاخص فصلی
sysctlg U پرونده شاخص
system catalog U پرونده شاخص
tidal bench mark U شاخص جزر و مد
toughness index U شاخص نرمی
wage index U شاخص دستمزد
weight index U شاخص موزون
validity index U شاخص اعتبار
range indicator U شاخص مسافت
neon indicator U شاخص نئونی
number index U شاخص عددی
oddsmaker U بازیگر شاخص
polarity indicator U شاخص قطب
position indicator U شاخص نماها
price index U شاخص قیمت
production index U شاخص تولید
vital index U شاخص حیاتی
difficulty index U شاخص دشواری
bench mark U شاخص مبداء
absorption index U شاخص جذب
index of absorption U شاخص جذب
indicator U شاخص اندازه
compression index U شاخص فشارپذیری
active index U شاخص فعال
aiming light U چراغ شاخص
aiming post light U چراغ شاخص
aiming post sleeve U غلاف شاخص
aiming post sleeve U روپوش شاخص
characteristic roots U ریشههای شاخص
aiming stake U شاخص کوچک
characteristic curve U منحنی شاخص
characteristic equation U معادلههای شاخص
bain index U شاخص بین
critical values U مقادیر شاخص
sundials U شاخص افتاب
sundial U شاخص افتاب
cranial index U شاخص جمجمه
critical period U دوره شاخص
index U فهرست شاخص
critical ratio U بهر شاخص
indexed U فهرست شاخص
indexes U فهرست شاخص
critical region U ناحیه شاخص
cross index U شاخص متقابل
statistics U شاخص امار
cost indexes U شاخص هزینه
indexing U شاخص گذاری
indicator U نمایشگر شاخص
retention index U شاخص بازداری
producer price index U شاخص قیمت تولیدی
beach flag U پرچم شاخص اسکله
symbol U رمز اشاره شاخص
to turn the scales U عامل شاخص بودن
post indexing U شاخص گذاری بعدی
pre indexing U شاخص گذاری قبلی
array index number U عدد شاخص ارایه
to be the clincher U عامل شاخص بودن
range markers U چراغ شاخص مسیر
renewal index U شاخص قابل تجدید
respiratory exchange index U شاخص بهره تنفسی
map index U فهرست شاخص نقشه ها
isoheyt U خط شاخص نقاط هم باران
index of multiple correlation U شاخص همبستگی چندگانه
characteristic expansion time U زمان شاخص انبساط
indexed list U لیست شاخص دار
indexed array U ارایه شاخص دار
indexed address آدرس شاخص دار
construction cost index U شاخص هزینه ساختمانی
index of real wages U شاخص دستمزدهای واقعی
index of industrial production U شاخص تولید صنعتی
air pollution index U شاخص الودگی هوا
laspeyres price index U شاخص قیمت لاسپیرز
critical incidents technique U شیوه رویدادهای شاخص
cost of living index U شاخص هزینه زندگی
colminator U دوربین شاخص توپ
wholesale price index U شاخص قیمت عمده فروشی
activity designator U شاخص فعالیت یکان یا قسمت
cff U بسامد شاخص در سوسو زدن
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
gates opening indicator U شاخص باز شدن دریچه ها
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consistency index U شاخص تغییر شکل پذیری
index linked insurance U بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
index of wholesale prices U شاخص قیمتهای عمده فروشی
tidemarks U میله شاخص جزر ومد
tidemark U میله شاخص جزر ومد
index addressing U نشان دهی شاخص دار
randie branching index U شاخص شاخه زنی رندیچ
critical flicker frequency U بسامد شاخص در سوسو زدن
plimsoll mark U خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
index of retail prices U شاخص قیمتهای خرده فروشی
annual efficiency index U شاخص کارایی سالانه خدمتی
pathognomonic U وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
index fossil U سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
indexed sequential access method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
paasche price index U شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
basic indexed sequential acess method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
index number U مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
range marker U شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
drift float U علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
compliance index U شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
lumber's line U خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
system indicator U طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
local color U رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
kwic U روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
hypercard U نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
plasticity index U شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
Farahan U فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
isam U Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
Gohar carpet U فرش گوهر [این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com