English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
omnibus wire U سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dielectric current U جریان دی الکتریک
dischrger U الت تولید جریان الکتریک
volts U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volt U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
wire cloth U تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
diode U قطعه الکترونیکی که به جریان الکتریک اجازه عبور از یک جهت ونه جهت دیگر میدهد
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
all hands U همگی اماده همگی
non rotating wire rope U طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
it is pervious to light U روشنایی ازان می گذرد
it is 0 minutes past four U ده دقیقه از چهار می گذرد
The route runs across this country. U خط مسیر از این کشور می گذرد.
Pleasant hours fly fast. <proverb> U لحظات خوش زود می گذرد.
my a is 0 years U چهل سال ازعمرمن می گذرد
one anda U همگی
totyality U همگی
en masse U همگی
entire U همگی
time flies <proverb> U عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
all hands parade U همگی به رژه
altogether U همگی مجموع
the tribes are all up U ایلات همگی
all- U هرگونه همگی
all U هرگونه همگی
called strick U پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
arch-rib U [قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
pleasant hours fly fast. <proverb> U عمر اگر خوش گذرد زندگی نوح کم است.
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
dielectric loss factor meter U دی الکتریک
dielectric U دی الکتریک
Everyone sends their regards to you. U همگی بهت سلام رسوندن.
Young and old. U کوچک وبزرگ (همه و همگی )
permittivity U ثابت دی الکتریک
dielectric hysteresis U پسماند دی الکتریک
dielectric constant U ثابت دی الکتریک
dielectric loss U اتلاف دی الکتریک
mica dielectric U دی الکتریک میکا
dielectric strength U قدرت دی الکتریک
condenser dielectric U دی الکتریک خازن
ideal dielectric U دی الکتریک ایده ال
faradism U تحریک با الکتریک
faradization U تحریک با الکتریک
relative permittivity U ضریب دی الکتریک
electric foil U فلوره الکتریک
k U ثابت دی الکتریک
dielectric strength U استحکام دی الکتریک
dielectric absorption U جذب دی الکتریک
They were all either kI'lled ou taken prisoners . U همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
relative dielectric constant U ثابت دی الکتریک نسبی
low loss capacitor U خازن با تلفات دی الکتریک کم
pop goes the weasel U یکجور رقص روستایی که شیوه ان اینست که رقصنده از زیر دست انهامی گذرد
peers of the realm U بزرگانی که می توانند همگی در مجلس اعیان به نشینند
electro statics U علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
photo electric U وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
voltages U نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
rheometer U الت سنجش سرعت جریانهای الکتریک یا خون
voltage U نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
unit matrix U ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
I hate to rain on your parade, but all your plans are wrong. U از اینکه کارت را مختل کنم بیزارم، اما برنامه هایت همگی اشتباه هستند.
dielectric heating U گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
electronic U سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
stringed U سیمی
wiry U سیمی
wire hinge U لولای سیمی
wire rope U طناب سیمی
wire ropes U طنابهای سیمی
netting U شبکه سیمی
lang's lay wire rope U طناب سیمی یک سو
wire core U مغزی سیمی
wire drag U لاروب سیمی
wire gauze U توری سیمی
wire netting U تور سیمی
open wire line U خط سیمی هوایی
open wire line U خط سیمی لخت
tightwire U طناب سیمی
greyhound U غربال سیمی
greyhounds U غربال سیمی
stringed instruments U سازهای سیمی
three wire system U دستگاه سه سیمی
three wire generator U دینام سه سیمی
hawser U طناب سیمی
hawsers U طناب سیمی
netting U تور سیمی
backstop U حصار سیمی
cabled U طناب سیمی
wire beater همزن سیمی
wirework U کارهای سیمی
cable U طناب سیمی
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
phantom circuit U مدار چهار سیمی
griddles U غربال سیمی کارگران
griddle U غربال سیمی کارگران
phantomed cable U کابل چهار سیمی
sarrated wire rope U طناب سیمی دندانهای
wire netting U بافت توری سیمی
magnetic wire recording U ضبط صوت سیمی
beach matting U تور سیمی ساحلی
plated wire memory U حافظه سیمی اندوده
quadded cable U کابل چهار سیمی
screening, screenings U تور سیمی نصب کردن
screen U تور سیمی نصب کردن
screens U تور سیمی نصب کردن
string band U دسته موزیک سازهای سیمی
phantoplex telegraphy U تلگراف چهار سیمی مرکب
screened U تور سیمی نصب کردن
cords U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
wire glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
screened U تور سیمی پنجره توری دار
cord U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
wired glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
screens U تور سیمی پنجره توری دار
screening, screenings U تور سیمی پنجره توری دار
screen U تور سیمی پنجره توری دار
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
viola d'amore U ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
headstay U سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
trommel U غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
cable suspension bridge U پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
rope chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
DC U روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
screen U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
corn-effect U ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
the wind drowned the strigs U سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
conducts U جریان
against the stream U بر ضد جریان اب
flowline U خط جریان
conducting U جریان
conducted U جریان
rheostome U جریان بر
conduct U جریان
fluor U جریان
runoff U جریان
flushing U جریان
flushes U جریان
flush U جریان
affluxion U جریان
rede U جریان
effluvium U جریان
inset U جریان
insets U جریان
process U جریان
gushes U جریان
gushed U جریان
gush U جریان
flow limit U حد جریان
flow line U خط جریان
processes U جریان
in hand U در جریان
afflux U جریان
line of flow U خط جریان
actions U جریان
action U جریان
going U جریان
income U جریان
course U جریان
coursed U جریان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com