Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
batch processing
U
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
memories
U
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory
U
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
overlap processing
U
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
processor
U
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
TDS
U
سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد
images
U
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
image
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
raw
U
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
computerization
U
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
upward compatible
U
اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
distributed processing system
U
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
runs
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
peripheral
U
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
interactive
U
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
internally stored program
U
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
remote
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
integrated
U
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
edp
U
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است
computerised ordering systems
U
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
medium
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
mediums
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
off load
U
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
plug compatible manufacurer
U
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
faulted
U
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
fault
U
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
faults
U
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
upload
U
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
edp
U
پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
analogues
U
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
analog
U
کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند
analogue
U
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
automation
U
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
picocomputer
U
کامپیوتری که قابلیت پردازش داده را در تریلیونیمهای ثانیه دارد
interactive
U
سیستم نمایش که قادر به عکس العمل نشان دادن به ورودی مختلف کاربر است
nanocomputer
U
کامپیوتری که توانایی پردازش داده ها را دربیلیونیمهای یک ثانیه دارا میباشد
tools
U
در سیستم کامپیوتری
computing system
U
سیستم کامپیوتری
computer system
U
سیستم کامپیوتری
automatic data processing system
U
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
word processing system
U
سیستم پردازش کلمه
data processing system
U
سیستم پردازش داده
dedicated
U
کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
hybrid computer system
U
سیستم کامپیوتری دو رگه
computer information system
U
سیستم اطلاعات کامپیوتری
multicomputer system
U
سیستم چند کامپیوتری
job
U
زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است
jobs
U
زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است
multiprocessing system
U
سیستم پردازش چند گانه
electronic data processing system
U
سیستم پردازش الکترونیکی داده
small computer system interface
U
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
liveware
U
عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
automatic data handling
U
سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
interactive video
U
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
macwrite
U
برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
available
U
بیشترین قدرت الکتریکی یا پردازش یک سیستم
jobs
U
کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
job
U
کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
tariffs
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariff
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
expandable
U
سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
capturing
U
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures
U
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capture
U
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
hacked
U
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
inquiries
U
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
hacks
U
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
housekeeping
U
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
machines
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
inquiry
U
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
hack
U
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
machined
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
hands on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
coral
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
machine
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
store
U
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
knowledge
U
سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
hands-on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
storing
U
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
monoprogramming system
U
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
fetched
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetches
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetch
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
c
U
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
dual
U
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
modeled
U
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
systems analysis
U
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
modelled
U
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model
U
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
models
U
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
land arm mode
U
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
conversational mode
U
سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
cbt
U
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
multi user system
U
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
priority
U
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
priorities
U
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
processor
U
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
baseline document
U
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
primary
U
1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
interface human machine interface
U
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
flow diagram
U
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
queues
U
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
flowchart
U
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
queue
U
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queueing
U
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queued
U
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
bundling
U
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles
U
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle
U
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
customers
U
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
HMI
U
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
diagnostic
U
نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
home grown software
U
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
objected
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
protocols
U
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocol
U
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
objecting
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
down
U
مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
diagnostic
U
تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
HMI's
U
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
standards
U
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
multi tasking
U
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multitasking
U
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
customer
U
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
internal
U
زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
direct objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
consumables
U
موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
object
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
standard
U
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
key
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
onion skin architecture
U
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
architecture
U
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
generals
U
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
general
U
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
traffics
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
jobs
U
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
stream
U
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
traffic
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficking
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
job
U
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
trafficked
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
streams
U
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
streamed
U
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
autos
U
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
auto
U
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
master slave computer system
U
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
process
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
integrated
U
ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
processes
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
illegal
U
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
front panel
U
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
primary
U
که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
CBMS
U
استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
spooling
U
یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
performance monitor
U
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
normalised
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalises
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
hybrid circuit
U
ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
machine
U
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
monitor
U
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
normalizes
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
vab
U
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
logic
U
عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
monitored
U
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
multi
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
monitors
U
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
kernel
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
machined
U
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
Quantel
U
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
turnkey system
U
سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
kernels
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
normalising
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
machines
U
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
normalize
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
privilege
U
حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد
BACS
U
سیستم حمل پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری در یک شبکه امن
trafficked
U
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffics
U
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffic
U
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficking
U
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
storing
U
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
interval timer
U
شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
process bound
U
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
IBM
U
بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
bankers automated clearance system
U
سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
electronic bulletin board
U
یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
bells and whistles
U
یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
macintosh
U
یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
data integrety
U
ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
volatility
U
تعداد رکوردهایی که از یک سیستم کامپیوتری حذف یا لعنه می شوند در مقایسه با کل اعداد ذخیره شده
physical record
U
همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
store
U
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
fall back
U
توابعی که فراخوانی و پردازش می شوند پس از اینکه ماشین یا سیستم خراب شد و توسط کاربر اجرا میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com