English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
definitive hospitalization U سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrotherapy U معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
medical treatment U معالجه
healing U معالجه
therapy U معالجه
he received a fire treatment U معالجه شد
treatment U معالجه
treatments U معالجه
medical U معالجه
malpractices U معالجه غلط
radium therapy U معالجه بارادیوم
mechanotherapy U معالجه مکانیکی
trichopathy U معالجه ناخوشیهای مو
treament U سلوک معالجه
iatraliptics U معالجه بامالش
rest cure U معالجه با استراحت
emergency treatment U معالجه اورژانس
balneotherapy U معالجه باشستشو
emergency treatment U معالجه اضطراری
malpractice U معالجه غلط
electropathy U معالجه برقی
edermical meducation U معالجه جلدی
pretreatment U معالجه قبلی
heliotherapy U معالجه با افتاب
climatotherapy U معالجه با اب وهوا
medicable U قابل معالجه
psychopathy U معالجه روانی
chiropody U فن معالجه ودرمان امراض پا
pretreat U قبلا معالجه کردن
orthopathy U معالجه بدون دارو
psychiatry U معالجه ناخوشیهای دماغی
self treatment U معالجه پیش خود
aerotherapeutics U معالجه بوسیله هوا
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
faradism U معالجه باجریان برق
faradization U معالجه باجریان برق
self treatment U معالجه بدون کمک نسخه
massotherapy U معالجه بوسیله مشت و مال
chronic dose U دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
hydropathy U معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
physicotherapy U معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
pedicures U معالجه امراض دست وپا
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
pedicure U معالجه امراض دست وپا
psychotherapy ortherapeutics U معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
aromatherapy U معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
hypnotherapy U معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
faradize U بوسیله القای برق معالجه کردن
phototherapy U معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
correctional treatment U روش معالجه از راه اصلاح رفتار
immunotherapy U معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
psychanalyze U بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
oxygen tent U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
helleborism U معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
final decision U رای قطعی و نهایی
reserve price U قیمت نهایی بهای قطعی
examination U معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
herioic treatment U معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
examinations U معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
water cure U علاج بااب معالجه بااب
emergency medical tag U کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
check plot U یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
window U پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
telic U نهایی دارای هدف نهایی
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
judicatory U قطعی
lasted U قطعی
cretain U قطعی
fixed U قطعی
definite <adj.> U قطعی
last a U قطعی
uncompromising U قطعی
lasts U قطعی
conclusive U قطعی
finals U قطعی
last U قطعی
uncompromisingly U قطعی
definite U قطعی
peremptory U قطعی
positive U قطعی
sure U قطعی
proofs U قطعی
proof U قطعی
surest U قطعی
surer U قطعی
assertive U قطعی
decretory U قطعی
decretive U قطعی
decided U قطعی
unconditional U قطعی
final U قطعی
definitely U قطعی
definitive U قطعی
deterministic U قطعی
decisive U قطعی
irrevocable U قطعی
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
trenchant U قاطع قطعی
decisively U بطور قطعی
once and a way U بطور قطعی
emphatically U بطور قطعی
indecision U غیر قطعی
for good U بطور قطعی
indecisive U غیر قطعی
flat-footed U ثابت قطعی
flat footed U ثابت قطعی
final U غایی قطعی
uncoditioned U قطعی نشده
absolutes U کامل قطعی
absolute U کامل قطعی
flying colors U موفقیت قطعی
categoric U قیاسی قطعی
affirmation U افهار قطعی
affirmations U افهار قطعی
magistral U قاطع قطعی
finals U غایی قطعی
final awards judgements U احکام قطعی
decidedly U بطور قطعی
reserve price U بهای قطعی
to definitive answer U پاسخ قطعی
to turn the scale U قطعی بودن
firm offer U پیشنهاد قطعی
final award U رای قطعی
enforceable judgment U رای قطعی
the last word U سخن قطعی
irrevocable sale U بیع قطعی
deteministic model U مدل قطعی
categorical U قیاسی قطعی
declaredly U با افهار قطعی
certain U محقق قطعی
indefinite U غیر قطعی
criterion U معیار نشان قطعی
interlocutory U موقتی غیر قطعی
asserting U افهار قطعی کردن
asserted U افهار قطعی کردن
ultimata U اخرین پیشنهاد قطعی
asserts U افهار قطعی کردن
terminative U بپایان رساننده قطعی
assert U افهار قطعی کردن
judicial U قطعی داوری کننده
averment U افهار قطعی یا مثبت
revocable sale U بیع غیر قطعی
Is that definite? U این قطعی است؟
ultimatum U اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatums U اخرین پیشنهاد قطعی
indecisively U بطور غیر قطعی
categorically U بطور قاطع یا قطعی
insecure U نامعین غیر قطعی
It is bound (most likely)to happen . The die is cast . It is final and irrevocable. U بروبرگردندارد ( قطعی وحتمی است )
once for all U بطور قطعی یا اول و اخر
pocket judgment U سند قطعی لازم الاجرا
i cannot positively promise U نمیتوانم قول قطعی بدهم
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
octodecimo U قطعی که برابر با یک هیجدهم یک ورق کاغذ باشد
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
complete transaction U معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com