English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
payroll U سیاهه پرداخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roster U سیاهه نامه ها سیاهه وفایف
rosters U سیاهه نامه ها سیاهه وفایف
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing U پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
invoices U سیاهه
list U سیاهه
listing U سیاهه
invoice U سیاهه
to take an inventory of U سیاهه
listings U سیاهه
invoiced U سیاهه
invoicing U سیاهه
proforma invoice U سیاهه مقدماتی
bill of quantites U سیاهه چندی ها
property list U سیاهه خواص
list U سیاهه جدول
list U سیاهه برداشتن
listings U سیاهه برداری
to take an inventory of U سیاهه ماترک
program listing U سیاهه برنامه
proforma U سیاهه فروش
checklist U سیاهه مقابله
commercial invoice U سیاهه تجارتی
listing U سیاهه برداری
error list U سیاهه خطاها
assembly list U سیاهه همگذاری
payroll U سیاهه دستمزد
output listing U سیاهه خروجی
check list U سیاهه مقابله
inventory U فهرست اموال سیاهه
certified invoice U سیاهه تائید شده
stock talking U سیاهه برداری از موجودی
selective listing U سیاهه برداری گزیده
polling list U سیاهه رای گیری
polling list U سیاهه نمونه برداری
invoice U صورت حساب سیاهه
invoicing U صورت حساب سیاهه
invoices U صورت حساب سیاهه
invoiced U صورت حساب سیاهه
usance U مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
indenture U سیاهه رسمی زدندانه گذاری
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
consular invoice U سیاهه تائید شده توسط کنسولگری
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage U کسری پرداخت کسر پرداخت
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
ransoms U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
claim for indemnification U ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
scratch paper U کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
subscribe U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
dividend warrant U چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
discharge U پرداخت
discharges U پرداخت
burnisher U پرداخت گر
finish U پرداخت
polishes U پرداخت
finishes U پرداخت
settlement U پرداخت
rendering U پرداخت
settlements U پرداخت
refinishing U پرداخت
making good U پرداخت
expenditure U پرداخت
defrayal U پرداخت
pays U پرداخت
glosser U پرداخت گر
glazes U پرداخت
glaze U پرداخت
pay U پرداخت
outlay U پرداخت
furbisher U پرداخت گر
paying U پرداخت
finishing touches U پرداخت
trim U پرداخت
renderings U پرداخت
lustreer U پرداخت
payments U پرداخت
refund U پس پرداخت
discharging U پرداخت
pt U پرداخت
disbursement U پرداخت
refunded U پس پرداخت
refunding U پس پرداخت
refunds U پس پرداخت
polish U پرداخت
remitment U پرداخت
finishing U پرداخت
bleaching U پرداخت
payment U پرداخت
date of payment U موعد پرداخت
remitter U پرداخت کننده
deferred payment U پرداخت معوق
d. note U درخواست پرداخت
deferred payment U پرداخت اتی
diamond polishing U پرداخت الماسی
finisher U پرداخت کننده
final payment U پرداخت نهایی
earnest money U پیش پرداخت
demand for payment U تقاضای پرداخت
date of maturity U موعد پرداخت
bilk U گذاشتن از پرداخت
back freigt U پرداخت کرایه
average payment U پرداخت متوسط
finishes U پرداخت کار
annual payment U پرداخت سالیانه
outstanding U پرداخت نشده
outstandingly U پرداخت نشده
burnishing U پرداخت کاری
advance payment U پیش پرداخت
remittance U پرداخت تادیه
remittances U پرداخت تادیه
payees U پرداخت شونده
finish U پرداخت کار
subscription U تعهد پرداخت
subscriptions U تعهد پرداخت
lustre U صیقل پرداخت
unpaid U پرداخت نشده
paid U پرداخت شده
renditions U پرداخت تحویل
payee U پرداخت شونده
rendition U پرداخت تحویل
casual payment U پیش پرداخت
by payment U از طریق پرداخت
advice note U دستورپیش پرداخت
prompt payment U پرداخت فوری
unpolished U پرداخت نشده
never-never U پرداخت قسطی
to finish off U پرداخت کردن
the d. of a debt U پرداخت بدهی
punctual payment U پرداخت در سر وعده
reimbursable U قابل پرداخت
remittable U قابل پرداخت
remittal U گذشت پرداخت
settlement terms U شرایط پرداخت
smoothing plane U رنده پرداخت
spot cash U پرداخت نقدی
terms of payment U شرایط پرداخت
shear U پرداخت فرش
a bradent U وسیله پرداخت
progress payments U پرداخت تدریجی
imprest U پیش پرداخت
non payment U عدم پرداخت
on account payment U پیش پرداخت
overpayment U پرداخت اضافی
part payment U پرداخت اقساطی
pay off U پرداخت کردن
payable at sight U پرداخت دیداری
payable on demand U پرداخت عندالمطالبه
payer U پرداخت کننده
monthly payment U پرداخت ماهانه
money back U تضمین پرداخت
indemnification U پرداخت غرامت
installment payment U پرداخت قسطی
payment by installments U پرداخت قسطی
interim financing U پرداخت موقت
lump sum payment U پرداخت نقدی
lump sum payment U پرداخت یکجا
payment stopped U توقف پرداخت
payment by instalments U پرداخت به اقساط
payor U پرداخت کننده
period of grace U مهلت پرداخت
planish U پرداخت کردن
planishing tool U ابزار پرداخت
pre paid U پیش پرداخت
pre payment U پیش پرداخت
prepayment U پیش پرداخت
payment terms U شرایط پرداخت
payment in advance U پیش پرداخت
payment in due cource U پرداخت به موقع
payment in full U پرداخت تمام
payment in full U پرداخت کامل
payment in kind U پرداخت غیرنقدی
payment in kind U پرداخت جنسی
prest U پیش پرداخت
settlements U تسویه پرداخت
reimbursement U پرداخت جبرانی
reimbursements U باز پرداخت
disbursing U پرداخت خرج
disburses U پرداخت کردن
disburses U پرداخت خرج
reimbursements U پرداخت جبرانی
disbursed U پرداخت کردن
disbursed U پرداخت خرج
furbish U پرداخت کردن
furbished U پرداخت کردن
cash dispenser U پرداخت مینماید
furbishes U پرداخت کردن
furbishing U پرداخت کردن
liquidation U پرداخت بدهی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com