English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
working fluid U سیال متحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
working lead fluid U سیال متحرک یا عامل
Other Matches
fluidal U مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
transport stream U ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
fluids U سیال
fluid U سیال
unthickened U سیال
fulidal U سیال
mobile U سیال تغییرپذیر
fluid resistance U مقاومت سیال
real fluid U سیال واقعی
fluid centre U مرکز سیال
fluid intelligence U هوش سیال
fluid capital U سرمایه سیال
floating reserve U احتیاط سیال
electric fluid U سیال برقی
working fluid U سیال عامل
effluents U سیال خروجی
fluid U جسم سیال
effluent U سیال خروجی
mobiles U سیال تغییرپذیر
fluids U جسم سیال
floating U سیال مواج
intransit strenth U پرسنل سیال
intransit stock U اماد سیال
mobile U روان سیال
influent U سیال ورودی
ideal fluid U سیال ایده ال
perfect fluid U سیال کامل
mobiles U روان سیال
superfluid U ابر سیال
brain storming U سیال سازی ذهن
bleed U فرار کردن یک سیال
visualization U مرئی ساختن سیال
bleeds U فرار کردن یک سیال
viscous stress U تنش برش سیال
fluid bed polymerization U بسپارش در بستر سیال
fluid bed vulcanization U وولکانش در بستر سیال
fluor U قاعدگی زنان سیال
fluidic U وابسته بجسم سیال
maintenance float U شارژ انبار سیال
baffles U منحرف کننده جریان سیال
supercritical fluid chromatography U کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
vapor lock U قطع کامل جریان سیال
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
baffle U منحرف کننده جریان سیال
whirling U چرخش یا دوران جریان سیال
whirled U چرخش یا دوران جریان سیال
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
baffling U منحرف کننده جریان سیال
baffled U منحرف کننده جریان سیال
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
vorticity U میزان برداری دوران موضعی سیال
floatation U اضافی بودن سطح سیال اماد
fluidic U مایع مانند جسم سیال یامایع
prill U بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
underway U در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
coanda effect U گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
s.f.c U chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
reynolds stress U تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds number U مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
hydraulic fluid U سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
head pessure U فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
notch U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notches U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
velocity gradiant U میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
supercritical fluid chromatography/mass U spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
viscosity valve U شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
s.f.c/m.s U mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
vagility U متحرک
mobiles U متحرک
locomotory U متحرک
moving U متحرک
remotest U متحرک
movable bridge U پل متحرک
movable dam U سد متحرک
dynamic U متحرک
moveable U متحرک
floating U متحرک
dynamically U متحرک
mobile U متحرک
bascule bridge U پل متحرک
remoter U متحرک
remote U متحرک
ambulant U متحرک
locks U سد متحرک
drawbridges U پل متحرک
drawbridge U پل متحرک
vagile U متحرک
lock U سد متحرک
mobile warfare U جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
diarthrosis U مفصل متحرک
locomotor U جنبده متحرک
floating capital U سرمایه متحرک
crossing target U هدف متحرک
floating kidney U کلیه متحرک
crankpin U یاتاقان متحرک
jack knife bridge U پل متحرک تاشو
floating tool holder U ابزارگیر متحرک
floating crane U جرثقیل متحرک
draw arch U طاق پل متحرک
flying machine U بارفیکس متحرک
escalade U پله متحرک
flying lines U لولههای متحرک
hot money U پول متحرک
hauling part U قسمت متحرک
fluid capital U سرمایه متحرک
floating tool U ابزار متحرک
floating bridge U پل متحرک موقتی
dynamic economy U اقتصاد متحرک
dynamic balay U حمایت متحرک
adjustable seat صندلی متحرک
adjustment wheel چرخ متحرک
transient target U هدف متحرک
spermatozoid U یاخته نر و متحرک
slipknot U گره متحرک
sliding wedge U کشوی متحرک
slide valve U سوپاپ متحرک
slide valve U دریچه متحرک
semimobile U نیمه متحرک
roll kitchen U اشپزخانه متحرک
quadrantal davit U جرثقیل متحرک
propelled mine U مین متحرک
travelling crane U جرثقیل متحرک
undersurface U متحرک درزیرسطح
adjustment slide فلز متحرک
zoogamete U جنس متحرک
adjustable support پایه متحرک
moving stairway U پلکان متحرک
adjusting lever U اهرم متحرک
wanding kidney U کلبه متحرک
walking library U کتابخانه متحرک
walking dictionary U فرهنگ متحرک
sedentary U غیر متحرک
adjustment pedal پدال متحرک
adjustable shelf صفحه متحرک
vacillant U متحرک اونگی
living corpse U مرده متحرک
moving average U میانگین متحرک
moving head U با نوک متحرک
movable head U با نوک متحرک
mobile warfare U جنگ متحرک
mobile turnable ladder U نردبان متحرک
mobile station U فرستنده متحرک
mobile reserve U احتیاط متحرک
mobile plant U دستگاه متحرک
mobile phase U فاز متحرک
mobile defense U پدافند متحرک
travelling load U بار متحرک
moving loads U بارهای متحرک
nephroptosis U کلیه متحرک
on the wing U سیار متحرک
counter-poise U پل متحرک باسکولی
escalator U پلکان متحرک
moving staircase U پلکان متحرک
escalator U پله متحرک
moving staircase U پله متحرک
moving stairway U پله متحرک
mobile charge U بار متحرک
slide U غلاف متحرک
quicksand U ماسه متحرک
floating U متحرک برروی اب
pistons U میله متحرک
swirl U گرداب متحرک
swirled U گرداب متحرک
piston U میله متحرک
swirling U گرداب متحرک
swirls U گرداب متحرک
escalators U : پلکان متحرک
locomotive U متحرک لوکوموتیو
turrets U برج متحرک
mobile homes U خانه متحرک
mobile home U خانه متحرک
slides U غلاف متحرک
sliding U چهارچوب متحرک
gradient U مدرج متحرک
gradients U مدرج متحرک
locomotives U متحرک لوکوموتیو
turret U برج متحرک
stepladder U نردبان متحرک
stepladders U نردبان متحرک
escalator U : پلکان متحرک
drawbridges U دریچه متحرک
fluid U مایع متحرک
booms U بازوی متحرک
booming U بازوی متحرک
boomed U بازوی متحرک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com