Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
effluent
U
سیال خروجی
effluents
U
سیال خروجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
constant displacement pump
U
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
Other Matches
fluidal
U
مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
non equivalence function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ
U
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality
U
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
transport stream
U
ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
fluid
U
سیال
fluids
U
سیال
fulidal
U
سیال
unthickened
U
سیال
fluid resistance
U
مقاومت سیال
working fluid
U
سیال عامل
fluid intelligence
U
هوش سیال
fluid centre
U
مرکز سیال
mobile
U
روان سیال
real fluid
U
سیال واقعی
fluid capital
U
سرمایه سیال
influent
U
سیال ورودی
floating reserve
U
احتیاط سیال
perfect fluid
U
سیال کامل
superfluid
U
ابر سیال
ideal fluid
U
سیال ایده ال
working fluid
U
سیال متحرک
fluids
U
جسم سیال
mobiles
U
سیال تغییرپذیر
mobile
U
سیال تغییرپذیر
mobiles
U
روان سیال
floating
U
سیال مواج
electric fluid
U
سیال برقی
fluid
U
جسم سیال
intransit strenth
U
پرسنل سیال
intransit stock
U
اماد سیال
flip-flop
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
bleeds
U
فرار کردن یک سیال
fluid bed polymerization
U
بسپارش در بستر سیال
maintenance float
U
شارژ انبار سیال
fluor
U
قاعدگی زنان سیال
working lead fluid
U
سیال متحرک یا عامل
viscous stress
U
تنش برش سیال
visualization
U
مرئی ساختن سیال
brain storming
U
سیال سازی ذهن
bleed
U
فرار کردن یک سیال
fluid bed vulcanization
U
وولکانش در بستر سیال
fluidic
U
وابسته بجسم سیال
input output processor
U
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
baffles
U
منحرف کننده جریان سیال
whirled
U
چرخش یا دوران جریان سیال
baffle
U
منحرف کننده جریان سیال
baffled
U
منحرف کننده جریان سیال
vapor lock
U
قطع کامل جریان سیال
whirls
U
چرخش یا دوران جریان سیال
supercritical fluid chromatography
U
کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
whirling
U
چرخش یا دوران جریان سیال
whirl
U
چرخش یا دوران جریان سیال
baffling
U
منحرف کننده جریان سیال
fluid adjustment screw
پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
vorticity
U
میزان برداری دوران موضعی سیال
fluidic
U
مایع مانند جسم سیال یامایع
floatation
U
اضافی بودن سطح سیال اماد
circulations
U
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
coanda effect
U
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
s.f.c
U
chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
circulation
U
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
vortex flow
U
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
prill
U
بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
underway
U
در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
reynolds stress
U
تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
vortex sheet
U
لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
supercritical fluid chromatography/mass
U
spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
head pessure
U
فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
velocity gradiant
U
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
hydraulic fluid
U
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
reynolds number
U
مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
notch
U
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notches
U
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
viscosity valve
U
شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
s.f.c/m.s
U
mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
coffins
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
pitot tube
U
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
reed valve
U
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
polar motion
U
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
cross flow
U
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
real stagnation point
U
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
venturi
U
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
vortex tube
U
وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
mobile warfare
U
جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fluidify
U
تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
output area
U
خروجی
outputs
U
خروجی
exit
U
خروجی
out put
U
خروجی
output
U
خروجی
exits
U
خروجی
deferent
U
خروجی
throughput
U
خروجی
egress
U
خروجی
handler
U
خروجی
exhaust
U
خروجی
exhausts
U
خروجی
handlers
U
خروجی
outflows
U
خروجی
tatal output
U
خروجی کل
outlet
U
خروجی
extrusion
U
خروجی
outlets
U
خروجی
outflow
U
خروجی
printouts
U
خروجی
printout
U
خروجی
compensating port
U
مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
initialled
U
خروجی صفر
exhaust stroke
U
ضربه خروجی
initialling
U
خروجی صفر
initials
U
خروجی صفر
maximum output
U
خروجی حداکثر
exhaust nozzle
U
نازل خروجی
effective output
U
خروجی موثر
dewatering outlets
U
خروجی زیرین
initialing
U
خروجی صفر
valve
U
دریچه خروجی
fan out
U
گنجایش خروجی
cooling water outlet
U
خروجی اب سرد
fan out
U
پهنای خروجی
exit splitter
U
شکافنده خروجی
exit road
U
راه خروجی
graphic output
U
خروجی گرافیکی
exit point
U
نقطه خروجی
initial
U
خروجی صفر
initialed
U
خروجی صفر
i/o
U
ورودی-خروجی
exhaust steam
U
بخار خروجی
effusive rocks
U
سنگهای خروجی
igneous rock
U
سنگ خروجی
spouted
U
لوله خروجی
spouting
U
لوله خروجی
spouts
U
لوله خروجی
exhaust passage
U
گذرگاه خروجی
exhaust pipe
U
لوله خروجی
valves
U
دریچه خروجی
exhaust port
U
مجرای خروجی
output
U
انرژی خروجی
outputs
U
انرژی خروجی
after bay
U
مجرای خروجی
spout
U
لوله خروجی
light output
U
خروجی نور
extrusive rocks
U
سنگهای خروجی
emergency door
U
خروجی خطر
exhaust port
U
دریچه خروجی
eruptive rock
U
سنگ خروجی
exhaust air
U
هوای خروجی
exhaust cam
U
بادامک خروجی
exhaust chamber
U
اطاقک خروجی
exhaust connection
U
اتصال خروجی
exhaust fan
U
پروانه خروجی
exhaust gas
U
گاز خروجی
lighting outlet
U
خروجی روشنایی
input output
U
ورودی خروجی
output work queue
U
صف کار خروجی
output shaft
U
محور خروجی
secondary wire
U
سیم خروجی
output routine
U
روال خروجی
shaft tube
U
خروجی محور
surface outflow
U
اب سطحی خروجی
output process
U
فرایند خروجی
output power
U
توان خروجی
tip top
U
خروجی نوار
transmitted light
U
نور خروجی
voice output
U
خروجی صوتی
output media
U
رسانه خروجی
output listing
U
سیاهه خروجی
output job queue
U
صف برنامه خروجی
output impedance
U
امپدانس خروجی
volcanic rock
U
سنگ خروجی
output impedance
U
ناگذرایی خروجی
output speed
U
سرعت خروجی
outputting
U
خروجی دهی
output stage
U
مرحله خروجی
output voltage
U
ولتاژ خروجی
output unite
U
واحد خروجی
power output tube
U
لامپ خروجی
output tube
U
لامپ خروجی
power output
U
توان خروجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com