Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deck
U
سکوی جلوی تانک
decked
U
سکوی جلوی تانک
decks
U
سکوی جلوی تانک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
on
U
فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
reservoir
U
تانک
antiarmor
U
ضد تانک
panzer
U
تانک
tank
U
تانک
anti-tank
U
ضد تانک
reservoirs
U
تانک
tankers
U
تانک
antitank
U
ضد تانک
tanker
U
تانک
bazookas
U
ضد تانک
water towers
U
تانک اب
water tower
U
تانک اب
bazooka
U
ضد تانک
tank destroyer
U
توپ ضد تانک
main battle tank
U
تانک اصلی
drop tank
U
تانک موقت
flail tank
U
تانک ضد مین
caterpillar tracks
U
وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
antitank artillery
U
توپخانه ضد تانک
stalled tank
U
تانک ایستاده
antitank obstacle
U
مانع ضد تانک
tank deck
U
شاسی تانک
amphibious tank
U
تانک اب خاکی
intermediate frequency tank circuit
U
مدار تانک
back berm
U
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
landing craft tank
U
ناو تانک پیاده کن
bulkheads
U
دهلیزداخلی دهلیز تانک
turret
U
برجک توپ یا تانک
bulkhead
U
دهلیزداخلی دهلیز تانک
skirting armor
U
زره دامنه تانک
stalled tank
U
تانک از کار افتاده
turrets
U
برجک توپ یا تانک
cupola
U
برجک فرماندهی تانک
tankage
U
گنجایش تانک یا مخزن
hull defilade
U
سنگر گرفتن تانک
cupolas
U
برجک فرماندهی تانک
armor group
U
گروه زره تانک
track tension
U
تنظیم شنی تانک
antitank launcher
U
موشک انداز ضد تانک
fuel tank vent
U
هواکش تانک سوخت
control vehicle
U
تانک نافم حرکت
main battle tank
U
قوی ترین تانک رزمی
flail tank
U
تانک غلطک دار ضد مین
scorpions
U
نوعی تانک سبک شناسایی
high explosive antitank
U
گلوله سوختار شدید ضد تانک
scorpion
U
نوعی تانک سبک شناسایی
skirting armor
U
ضخیم ترین قسمت زره تانک
hulls
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
whippets
U
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whippet
U
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
compass course
U
مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
hull
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
intercoms
U
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercom
U
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
ullage
U
حجم بالای سطح مایع تانک
entac
U
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
tank recovery vehicle
U
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
scorpion
U
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
knock down
U
زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
scorpions
U
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
secondary armament
U
جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
gunnery
U
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
main armament
U
جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
haul defilade
U
قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
hull down
U
قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
sprocket
U
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
launcher
U
سکوی پرتاب
entablement
U
سکوی مجسمه
artillery mount
U
سکوی توپخانه
flight platform
U
سکوی پرواز
artillery mount
U
سکوی نصب
bema
U
سکوی خطابه
jumping hill
U
سکوی پرش
seats
U
سکوی استقرار
central reserve
U
سکوی میانی
central reserve
U
سکوی وسط
bench
U
سکوی کوهستانی
benches
U
سکوی کوهستانی
channelising island
U
سکوی جداساز
seat
U
سکوی استقرار
seated
U
سکوی استقرار
berm
U
سکوی شیب بر
median
U
سکوی میانی
median
U
سکوی وسط
loading rack
U
سکوی بارگیری
decks
U
سکوی موتور
platforms
U
سکوی شیرجه
platform
U
سکوی شیرجه
pedestals
U
سکوی اتش
soft missile base
U
سکوی بی حفاظ
stanchion
U
سکوی استقرار
staging
U
سکوی کار
cavalier
U
سکوی نگهبانی
starting block
U
سکوی شروع
back berm
U
سکوی پایه
starting platform
U
سکوی شروع
decked
U
سکوی موتور
testing stand
U
سکوی ازمایش
platform 3
U
سکوی شماره 3
pedestals
U
سکوی تیر
boarded
U
سکوی شیرجه
board
U
سکوی شیرجه
quays
U
سکوی بارگیری
quay
U
سکوی بارگیری
pallets
U
سکوی بار
loading site
U
سکوی بارگیری
pallet
U
سکوی بار
military platform
U
سکوی نظامی
deck
U
سکوی موتور
pedestal
U
سکوی تیر
shelf
U
سکوی کوهستانی
projectile flat
U
سکوی گلوله
pedestal
U
سکوی اتش
former
U
جلوی
feont
U
جلوی
frontward
U
جلوی
wet wing
U
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
integral tank
U
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
ambon
U
میز
[سکوی]
خطابه
helipad
U
سکوی فرود هلیکوپتر
bema
U
سکوی وعظ درکلیسا
hard base
U
سکوی پرتاب مستحکم
channelising island
U
سکوی هدایت کننده
gate operating deck
U
سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform
U
سکوی مانور دریچه ها
airdrop platform
U
سکوی بارریزی هوایی
ambo
U
میز
[سکوی]
خطابه
high board
U
سکوی شیرجه 3 متری
low board
U
سکوی یک متری شیرجه
inside berm
U
سکوی شیببر درونی
rocket launcher
U
سکوی پرتاب موشک
rocket launchers
U
سکوی پرتاب موشک
launching site
U
سکوی پرتاب موشک
blast
U
برخاستن از سکوی پرتاب
thwarts
U
سکوی نشیمن قایق
blasts
U
برخاستن از سکوی پرتاب
railway end
U
پل سکوی راه اهن
air defense artillery fire unit
U
سکوی توپخانه پدافندهوایی
launching pads
U
سکوی پرتاب موشک
launching pad
U
سکوی پرتاب موشک
torpedo tube
U
سکوی پرتاب اژدر
railhead
U
سکوی راه اهن
where is the platform 3?
U
سکوی شماره 3 کجاست؟
pad
U
سکوی پرتاب رسانگر
pads
U
سکوی پرتاب رسانگر
before my very eyes
U
جلوی چشمهایم
in the way
U
جلوی راه
sincipital
U
واقع در جلوی سر
at the fore
U
در جلوی کشتی
fore
U
جلوی قایق
forwarded
U
جلوی گستاخ
prior
U
پیشین جلوی
forward
U
جلوی گستاخ
fore
U
جلوی درجلو
hearths
U
سکوی اجاق کوره کشتی
aerial platform
U
سکوی مخصوص بارریزی هوایی
hearth
U
سکوی اجاق کوره کشتی
bridge plate
U
پل بین سکوی بارگیری وخودرو
batteries
U
گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
railway end
U
پل سکوی بارگیری راه اهن
track
[American E]
U
سکوی ایستگاه راه آهن
battery
U
گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
platform
U
سکوی ایستگاه راه آهن
k gun
U
سکوی پرتاب بمب زیرابی
height of site
U
ارتفاع سکوی موشک یاموضع
counter berm
U
سکوی پایه خارجی خاکریز
cambers
U
انحنای جلوی اسکی
bowed
U
قسمت جلوی قایق
ackermanaxle
U
محور جلوی اتومبیل
Get out of my face!
<idiom>
U
از جلوی چشمم دور شو!
I walked past the shop ( store ) .
U
از جلوی فروشگاه گذشتم
windshields
U
شیشه جلوی اتومبیل
nose spray
U
بسکهای جلوی گلوله
to stop the bus
U
جلوی اتوبوس را گرفتن
prowords
U
کلمات جلوی جملات
to get in the way
U
جلوی راه را گرفتن
googol
U
عدد یک با صد صفر در جلوی ان
anticum
U
جرز جلوی معبد
bows
U
قسمت جلوی قایق
bowing
U
قسمت جلوی قایق
windshield
U
شیشه جلوی اتومبیل
afterleech
U
بادبان جلوی قایق
Get out of my sight!
<idiom>
U
از جلوی چشمم دور شو!
forward echelon
U
رده جلوی نبرد
forward area
U
منطقه جلوی رزم
foresheets
U
فضای جلوی قایق
bowling crease
U
خط موازی جلوی پایه ها
under one's nose
<adv.>
U
جلوی چشم کسی
bow
U
قسمت جلوی قایق
camber
U
انحنای جلوی اسکی
head sail
U
بادبان جلوی دکل
front wing
U
گلگیر جلوی اتومبیل
wind screen
U
شیشه جلوی اتومبیل
front mud guard
U
گلگیر جلوی اتومبیل
hunting
U
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
sponson
U
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
biocidal action
U
عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com