Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pulpit
U
سکوب خطابه
pulpits
U
سکوب خطابه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tribune
U
سکوب سخنرانی کرسی یامیز خطابه
Other Matches
palletize
U
روی سکوب بلند قراردادن بوسیله سکوب متحرک
stool
U
سکوب
podium
U
سکوب
podiums
U
سکوب
plateform
U
سکوب
turntable
U
سکوب چرخنده
turntables
U
سکوب چرخنده
scaffolding
U
سکوب بندی
plateform scale
U
قپان سکوب دار
ramp
U
سکوب سراشیب سرازیر
stand
U
سکوب تماشاچیان مسابقات
ramps
U
سکوب سراشیب سرازیر
scaffolds
U
سکوب زدن بدار اویختن
scaffold
U
سکوب زدن بدار اویختن
dais
U
سکوب مخصوص جلوس اشخاص برجسته
gangplanks
U
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
scaffold
U
سکوب یا چهار چوب تخته بندی کردن
gangplank
U
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
scaffolds
U
سکوب یا چهار چوب تخته بندی کردن
allocution
U
خطابه
declaimation
U
خطابه
homiletics
U
فن خطابه
prelection
U
خطابه
orations
U
خطابه
oration
U
خطابه
lecturing
U
خطابه
lecture
U
خطابه
lectured
U
خطابه
lectures
U
خطابه
rostrum
U
کرسی خطابه
bema
U
سکوی خطابه
sermons
U
خطابه اندرز
pulpit
U
کرسی خطابه
pulpits
U
کرسی خطابه
precept
U
امریه خطابه
precepts
U
امریه خطابه
rostra
U
کرسی خطابه
sermon
U
خطابه اندرز
rostrums
U
کرسی خطابه
prelector
U
خطابه خوان
soapboxes
U
جعبه یا سکوب چوبی مخصوص نطق در کنارخیابانها ومیدانهای عمومی
soapbox
U
جعبه یا سکوب چوبی مخصوص نطق در کنارخیابانها ومیدانهای عمومی
valediction
U
بدورد خطابه تودیعی
platforms
U
کف راه جایگاه خطابه
platform
U
کف راه جایگاه خطابه
bars
U
کرسی خطابه وکلا
oratory
U
فن خطابه سخن پردازی
bar
U
کرسی خطابه وکلا
ambo
U
میز
[سکوی]
خطابه
valedictions
U
بدورد خطابه تودیعی
ambon
U
میز
[سکوی]
خطابه
rostral
U
وابسته به منبر یا کرسی خطابه
lecture
U
سخنرانی کردن خطابه گفتن
moot
U
مجلس خطابه ومنافره انجمن
lectured
U
سخنرانی کردن خطابه گفتن
lectures
U
سخنرانی کردن خطابه گفتن
lecturing
U
سخنرانی کردن خطابه گفتن
abat-voix
U
[قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
valedictorians
U
دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorian
U
دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com