English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gate U سوزن اتصال به یک FET
gates U سوزن اتصال به یک FET
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
Other Matches
acupunctuate U با سوزن سوراخ کردن سوزن فروکردن
male connector U ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
needle point U سر سوزن سوزن دوزی
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP U پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector U وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
contacting U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings U سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
swivel U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar U بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
RJ connector U نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
slip road U سینه کش اتصال فراز اتصال
lead U قطب اتصال سیم اتصال
leads U قطب اتصال سیم اتصال
ramp U سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps U سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
terminals U محل اتصال پیچ اتصال
stylus U سوزن
needleful U یک سوزن نخ
styluses U سوزن
styli U سوزن
stilus U سوزن
needled U سوزن
needles U سوزن
needling U سوزن
bard U سوزن
switch point U سوزن
bards U سوزن
needle U سوزن
belonephebia U سوزن هراسی
aciform U بشکل سوزن
switch U سوزن دوراهی
needles U سوزن پیکاپ
core nail U سوزن هسته
needled U سوزن پیکاپ
needling U سوزن پیکاپ
catwhisker U سوزن بلور
aciculate U سوزن وار
acicular U سوزن وار
darning needle U سوزن رفوگری
switches U سوزن دوراهی
injects U سوزن زدن
injecting U سوزن زدن
inject U سوزن زدن
pricks U خراش سوزن
pricking U خراش سوزن
injected U سوزن زدن
pricked U خراش سوزن
prick U خراش سوزن
pinning U ورودی با سه سوزن
housewife U سوزن دان
housewives U سوزن دان
pin U ورودی با سه سوزن
whisker U سوزن بلور
pinned U ورودی با سه سوزن
needle U سوزن پیکاپ
switched U سوزن دوراهی
needle point U نوک سوزن
sailmaker's needle U سوزن چادردوزی
pointsman U سوزن بان
firing pin U سوزن ماشه
staple U سوزن منگنه
sew U سوزن کاری
packing needle U سوزن جوالدوزی
darning neddle U سوزن رفوگری
vga U - سوزن یا پورت
work basket U سبد سوزن و نخ
touch needle U سوزن محک
firing pin U سوزن اتش
the eye of the needle U سوراخ سوزن
drilling pipe U سوزن حفاری
test point U سوزن ازمایشی
work baskets U سبد سوزن و نخ
needled U با سوزن تزریق کردن
needled U سوزن دوزی کردن
needle book U سوزن دان کتابی
needle lace U کار سوزن دوزی
eying U دهانه سوراخ سوزن
needle test of vicat U ازمایش با سوزن ویکا
eying U گوشوارهای سوراخ سوزن
dog spike U سوزن نوک گیر
vaccine point U سوزن ابله کوبی
needlework U کار سوزن دوزی
needle U با سوزن تزریق کردن
needle U سوزن دوزی کردن
A sharp knife (pin , needle) U چاقو (سوزن ) تیر
gas inlet valve needle U سوزن شیرورودی بنزین
eyeing U دهانه سوراخ سوزن
firing pin U سوزن قفل اتش
eye U گوشوارهای سوراخ سوزن
needling U سوزن دوزی کردن
needles U با سوزن تزریق کردن
eye U دهانه سوراخ سوزن
needles U سوزن دوزی کردن
needling U با سوزن تزریق کردن
eyeing U گوشوارهای سوراخ سوزن
eyes U دهانه سوراخ سوزن
eyes U گوشوارهای سوراخ سوزن
drop on U سوزن دوراهی خط اهن
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
palm and needle U کفه چرمی ملوانی و سوزن
switchman U سوزن بان راه اهن
needling U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needle U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
There is no room to throw a needle . <proverb> U جاى سوزن انداختن نیست .
firing pin U سوزن گلنگدن اسلحه اتشی
hypo U سوزن تزریق زیر جلدی
tone arm U الت سوزن نگهدار گرامافون
jacks U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
etui U جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
prickling U احساس سوزن سوزنی یا تیغ تیغی
jack U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
hypodermic U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
hyodermic needle U سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
hypodermics U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
needle work U سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
acupuncture U روش چینی بی حس سازی بوسیلهء فروکردن سوزن در بدن
center fire U اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ
reeve U ازتنگنا یا جای باریکی گذشتن نخ را از سوراخ سوزن گذراندن
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
to prick at something U بچیزی سوزن یا تیغ زدن چیزیرا کمی سوراخ کردن
embriodery U [آراستن و زینت دادن زمینه فرش به کمک سوزن کاری و گلدوزی]
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
isoclinal line U خطی که در روی نقشه بوسیله ان جاهایی که تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است
needles U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needled U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needling U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needle U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
isoclinic line U خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
pinned U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pin U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinning U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
drill extractor U التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
fancy work U سوزن دوزی ذوقی یاتفننی کارهای ذوقی
printhead U 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
bonding U اتصال
butt joint U اتصال لب به لب
fitting U اتصال
inosculation U اتصال
interconnection U اتصال
interconnetion U اتصال
abjoint U بی اتصال
butt joint riveting U اتصال لب به لب
jump joint U اتصال لب به لب
seam U خط اتصال
seams U خط اتصال
fusion U اتصال
fusions U اتصال
connector U اتصال
connectivity U اتصال
connection line U خط اتصال
connect node U کد اتصال
conjuncture U اتصال
concatenate U اتصال
colligation U اتصال
clutch dog U فک اتصال
bindings U اتصال
binding U اتصال
tie down U اتصال
attach U اتصال
attaches U اتصال
attaching U اتصال
coitus U اتصال
tie line U خط اتصال
scarf U اتصال
scarfs U اتصال
bounding U اتصال
coupling U اتصال
juncture U اتصال
v joint U اتصال "وی "
networks U اتصال
network U اتصال
conjunctions U اتصال
conjunction U اتصال
lap joint U اتصال لب به لب
law of continvity U اتصال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com