English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
skittle U سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stumping U سوزاندن توپزن کریکت
stumped U سوزاندن توپزن کریکت
stump U سوزاندن توپزن کریکت
take a wicket U سوزاندن توپزن کریکت
stumps U سوزاندن توپزن کریکت
dismisses U سوزاندن توپزن و اخراج او
dismissing U سوزاندن توپزن و اخراج او
dismiss U سوزاندن توپزن و اخراج او
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
easily U به اسانی
in a hurry U به اسانی
readily U به اسانی
facileness U اسانی
ease U اسانی
swimmingly U به اسانی
easiness U اسانی
facilely U به اسانی
eased U اسانی
eases U اسانی
easing U اسانی
freedoms U معافیت اسانی
freedom U معافیت اسانی
it is very easily done U خیلی به اسانی
to write off U به اسانی نوشتن
with a wet f. U به اسانی ماننداب
with ease U به اسانی بسهولت
it is not a picnic U کار اسانی نیست
it is hard to say U به اسانی نمیتوان قضاوت کرد
set up U توپی که به اسانی برگردانده شود
to do a thing with f. U کاری رابه اسانی انجام دادن
cousin U حریفی که مرتبا" یا به اسانی شکست می خورد
cousins U حریفی که مرتبا" یا به اسانی شکست می خورد
to knock a person's head off U به اسانی ازپیش کسی افتادن یاکسیراشکست دادن
squib kick U ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
vane U کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
vanes U کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
setup U توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
bake U سوزاندن
cauterised U سوزاندن
combust U سوزاندن
burning U سوزاندن
cauterising U سوزاندن
incineration U سوزاندن
baked U سوزاندن
calcine U سوزاندن
bakes U سوزاندن
cauterises U سوزاندن
blasts U سوزاندن
fry U سوزاندن
cauterizing U سوزاندن
fries U سوزاندن
cauterizes U سوزاندن
frying U سوزاندن
cauterized U سوزاندن
cauterize U سوزاندن
blast U سوزاندن
incinerating U سوزاندن
incinerates U سوزاندن
incinerated U سوزاندن
sear U سوزاندن
seared U سوزاندن
sears U سوزاندن
to burn a hole U سوزاندن
to lay in a U سوزاندن
scorch U سوزاندن
scorches U سوزاندن
conflagrate U سوزاندن
ignify U سوزاندن
incinerate U سوزاندن
burns U سوزاندن
burn U سوزاندن
vitriolize U با زاج سوزاندن
ustulation U سوزاندن شراب
to blow a fuse U فیوزی سوزاندن
eat one's heart out <idiom> U دل کسی را سوزاندن
incensing U سوزاندن بخور خوشبو
incenses U سوزاندن بخور خوشبو
incensed U سوزاندن بخور خوشبو
incense U سوزاندن بخور خوشبو
sinter U یک تکه کردن سوزاندن
scald U بااب گرم سوزاندن
scalded U بااب گرم سوزاندن
to burn up U سوزاندن و از میان بردن
scalding U بااب گرم سوزاندن
scalds U بااب گرم سوزاندن
inustion U سوزاندن یا داغ کردن
incinerator U کوره مخصوص سوزاندن اشغال
incinerators U کوره مخصوص سوزاندن اشغال
slash and burn U بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
flame cultivator U دستگاه مخصوص سوزاندن علف
burnbag U سطل سوزاندن اسناد باطله
backstop U توپزن
batsmen U توپزن
batsman U توپزن
chances U فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
chancing U فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
firebomb U با بمب آتشزا سوزاندن یا از بین بردن
firebombs U با بمب آتشزا سوزاندن یا از بین بردن
chanced U فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
chance U فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
baulks U خطای توپزن
baulked U خطای توپزن
balked U خطای توپزن
banjo hitter U توپزن ضعیف
balking U خطای توپزن
balks U خطای توپزن
baulking U خطای توپزن
stonewaller U توپزن تدافعی
balk U خطای توپزن
controls U توپزن دقیق
controlling U توپزن دقیق
batteries U توپزن و توپگیر
control U توپزن دقیق
battery U توپزن و توپگیر
earned run U کسب امتیاز پیش از سوزاندن سومین نفر
to torch something U چیزی را آتش زدن [سوزاندن] [زبانه کشیدن ]
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
on drive U ضربه بسمت توپزن
doubled up U توپزن 0001امتیازی فصل
catcher U توپگیر پشت سر توپزن
defense U دفاع توپزن از میله ها
fine leg U محل پشت سر توپزن
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
count U تعداد امتیاز توپزن
counted U تعداد امتیاز توپزن
doubled U توپزن 0001امتیازی فصل
counting U تعداد امتیاز توپزن
counts U تعداد امتیاز توپزن
double U توپزن 0001امتیازی فصل
ground U محل ایستادن توپزن
down U میله افتاده واخراج توپزن
handle the ball U دست زدن توپزن به توپ
ball U توپ دور از دسترس توپزن
night-watchmen U توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
out of one's ground U تجاوز توپزن از محل ایستادن
leg hit U ضربه بسمت محدوده توپزن
complete game U یک بازی کامل از طرف توپزن
beanball U توپی که هدف ان سر توپزن باشد
blooper U پرتاب اهسته توپ به توپزن
third man U محل توپگیر دور از توپزن کریکت
coacher U یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
opener U هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
finest U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fined U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fine U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
comebacker U ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
dig in U جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
cleanup U توپزن چهارم که معمولا قوی است
sillier U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
silliest U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
silly U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
bean U ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
yorked U توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
half century U 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
beans U ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
castle U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
cover point U محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
send down U پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
long off U موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
square leg U محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
bowled U باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
castles U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
leg glance U ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
inswinger U توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
late cut U ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
funeral home U محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
block the plate U موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
leg break U بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
leg before wicket U حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
brush back U پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
steal U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
pitch U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
innings U نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
pitches U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
steals U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
long on U موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
off spin U چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
long hop U توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
leg theory U روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
popping crease U خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
called strick U پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
half volley U پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
designated hitter U بازیگر تعیین شده بعنوان توپزن بجای توپ انداز
leg before U ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
coacher U مامور علامت دادن ازمربی به توپزن فعال بیس بال
out U مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
outed U مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
bunter U توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
out- U مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
leg bye U امتیاز با دویدن در نتیجه خوردن توپ به بدن توپزن ومنحرف شدن ان
bumper U توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumpers U توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
cauterization U سوزاندن زخم بوسله داغ اتش یا داغ اهن
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com