English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
X distance U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
x punch U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
field U بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fielded U بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fields U بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
card U بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
cards U بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
edges U کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edge U کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
format U روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
formats U روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
port a punch card U علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
card column U ستون کارت
negatives U با بیان علامت منفی کنار عدد
negative U با بیان علامت منفی کنار عدد
hollerith code U سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
y punch U سوراخ کارت ستونی .
punch U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punched U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punches U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
cards U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
parity U بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
column U بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
columns U بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
beta range U حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
monitor U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
cards U روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card U روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
minus sign U برای تفریق یا مقدار منفی
minus signs U برای تفریق یا مقدار منفی
minus U برای تفریق یا مقدار منفی
numeric U سوراخ پانج شده در ردیفهای پانج کارت
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bipolar U استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
pH U علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
mark U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
increment U انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
marks U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
increments U انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
putted U ضربه برای انداختن به سوراخ
putts U ضربه برای انداختن به سوراخ
putt U ضربه برای انداختن به سوراخ
columns U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
strip U لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
holeable U گوی اسان برای به سوراخ انداختن
pinhole U سوراخ کردن برای گوشی یاز
adlib U نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
label U قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
labelled U قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
labels U قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
labeling U قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
golly U حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
wisha U برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
inverts U که برای بیان نقل قول به کار می رود
inverting U که برای بیان نقل قول به کار می رود
invert U که برای بیان نقل قول به کار می رود
gollies U حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
concrete coring drill U مته برای سوراخ کردن هسته بتن
night chair U صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
bottoming tap U وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
night stool U صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
punch U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punches U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punched U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
cards U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
card U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
integer U اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
extending U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
algorithmic language U یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
names U کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
extend U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
name U کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
integers U اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
extends U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
reperforator U ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال
cards U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
multisync monitor U صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
card U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
two's complement U افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
complementation U سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
externals U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
external U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
clicks U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicked U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
click U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
gibberish U اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
parameters U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameter U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
prompts U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompted U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
dirty bit U برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
precedence U قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
markers U کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
marker U کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
prompt U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
multibank dynamic random access memory U حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
graphics U کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
nil pointer U اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود
cancels U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cts U CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
configured off U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
crunched U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
text U کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
configured in U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
crunches U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunch U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
cancel U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
texts U کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
indicator U نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
rhetorical question U مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
dtr U سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
Shannon's Law U قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند
cancelling U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
configured out U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
span U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
sector U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
spanned U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanning U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spans U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
sectors U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
Sound Blaster U نوعی کارت صوتی برای PC سازگار ساخت Creative habs که امکان ضبط صدا روی دیسک را میدهد
carriers U سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
BAK file extension U مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
dollar sign U که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
dataset U سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است
zone U ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zones U ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
underflow U نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
inductor U قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
carrier U سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
chips U کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
chip U کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
carries U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
DX U پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
carry U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carried U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
algorithmic U زبان کامپیوتر که برای پردازش و بیان الگوریتم ها طراحی شده است مثل ALGOL
macro U کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
bottoming reamer U وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
to pair somebody off [up] with somebody U کسی را با کسی دیگر زوج کردن [برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر] [همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
powering U اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
negatives U سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
devices U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
VT terminal emulation U استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
MIDI setup map U فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
powers U اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
invite U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
negative U سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
invited U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
interfaces U استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface U استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
invites U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
handshakes U سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
handshake U سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
ends U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
end U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
ended U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
power U اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
input/output U سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
powered U اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot U نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
stylus U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
styli U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
styluses U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
overlays U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlay U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlaying U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
herma U ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards U کارت تبریک کارت عضویت
card U کارت تبریک کارت عضویت
name tag U کارت معرفی کارت اسم
decision U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decisions U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
key O کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
redundancy check U تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
sna U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
macro U استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
baluster U ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle U [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked U [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com