Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gun post
U
سوراخ محل استقرار لوله توپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sabot
U
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clogging
U
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
stave
U
شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
prepositions
U
استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
preposition
U
استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
center
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
U
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather
U
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag
U
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
sights
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration
U
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
perforation
U
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone
U
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
cancellate
U
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
pinkest
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl
U
سوراخ سوراخ کردن دریدن
foraminate
U
ثقبه دار سوراخ سوراخ
pinker
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese
U
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
mounting
U
استقرار
stability
U
استقرار
colony
U
استقرار
localization
U
استقرار
establishments
U
استقرار
establishment
U
استقرار
sessility
U
استقرار
settlement
U
استقرار
downloading
U
استقرار
solidification
U
استقرار
installation
U
استقرار
installations
U
استقرار
pitch
U
استقرار
pitches
U
استقرار
settlements
U
استقرار
stanchion
U
سکوی استقرار
confirmation
U
تثبیت استقرار
angle of repose
U
زاویه استقرار
positioning band
U
حلقه استقرار
station
U
استقرار یافتن
seat
U
سکوی استقرار
yoke
U
دوشاخه استقرار
yoke
U
پایه استقرار
reintegration
U
استقرار مجدد
permanent emplacement
U
استقرار دایمی
seated
U
سکوی استقرار
posteriori
U
ازراه استقرار
crimping groove
U
شیار استقرار
centralisation
U
استقرار درمرکز
centralization
U
استقرار درمرکز
stationed
U
استقرار یافتن
delocalization
U
عدم استقرار
tent striking
U
فرمان ضد استقرار
lodgment area
U
منطقه استقرار
stations
U
استقرار یافتن
restoration
U
استقرار مجدد
seats
U
سکوی استقرار
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
lodgment
U
منزل گیری استقرار
alt azimuth mounting
U
استقرار سمت- ارتفاعی
angle of repose
U
حداکثر شیب استقرار
seating
U
محل استقرار نشیمن
equatorial mounting
U
استقرار معدل النهاری
downloading utility
U
برنامه کمکی استقرار
lodgement
U
منزل گیری استقرار
set up
U
اماده بکار استقرار
automatic font downloading
U
استقرار خودکار فونت
setting ring
U
حلقه استقرار یا ثبات
network topology
U
چگونگی استقرار شبکه
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
metacenter
U
نقطه استقرار وثبات یاتوازن
anchor line cable
U
کابل استقرار چتردر هواپیما
make up
<idiom>
U
استقرار وسایل تزئین وآرایش
disposition
U
استقرار یکانها و اماد درمنطقه
location of industry
U
تعیین محل استقرار صنعت
settling rounds
U
تیر استقرار قنداق توپ
downloadable font
U
فونت قابل استقرار در حافظه
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
location theory
U
نظریه تعیین محل استقرار صنعت
cannelure
U
شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
cannelure
U
شیار استقرار پوکه روی گلوله
settle
U
مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
sponson
U
سکوی استقرار توپ روی برجک
settles
U
مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
steric
U
وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
grids
U
دریچه سوراخ سوراخ
riddle
U
سوراخ سوراخ کردن
cancellated
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
grid
U
دریچه سوراخ سوراخ
swage block
U
قالب سوراخ سوراخ
riddles
U
سوراخ سوراخ کردن
cancellate
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore
U
مرجان سوراخ سوراخ
trailer camp
U
محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court
U
محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
rack space
U
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
trailer park
U
محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
staging
U
سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
angle of traverse
U
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
leaks
U
سوراخ
boring
U
سوراخ
slot
U
سوراخ
imperforate
U
بی سوراخ
slots
U
سوراخ
lace
U
پر از سوراخ
eyelet
U
سوراخ
punches
U
سوراخ کن
punched
U
سوراخ کن
outage
U
سوراخ
pinking
U
سوراخ
pigenhole
U
سوراخ
piercer
U
سوراخ کن
pertusion
U
سوراخ
perforator
U
سوراخ کن
pitting
U
سوراخ سوراخ
spy hole
U
سوراخ
laces
U
پر از سوراخ
peep hole
U
سوراخ
pumiceous
U
سوراخ سوراخ
punctulate
U
سوراخ سوراخ
punch
U
سوراخ کن
outages
U
سوراخ
leaked
U
سوراخ
broach
U
سوراخ کن
taphole
U
سوراخ
hole
U
سوراخ
tapped
U
سوراخ
holed
U
سوراخ
tap
U
سوراخ
holes
U
سوراخ
leak
U
سوراخ
holing
U
سوراخ
tapping
U
سوراخ
loop
U
سوراخ
looped
U
سوراخ
broached
U
سوراخ کن
slotting
U
سوراخ
broaches
U
سوراخ کن
broaching
U
سوراخ کن
pecker
U
سوراخ کن
mure
U
سوراخ
orifice
U
سوراخ
eyelets
U
سوراخ
orifices
U
سوراخ
thirl
U
سوراخ
loops
U
سوراخ
awl
U
سوراخ کن
foramen
U
سوراخ
waterhole
U
سوراخ
puncturing
U
سوراخ
broacher
U
سوراخ کن
meshing
U
سوراخ
opening
U
سوراخ
meshes
U
سوراخ
waterholes
U
سوراخ
drill hole
U
سوراخ
punctures
U
سوراخ
puncture
U
سوراخ
overture
U
سوراخ
overtures
U
سوراخ
finger hole
U
سوراخ
fenestra
U
سوراخ
punctured
U
سوراخ
cribriform
U
سوراخ سوراخ
boreholes
U
سوراخ
mesh
U
سوراخ
openings
U
سوراخ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com