English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dower U سوراخ زیر زمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison U گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock U فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
yams U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
swage block U قالب سوراخ سوراخ
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
grids U دریچه سوراخ سوراخ
grid U دریچه سوراخ سوراخ
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
riddles U سوراخ سوراخ کردن
riddle U سوراخ سوراخ کردن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
sublunary U زمینی
sublunar U زمینی
sub astral U زمینی
earth-bound U زمینی
terraneous U زمینی
terrene U زمینی
predial or prae U زمینی
tellurian U زمینی
subaerial U رو زمینی
agrarian U زمینی
earthly U زمینی
terrestrial U زمینی
tumbling U زمینی
territorial U زمینی
landed a U زمینی
gulleys U دالان زمینی
land force n U نیروی زمینی
land forces U نیروی زمینی
land mine U مین زمینی
ground surveillance U تجسس زمینی
floor lamp U اباژور زمینی
ground surveillance U مراقبت زمینی
gullies U دالان زمینی
land tail U بنه زمینی
ground track U مسیر زمینی
hypogeal U زیر زمینی
infernal regions U دیارزیر زمینی
ground waves U امواج زمینی
land combat U نبرد زمینی
groundling U گیاه زمینی
hypogean U زیر زمینی
hypogeous U زیر زمینی
gully U دالان زمینی
ground wave U موج زمینی
earthy U زمینی دنیوی
ground speed U سرعت زمینی
ground force U نیروی زمینی
ground forces U نیروی زمینی
ground forces U نیروهای زمینی
praties U سیب زمینی
ground liaison U رابط زمینی
tater U سیب زمینی
ground return U برگشت زمینی
perigee U حضیض زمینی
ground observation U دیدبانی زمینی
overland mail U پست زمینی
ground fire U تیر زمینی
armies U نیرو زمینی
graze burst U ترکش زمینی
army U نیرو زمینی
ground return U بازتاب زمینی
mail gram U پست زمینی
ground position U موقعیت زمینی
ground circuit U مدار زمینی
ground control U کنترل زمینی
ground position U ایستگاه زمینی
murphy U سیب زمینی
ground observer U دیدبان زمینی
ground nut U بادام زمینی
suberranean U زیر زمینی
peanut U پسته زمینی
terrestrial U وضعیت زمینی
antenna ground U انتن زمینی
earth antenna U انتن زمینی
monkey nut U بادام زمینی
ground antenna U انتن زمینی
apogee U اوج زمینی
landmines U مین زمینی
landmine U مین زمینی
groundnuts U بادام زمینی
groundnut U بادام زمینی
standard lamps [British] U آباژورهای زمینی
floor lamps [American] U آباژورهای زمینی
standard lamp [British] U آباژور زمینی
floor lamp [American] U آباژور زمینی
peanuts U بادام زمینی
peanuts U پسته زمینی
potato U سیب زمینی
potatoes U سیب زمینی
peanut U بادام زمینی
army attache U وابسته زمینی
army general staff U ستادنیروی زمینی
bonus pass U پاس زمینی
terraqueous U زمینی ودریایی
terrain corridor U دالان زمینی
terrestrial refraction U شکست زمینی
army forces U نیروهای زمینی
subterraneous U زیر زمینی
earth nut U بادام زمینی
tellurian matter U ماده زمینی
terrain return U اکوی زمینی
terrestrial radiation U تابشهای زمینی
crisps U سیب زمینی برشته
crispest U سیب زمینی برشته
landmarks U علامت مشخصه زمینی
crisp U سیب زمینی برشته
potatoes U انواع سیب زمینی
ground visibility U میزان دید زمینی
potato U انواع سیب زمینی
crisper U سیب زمینی برشته
groundwater U ابهای زیر زمینی
extraterrestrial radiation U تابشهای ماوراء زمینی
department of the army U وزارت نیروی زمینی
cadastral survey U نقشه برداری زمینی
grounded primary U مدار ورودی زمینی
chipmunks U موش خرمای زمینی
army corps U سپاههای نیروی زمینی
ground survey U نقشه برداری زمینی
peanut butter U خمیر بادام زمینی
floor exercise U حرکات زمینی ژیمناستیک
geocentric latitude U عرض جغرافیایی زمینی
geomorphic U شبیه بزمین زمینی
asphaltum U قیر زمینی اسفالت
army reserve U احتیاط نیروی زمینی
army post office U پستخانه نیروی زمینی
army aviator U خلبان نیروی زمینی
army artillery U توپخانه نیروی زمینی
army depot U امادگاه نیروی زمینی
army base U پادگان نیروی زمینی
chipmunk U موش خرمای زمینی
subway U راه زیر زمینی
field survey U نقشه برداری زمینی
army staff U ستاد نیروی زمینی
landmark U علامت مشخصه زمینی
ground power unit U واحد قدرت زمینی
terrestrial U زمینی مربوط به زمین
sweet potatoes U سیب زمینی شیرین
sweet potato U سیب زمینی شیرین
subways U ترن زیر زمینی
subway U ترن زیر زمینی
army base U پایگاه نیروی زمینی
groundwave U موجهای رادیویی زمینی
secretary of the army U وزیر نیروی زمینی
undercroft U اتاق زیر زمینی
army U ارتش نیروی زمینی
surface mission U ماموریت دفاع زمینی
table water U سفره اب زیر زمینی
hotpot U آبگوشت سیب زمینی
armies U ارتش نیروی زمینی
pignut U یکنوع بادام زمینی
rootstock U ساقه زیر زمینی
gnomes U جنی زیر زمینی
gnome U جنی زیر زمینی
subways U راه زیر زمینی
subterranean roots U ریشههای زیر زمینی
rhizmatous U مانندساقه زیر زمینی
surveys U نقشه برداری زمینی
hotpots U آبگوشت سیب زمینی
task group U گروه ماموریت زمینی
telluric U دارای تلوریوم زمینی
ground loom U دار زمینی [قالی]
latitude band U نوار عرضی زمینی
land tail U باقیمانده زمینی یکان
potato salad U سالاد سیب زمینی
tumbler U ژیمناست زمینی کار
tumblers U ژیمناست زمینی کار
land carriage U بار کشی زمینی
kidney potato U سیب زمینی سرخ
jerusalem a U سیب زمینی ترشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com