English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2091 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
pulsing U پرتاب امواج انرژی
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
vor U وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
spacing impulse U نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
attenuation factor U ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
monitors U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
beacon U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacons U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
junk surf U امواج نامناسب برای موج سواری
radar mile U زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
emission U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emissions U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
CB U مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
homing U روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
ground swell U امواج
electromegnetic energy U انرژی الکترومغناطیسی
pulsed U امواج ضربانی
hertzian waves U امواج هرتز
brain waves U امواج مغزی
emissions U انتشار امواج
the waves of the sea U امواج دریا
tidal waves U امواج جزرومدی
gravitational waves U امواج گرانشی
gravitational waves U امواج جاذبه
gravity waves U امواج ثقلی
ground waves U امواج زمینی
radio waves U امواج رادیویی
thermal waves U امواج گرمایی
pulsing U ضربان امواج
wander wave U امواج سیار
pulse U امواج ضربانی
sky wave U امواج اسمانی
interference U تداخل امواج
incoherent waves U امواج همدوس
tosser U دستخوش امواج
reverberations U برگشت امواج
crashing waves U امواج خروشان
emission U انتشار امواج
oscilloscope U اشکارسازی امواج
transient wave U امواج سیار
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
reverberation U برگشت امواج
spoondrift U ترشح امواج
density of the total electromagnetic ene U چگالی انرژی الکترومغناطیسی
tidal wave U امواج جذر و مدی
conical scanning U ردیابی امواج به طورمخروطی
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
wave band U دسته امواج رادیو
attenuation U افت قدرت امواج
wave front U جبهه امواج رادیویی
hertzian wave U امواج هرتز hertz
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
bleeding U باند تداخل امواج
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
echoes U برگشت امواج رادار
echoed U برگشت امواج رادار
propagation U پخش امواج یا اعلامیه
reverberation U برگشت دادن امواج
echo U برگشت امواج رادار
diathermy interference U تداخل امواج دیاترمی
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
echoing U برگشت امواج رادار
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
reverberations U برگشت دادن امواج
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
oscillation U تفکیک امواج اشکار سازی
numbered wave U امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
oscillations U تفکیک امواج اشکار سازی
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
back scattering U توزیع معکوس امواج رادیویی
beam width U عرض ستون امواج رادار
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده امواج
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
oscillograph U دستگاه ثبت نوسان امواج
wave period U زمان تناوب امواج دریا
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
spume U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
inductive interference voltage U ولتاژ تداخل امواج القائی
beach foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
awash U سرگردان بر روی امواج دریا
emitter U منتشر کننده پس دهنده امواج
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
ocean foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
back scattering U پخش معکوس امواج رادیویی
sea foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
homing mine U مین حساس به انعکاس امواج
operating signal U چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
doppler effect U اثر برگشت امواج روی فرستنده
balloon reflector U بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
repeater jammer U دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
sound box U جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
influence mine U مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
active mine U مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
warble U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
reverberation index U دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
warbled U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbles U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
lotic U زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
coastal refraction U تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
warbling U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
low frequency U امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
sonar U دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
microphone U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphones U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
CB U رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
hypersonic U دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
influence sweep U پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
electroencephalograph U دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
cardinal points effect U اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
homing adaptor U تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
radioactivity U قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
asdic U دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
ultrasonic inspection U متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
scheduled wave U امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
excitation U انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
imit ative deception U فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio wave U امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
carriers U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
railings U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
overhauled U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhaul U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauls U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauling U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
inductive interference U تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
radio interference U تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
potential U توانایی انرژی برای کار کردن
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
wireless network U شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
float U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floats U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floated U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
electroencephalogram U منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
floppies U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy discs U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disks U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
embarks U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
radar return U انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
point of sale U سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
blip U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
asynchronous U ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
backwards U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1strong
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com