Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
close attack
U
سه مهاجم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
weave
U
حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
weaves
U
حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
striker
U
مهاجم
strikers
U
مهاجم
inner
U
دو بازیگر مهاجم بین وسط وگوشها
loose
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
scramble
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
sack
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacks
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
post
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posted
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posts
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
charging
U
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
forward
U
مهاجم
forwarded
U
مهاجم
submarine
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine
U
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
submarines
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarines
U
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
attacker
U
مهاجم
attackers
U
مهاجم
safety
U
اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
stunt
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
invader
U
مهاجم حمله کننده
invader
U
مهاجم
invaders
U
مهاجم حمله کننده
invaders
U
مهاجم
horses
U
بازیگران قوی تیم مهاجم
postman
U
مهاجم
postmen
U
مهاجم
false start
U
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false starts
U
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
assault
U
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assaulted
U
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assaults
U
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
offensive
<adj.>
U
مهاجم
offensives
U
مهاجم
batteries
U
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery
U
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
trailer
U
پشتیبان مهاجم
trailers
U
پشتیبان مهاجم
aggressor
U
مهاجم
aggressors
U
مهاجم
aggressive
U
مهاجم پرپشتکار
aggressive
U
حمله ور مهاجم
sacking
U
حمله به مهاجم پشت خط تجمع
unmarked
U
مهاجم مهارنشده
dodger
U
مهاجم گریزنده
dodgers
U
مهاجم گریزنده
raider
U
مهاجم
raiders
U
مهاجم
beat up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
beat-up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
breaking pass
U
پاس به مهاجم
cough up
U
لو رفتن توپ مهاجم
cross buck
U
حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
cutoff block
U
سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
dedger
U
مهاجم گریزنده
direct free kick
U
مکث مهاجم برای فریفتن حریف
double up
U
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
flanker
U
مهاجم جناح
flanker
U
بازیگر مهاجم در جناح
foot sweep
U
پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
frontcourt man
U
مهاجم
have an angle
U
بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
hip throw
U
گرفتن کمر مهاجم و از جلوانداختن او از روی کمر
illegal procedure
U
خطای تیم مهاجم
infestant
U
مهاجم
linemate
U
مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
loose forward
U
مهاجم تک رو پشت خط تجمع
necessary line
U
خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
pass cut
U
روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
power block
U
سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
prop forward
U
هرکدام ازدو مهاجم خط جلودرتجمع
quarterback draw
U
نوعی حمله که مهاجم پشت خط مرکزی با تظاهر به پاس عقب می رود و بعد خودبجلو میشتابد
quick count
U
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
quick opener
U
بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
stop hit
U
ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
third home
U
بازیگر مهاجم
tight end
U
مهاجم گوش مامور سد کردن و دریافت توپ
weak safety
U
جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament.
U
آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او
[مرد]
را برای مسابقات نامشخص می کند.
attacking
[style of play, player]
<adj.>
U
مهاجم
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com