English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7327 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ABC U سه حرف اول الفبای انگلیسی که نماینده حروف الفبا است الفبا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alphabetize U به ترتیب الفبا نوشتن باحروف الفبا بیان کردن
alphabetically U به ترتیب حروف الفبا
alphabetical order U به ترتیب حروف الفبا
alphabetize U قرار دادن به ترتیب حروف الفبا
alphabetic character set U رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
texts U حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
cypher U [حروف بزرگ الفبا در طرح های متقارن]
typed U متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
alphasort U مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
text U حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
type U متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
types U متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
script U حروف الفبا بصورت متن نمایشنامه دراوردن
alphamosaic U برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
American Standard Code for Information Interchange U کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
string U فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
ascii U کدی که حروف الفبا- عددی را به صورت کد دو دویی نمایش میدهد
alphanumeric U ی از حروف الفبا- عددی که به عنوان یک واحد دستکاری و استفاده میشود
alphanumeric U دادهای که بیان کننده حروف الفبا و اعداد عربی است
string U بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
alphanumeric U عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
string U متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
string U سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
alphabets U الفبا
alphabet U الفبا
alphabetic character set U الفبا را می سازند
alphabetical flag U پرچم الفبا
alphameric U الفبا عددی
alphameric U الفبا- عددی
ABC U کتاب الفبا
alphanumeric U الفبا عددی
og U حرف این الفبا
alphanumeric character U دخشههای الفبا عددی
alphanumeric sort U مرتب نمودن الفبا عددی
alphanumeric display terminal U ترمینال نمایش الفبا عددی
index U لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
indexes U لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
indexed U لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
led U یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
o U پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
n U چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی
m U سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی
M, m (M's, m's) U حرف سیزدهم الفبای انگلیسی
q U هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
l U دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی
k U یازدهمین حرف الفبای انگلیسی
j U دهمین حرف الفبای انگلیسی
g U حرف هفتم الفبای انگلیسی
f U ششمین حرف الفبای انگلیسی
A, a (A's, a's) U حرف اول الفبای انگلیسی
d U حرف چهارم الفبای انگلیسی
e U پنجمین حرف الفبای انگلیسی
s U نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی
B, b (B's, b's) U حرف دوم الفبای انگلیسی
h U هشتمین حرف الفبای انگلیسی
J, j (J's, j's) U حرف دهم الفبای انگلیسی
H, h (H's, h's) U حرف هشتم الفبای انگلیسی
C, c (C's, c's) U حرف سوم الفبای انگلیسی
G, g (G's, g's) U حرف هفتم الفبای انگلیسی
Q, q (Q's, q's) U حرف هفدهم الفبای انگلیسی
F, f (F's, f's) U حرف ششم الفبای انگلیسی
R, r (R's, r's) U حرف هجدهم الفبای انگلیسی
S, s (S's, s's) U حرف نوزدهم الفبای انگلیسی
T, t (T's, t's) U حرف بیستم الفبای انگلیسی
D, d (D's, d's) U حرف چهارم الفبای انگلیسی
E, e (E's, e's) U حرف پنجم الفبای انگلیسی
P, p (P's, p's) U حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
O, o (O's, o's) U حرف پانردهم الفبای انگلیسی
I, i (I's, i's) U حرف نهم الفبای انگلیسی
I U نهمین حرف الفبای انگلیسی
K, k (K's, k's) U حرف یازدهم الفبای انگلیسی
L, l (L's, l's) U حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
N, n (N's, n's) U حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
U, u (U's, u's) U حرف بیست و یکم الفبای انگلیسی
y U بیست و پنجمین حرف الفبای انگلیسی
x U حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
V, v (V's, v's) U حرف بیستو دوم الفبای انگلیسی
p U شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی
W, w (W's, w's) U حرف بیستو سوم الفبای انگلیسی
X, x (X's, x's) U حرف بیستو چهارم الفبای انگلیسی
w U بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
Y, y (Y's, y's) U حرف بیستو پنجم الفبای انگلیسی
i , i U حرف نهم الفبای انگلیسی برابر با
v U حرف بیست و دوم الفبای انگلیسی
u U بیست و یکمین حرف الفبای انگلیسی
Z, z (Z's, z's) U حرف بیستو ششم الفبای انگلیسی
b U دومین حرف الفبای انگلیسی که ازحروف بی صداست
z U بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
c U سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
kappa U حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
t U بیستمین حرف الفبای انگلیسی هر چیزی شبیه حرف T
r U حرف " ر" هیجدهمین حرف الفبای انگلیسی
qwerty U صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
commision agent U نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
surrogate U نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogates U نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
anglicization U انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
anglicism U اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
readout U وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter U حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self- U سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype U ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separates U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures U حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
visiting correspondent U نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
shift keys U که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key U که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
normalising U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalizes U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
monotype U ماشین حروف ریزی و حروف چینی
lime juicer U ملوان انگلیسی انگلیسی
anglicised U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicises U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
graphics U ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
user U حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users U حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
cases U حروف بزرگ یا حروف معمولی
case U حروف بزرگ یا حروف معمولی
types U حروف چاپی حروف چاپ
typed U حروف چاپی حروف چاپ
type U حروف چاپی حروف چاپ
non destructive cursor U صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism U اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
NDR U سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
italic U حروف یک وری حروف کج
deaf and dumb alphabet U الفبای کروگنگ
phonetic alphabet U الفبای صوتی
phonetic alphabet U الفبای مکالماتی
telegraph alphabet U الفبای تلگراف
telegraphic alphabet U الفبای تلگراف
Roman alphabet U الفبای لاتین
finger alphabet U الفبای انگشتی
futhorc U الفبای فوتارک
manual alphabet U الفبای انگشتی
embossed alphabet U الفبای برجسته
phonetic alphabet U الفبای صوتی یا اوایی
five unit code U الفبای پنج گانه
IPA U الفبای آوانگار بینالمللی
syllabary U حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
beta U دومین حرف الفبای یونانی
betas U دومین حرف الفبای یونانی
alphas U حرف اول الفبای یونانی
alpha U حرف اول الفبای یونانی
lambda U یازدهمین حرف الفبای یونانی
mu U حرف دوازدهم الفبای یونانی
gammas U حرف سوم الفبای یونانی
qoph U نوزدهمین حرف الفبای عبری
nu U سیزدهمین حرف الفبای یونانی
gamma U حرف سوم الفبای یونانی
omega U اخرین حرف الفبای یونانی
epsilon U پنجمین حرف الفبای یونانی
og U الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
iota U حرف نهم الفبای یونانی نقطه
pi U حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
uncial U وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
upsilon U نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
morse alphabet or code U الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
Englishman U انگلیسی
British U انگلیسی
Englishmen U انگلیسی
limey U انگلیسی
limeys U انگلیسی
English U انگلیسی
knuckle bow U انگلیسی
knuckle guard U انگلیسی
Englishwoman U انگلیسی
Englishwomen U انگلیسی
Briton U انگلیسی
johnny U انگلیسی
Britisher U انگلیسی
english woman U زن انگلیسی
Britons U انگلیسی
Britishers U انگلیسی
delegate U نماینده
delegated U نماینده
delegates U نماینده
deputy U نماینده
delegates U نماینده ها
deputies U نماینده
representatives U نماینده ها
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1in order to improve
2off-season
2off-season
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1معنی لغت overfit
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com