English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lug U سنگین حرکت کردن
lugged U سنگین حرکت کردن
lugging U سنگین حرکت کردن
lugs U سنگین حرکت کردن
larrup U سنگین حرکت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lumber U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbered U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbering U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbers U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
low low U حرکت یواشترازمعمول برای عادت کردن به حمل بار سنگین
pedrail U اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
change down U به دنده سنگین حرکت کردن
Other Matches
autogyro U هواپیمایی سنگین که توسط چند رتور حرکت میکند
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
gravitate U سنگین کردن
encumbered U سنگین کردن
loads U سنگین کردن
load U سنگین کردن
encumbers U سنگین کردن
encumbering U سنگین کردن
encumber U سنگین کردن
incumber U سنگین کردن
gravitates U سنگین کردن
gravitated U سنگین کردن
emcumber U سنگین کردن
clogs U : سنگین کردن
clogged U : سنگین کردن
clog U : سنگین کردن
gravitating U سنگین کردن
weight U سنگین کردن
trade-off U سبک و سنگین کردن
trade-offs U سبک و سنگین کردن
trade off U سبک و سنگین کردن
delibration U سبک سنگین کردن
hoist U بلند کردن وسایل سنگین
stumps U قطع کردن سنگین افتادن
hoists U بلند کردن وسایل سنگین
stumped U قطع کردن سنگین افتادن
hoisted U بلند کردن وسایل سنگین
stumping U قطع کردن سنگین افتادن
stump U قطع کردن سنگین افتادن
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
forklift U ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
ballast U سنگ و شن در ته کشتی یا بالون ریختن سنگین کردن
kentledge U چدن یااهن ریخته مخصوص سنگین کردن ته کشتی یابالون
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
loitering U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiter U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitered U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
departure U حرکت کردن
to bear oneself U حرکت کردن
waggling U حرکت کردن
skewing U کج حرکت کردن
have way on U حرکت کردن
moved U حرکت کردن
get under way U حرکت کردن
move U حرکت کردن
sailings U حرکت کردن
waggles U حرکت کردن
inch U حرکت کردن
moves U حرکت کردن
departures U حرکت کردن
skews U کج حرکت کردن
sail U حرکت کردن
sailed U حرکت کردن
waggle U حرکت کردن
skew U کج حرکت کردن
to weigh anchor U حرکت کردن
whir U حرکت کردن
waggled U حرکت کردن
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
trail U بدنبال حرکت کردن
zigzags U حرکت زیگزاگی کردن
trails U بدنبال حرکت کردن
zigzagging U حرکت زیگزاگی کردن
submarines U زیردریا حرکت کردن
submarine U زیردریا حرکت کردن
lazier U باکندی حرکت کردن
sailings U با نازوعشوه حرکت کردن
sailed U با نازوعشوه حرکت کردن
zigzagged U حرکت زیگزاگی کردن
to tail to the tide U باجزرومد حرکت کردن
trailed U بدنبال حرکت کردن
trance U باچالاکی حرکت کردن
sail U با نازوعشوه حرکت کردن
trances U باچالاکی حرکت کردن
lazy U باکندی حرکت کردن
trailing U بدنبال حرکت کردن
sneaked U دزدکی حرکت ه کردن
laziest U باکندی حرکت کردن
skeet U باسرعت حرکت کردن
streaking U بسرعت حرکت کردن
to bolt U ناگهانی حرکت کردن
pule U باصدا حرکت کردن
spanked U با سرعت حرکت کردن
dart U بسرعت حرکت کردن
spank U با سرعت حرکت کردن
to make an early start U زود حرکت کردن
underway U در حال حرکت کردن
make leeway U حرکت پهلویی کردن
crawfish U به پشت حرکت کردن
range U سیر و حرکت کردن
ranges U سیر و حرکت کردن
streaks U بسرعت حرکت کردن
streak U بسرعت حرکت کردن
ranged U سیر و حرکت کردن
streaked U بسرعت حرکت کردن
to move on U واداربه حرکت کردن
spanks U با سرعت حرکت کردن
darted U بسرعت حرکت کردن
spiraled U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiral U بطورمارپیچ حرکت کردن
whirry U بعجله حرکت کردن
jink U بسرعت حرکت کردن
sneak U دزدکی حرکت ه کردن
sneaks U دزدکی حرکت ه کردن
spirals U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiraling U بطورمارپیچ حرکت کردن
crabs U به پهلو حرکت کردن
darting U بسرعت حرکت کردن
infile U به ستون دو حرکت کردن
zigzag U حرکت زیگزاگی کردن
spiralling U بطورمارپیچ حرکت کردن
crab U به پهلو حرکت کردن
spiralled U بطورمارپیچ حرکت کردن
rippled U بطور موجی حرکت کردن
skips U رقص کنان حرکت کردن
zoomed U با صدای وزوز حرکت کردن
fudge U فریفتن اهسته حرکت کردن
ripple U بطور موجی حرکت کردن
ripples U بطور موجی حرکت کردن
rippling U بطور موجی حرکت کردن
skipped U رقص کنان حرکت کردن
maneuver U حرکت دادن یاحرکت کردن
accosted U در امتداد چیزی حرکت کردن
skip U رقص کنان حرکت کردن
maneuver U حرکت جنگی مانور کردن
accosting U در امتداد چیزی حرکت کردن
accosts U در امتداد چیزی حرکت کردن
criss-cross U بهطور متقاطع حرکت کردن
accost U در امتداد چیزی حرکت کردن
criss-crossed U بهطور متقاطع حرکت کردن
criss-crosses U بهطور متقاطع حرکت کردن
draw away U جلوتر از دیگران حرکت کردن
proceed U رهسپار شدن حرکت کردن
wriggled U حرکت کرم وار کردن
zooms U با صدای وزوز حرکت کردن
fudged U فریفتن اهسته حرکت کردن
shuffling U این سو وان سو حرکت کردن
shuffles U این سو وان سو حرکت کردن
zoom U با صدای وزوز حرکت کردن
shuffled U این سو وان سو حرکت کردن
shuffle U این سو وان سو حرکت کردن
fudging U فریفتن اهسته حرکت کردن
lobs U با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
lobbing U با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
fudges U فریفتن اهسته حرکت کردن
lobbed U با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
to flounce U حرکت تند و ناگهانی کردن
wriggle U حرکت کرم وار کردن
proceeded U رهسپار شدن حرکت کردن
departs U روانه شدن حرکت کردن
skulks U گروه دزدکی حرکت کردن
departing U روانه شدن حرکت کردن
depart U روانه شدن حرکت کردن
skulking U گروه دزدکی حرکت کردن
choking U مسدود کردن از حرکت بازداشتن
skulked U گروه دزدکی حرکت کردن
starboard U بطرف راست حرکت کردن
criss-crossing U بهطور متقاطع حرکت کردن
skulk U گروه دزدکی حرکت کردن
slug U مثل حلزون حرکت کردن
cannonball U سریع السیر حرکت کردن
slugged U مثل حلزون حرکت کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com